شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۲۷
کد مطلب : 71618
منبع : خبرگزاری تسنیم

روایت عاشقانه از رویارویی معلمی سرطانی با بیماری؛ به‌عشق خدمت به دانش‌آموزانم زنده هستم

قم نيوز : معلم قمی با ۲۷ سال سابقه تدریس مدتی است با وجود بیماری صعب‌العلاج و تحمل درد و رنج و همچنین مراحل درمانی شیمی‌درمانی با ایمان به معجزه دعای دانش‌آموزانش، صبورانه با این بیماری مبارزه کرده و تدریس را رها نمی‌کند.
روایت عاشقانه از رویارویی معلمی سرطانی با بیماری؛ به‌عشق خدمت به دانش‌آموزانم زنده هستم
روایت عاشقانه از رویارویی معلمی سرطانی با بیماری؛ به‌عشق خدمت به دانش‌آموزانم زنده هستم
به گزارش قم نیوز پس از مدت‌ها دوری از فضای پرشور و نشاط مدرسه بنا به درخواست و پیگیری مدیری که خود سال‌ها در راه رشد و شکوفایی دانش‌آموزان بی‌شماری عمر صرف کرده، به‌منظور ثبت ایثار و ازخودگذشتگی معلمی که زبان قاصر از بیان جان‌فشانی‌هایش شده، وارد مدرسه‌ای شدم. صدای هیاهوی دانش‌آموزان در حیاط مدرسه برایم تداعی‌گر حال‌وهوا و روزهای خوش دوران تحصیل بود، روزهایی که تنها دغدغه‌مان در تکمیل تکالیف و خوب سپری کردن دوران پراسترس امتحانات خلاصه می‌شد.

بعد از ورود به سالنی بزرگ، با کلاس‌های صف‌کشیده کنار هم به‌منظور درک بهتر و ملموس‌تر این ماجرا شرایط حضور در کلاس درس معلم مربوطه برایم فراهم شد که با استقبال گرم و صمیمی دانش‌آموزان و پیام خوش‌آمدگویی آن‌ها مواجه شدم و پس از توضیح علت حضورم، پدیدار شدن حلقه‌های اشک در چشمان معصومشان و بغضی گلوگیر که مجال صحبت را از آنان گرفته بود، به‌نظر می‌رسید بیان وصف حال معلمشان برای آن‌ها بسیار سخت بود، بله درست متوجه شدم گویا برخورد این معلم خاص با دانش‌آموزان، نحوه تدریس و معاشرت آن‌ها با یکدیگر فراتر از یک رابطه معلم و شاگردی بود.

با سؤال درباره ویژگی‌های تدریس و خلق‌وخوی معلمشان از دانش‌آموزان، تک‌تک آن‌ها با عزت نفسی که از معلم خود به‌ارمغان داشتند، این‌گونه پاسخگوی سؤال من شدند که "در وجود معلم ما گویی خستگی راه ندارد، چراکه هیچ‌گاه از بارها و بارها تکرار هر درسی ناراحت و دل‌زده نمی‌شود. معلم ما برای برخی از دانش‌آموزانی که برای یادگیری دچار ضعف و یا به هر دلیلی به تکرار بیشتری نیاز داشته باشند، بدون هیچ‌گونه چشم‌داشتی در منزل خود وقت می‌گذارد.

معلم ما با زبان هنر در قالب بازی، شعر و قصه مطالب درس‌های سخت و سنگین را برایمان قابل‌فهم‌تر ارائه می‌دهد. با وجود درد و رنجی که ما به‌خوبی از آن باخبریم، ویژگی‌های اخلاقی و ارزش‌های انسانی را در عمل و جور دیگری برای همگی ما به‌اثبات رسانده و آموزش می‌دهد و هیچ‌گاه رنج بیماری را در چهره و حتی هیچ‌گونه گله و شکایتی را در قول ایشان ندیدیم که این روحیه بالا درس بزرگی برای زندگی ما خواهد بود".

برای تکمیل گزارش به گفت‌وگو با این معلم استثنایی پرداختم تا از زبان خودش شرایط و موقعیت خاصشان و چرایی و چگونگی این انگیزه، اشتیاق و روحیه بالا را جویا شوم.

