چهارشنبه ۲۶ تير ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۵۱
کد مطلب : 79921
منبع : خبرگزاری حوزه نیوز
رئیس دفتر نظارت و بازرسی انتخابات استان قم:

شورای نگهبان، حافظ اسلاميت و جمهوريت نظام است

قم نيوز : حجت الاسلام مهری با