محبوبه ناظریان با وجود حال نامساعد و نفس‌هایی که به‌سختی بالا می‌آمدند، با روی خوشی که مرا شرمنده خود می‌کرد، این‌گونه پاسخگوی سؤالاتم شد: با 27 سال سابقه تدریس در مقطع ابتدایی، در روستای سلیمان‌آباد خطه مازندران در خانواده‌ای فرهنگی و گرم و صمیمی متولد شدم، علاقه من به حرفه معلمی آن‌هم در مقطع ابتدایی به‌ویژه اول ابتدایی، مرا به ادامه تحصیل در رشته آموزش ابتدایی ترغیب کرد، چراکه فکر می‌کنم این مقطع یکی از مهم‌ترین و ابتدایی‌ترین راه در مسیر پیشرفت زندگی برای هر شخصی محسوب می‌شود و باید به آن دوران به‌طور ویژه و خاصی پرداخته شود.

تا اینکه بعد از مدتی به‌همراه پدر و مادرم برای ادامه کار و تدریس آن‌ها به استان قم نقل‌مکان کردیم که در این فاصله شرایط و موقعیت ازدواج من هم در این استان فراهم شد و والدینم پس از گذشت چند سال و پایان خدمت به شهر و دیار خود عزیمت کردند و حاصل ازدواجم نیز دو فرزند دختر به‌نام‌های عطیه و رضوانه 21 و 14 ساله است، بعد از 18 سال سابقه تدریس در پایه اول مقطع ابتدایی که بهترین دوران زندگی من به‌شمار می‌رفت شرایط جور دیگری تغییر یافت.

* چه‌زمانی متوجه بیماری خود شدید و واکنش شما نسبت به این بیماری و مواجهه با شرایط خاص آن چگونه بود؟

با مشاهده علائمی در بدنم، برای بررسی بیشتر و بدون تفکر به حاد بودن این علائم به پزشک معالجم مراجعه کردم. تا اینکه پس از بررسی و آزمایش‌های لازم متوجه وجود این بیماری صعب‌العلاج در وجودم شدم که درک این شرایط و وضع‌وحال پیش‌ِروی آن، برایم غیرقابل‌باور بود، شدت پیشروی این بیماری پزشک معالجم را بر آن داشت تا مرا از ادامه تدریس منع کرده یا حداقل تدریس در پایه دیگری به‌جز پایه اول را که به انرژی کمتری نیاز داشت به‌عهده بگیرم.

شرایط مواجهه با این بیماری، ساعت‌ها و شاید روزهای بی‌شماری فکر و ذهنم را به خود مشغول می‌کرد. با شروع جلسات شیمی‌درمانی، پرتودرمانی و عوارض و وضع نامساعد بعداز آن پذیرش این بیماری در وجودم جدی‌تر شکل گرفت. با تفکر بیشتر و توکل بر خدا با این باور که این بیماری نمی‌تواند و نباید مرا مغلوب خود کرده و بر زمین بزند، برای شروع یک زندگی جدید البته با شرایطی متفاوت از قبل، مصمم‌تر به راه خود ادامه دادم.

* چرا با این شرایط از مرخصی استعلاجی خود استفاده نمی‌کنید یا حداقل پستی سبک‌تر از معلمی را انتخاب نمی‌کنید؟

من به‌عشق خدمت به دانش‌آموزانم زنده هستم و بر این باور که دانش‌آموزان پاک و معصوم با نفس‌های حق و گفتار و رفتار صادقانه خود سبب شادی و نشاط من شده اعتقادی قلبی دارم و تمام لحظات با آن‌ها، به‌دور از هرگونه فکر و حتی فراموشی رنج بیماری، به‌خوشی برایم سپری می‌شود و هیچ کاری را با کلاس و کلاس‌داری و خدمت به این پاکان برابر نمی‌دانم و سختی این کار را به‌جان خریدارم، چراکه آن‌ها فرزندان خود من بوده و وجودشان گرمی و نشاطی مضاعف برایم به‌ارمغان می‌آورد.

* این روحیه بالا، انرژی و صبر شما از چه‌چیزی نشأت می‌گیرد؟

در طول این مدت دست‌وپنجه نرم کردن با بیماری که حدود 10 سالی از آن می‌گذرد از تک‌تک شاگردانم و دعای خیرشان، نظاره‌گر انواع معجزه‌ها بودم و در این حال علاوه بر دعای خیر خانواده و همکارانم دعای خالصانه شاگردانم نیز با صفای دل و صدق گفتارشان، همیشه بدرقه راهم قرار داشته است، البته دراین‌بین از تأثیر و اعجاز کلام خدا و ارتباط با خالق هستی در هرحال و شرایطی نمی‌توان غافل بود.

در این لحظه اشک از دیدگان این معلم استثنایی و خالص جاری شد و با بغضی سنگین، خواست تا چرایی و چگونگی این حال خوب را تنها نزد خود و خالق خویش حفظ کند و زبان را قاصر از بیان آن حقیقت دانست، معلمی که به‌گفته دوستانش حضور خداوند را حتی با شنیدن آواز پرندگان و رویش گیاهان با تمام حس‌وحال خویش احساس می‌کند.

* آیا حمایت‌هایی از سوی آموزش‌ و پرورش برای شرایط شما صورت می‌گیرد؟

با توجه به بیمه طلایی فرهنگیان بیشتر هزینه‌های معالجاتم به‌طور رایگان محاسبه می‌شود، الحمدلله به‌لحاظ مالی مشکلات خاصی ندارم و از طرف محل کار همسرم نیز هزینه‌هایی بابت مراحل درمان این بیماری دریافت می‌کنیم و ازآنجایی‌که بودن کنار شاگردانم برایم خوشایندتر از ماندن در منزل و هجوم افکار غالب بیماری است، بنابراین از مرخصی استعلاجی که برایم در نظر گرفته شده بود نیز استفاده‌ای نکردم تا لحظه‌ای از فرصت حضور بین دانش‌آموزانم بازنمانم.

* سبک و روش خاص تدریسی را که تاکنون داشتید و ظاهراً با استقبال پرشور والدین مواجه شده بیان کنید.

با انرژی و شور و حالی که از دانش‌آموزانم در این مقطع سنی سراغ دارم به‌نظرم تنها روشی که در تسهیل تدریس، می‌تواند بسیار راهگشا و اثربخش باشد تدریس در قالب هنر آموزشی است. آموزش در فضایی کاملاً مفرح و شاد ذهن کودک را خلاق‌تر و آماده یادگیری اثربخش می‌کند به‌عنوان‌مثال برای تدریس مباحث ریاضی بعد از آموزش خود در قالب شعر وارد مرحله بازی شده و در این بخش دانش‌آموزان باید نقش معلم را بازی و اجرا کنند که این امر علاوه بر ایجاد محیطی شاد و متنوع با درگیری ذهن، در تثبیت مطالب آموزشی نقش بسیار مهمی دارد.

* از خاطرات شیرین دوران خدمت خود بگویید.

تمام 27 سال دوران تدریس من در مقطع دبستان سرشار از خاطرات شیرین بوده و درواقع بهترین دوران زندگی من محسوب می‌شود. پس از بروز بیماری به‌دلیل مشکلات جسمی که به‌واسطه پیشروی آن، از درگیر کردن حنجره و مفاصل ساق پا و مسائل دیگر برایم پیش آمد، در نتیجه برای مدتی مرا به مداوا و بستری در بیمارستان مجبور کرد.

در سال گذشته نزدیک سال نو در بیمارستان برای جراحی بستری شدم و به‌واسطه رابطه صمیمانه با خانواده شاگردانم، در مدت بستری من، به خود زحمت نظافت و خانه‌تکانی منزلم را داده بودند و بعد از ترخیص با حضور و استقبال گرم و صمیمی آن‌ها جلوی درب منزل مواجه شدم که این اتفاق یکی از خاطرات شیرین من در دوران خدمتم بوده است.

با مشاهده راه و روش زندگی معلمانی چون محبوبه ناظریان به این مسئله دست می‌یابیم که هنوز هم معلمانی هستند که بدون هیچ‌گونه چشم‌داشت مالی برای خدا می‌آموزند، برای خدا عمل می‌کنند و برای خدا آموزش می‌دهند و تنها دغدغه زندگی‌شان آموزش ارزش‌های والای انسانی به دانش‌آموزان خویش و رشد و شکوفایی آن‌ها در عرصه‌های مختلف است.

گفت‌وگو  از الهام پناهی‌فر

انتهای پیام/ 137
https://qomnews.ir/vdcc4eqm.2bqss8laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما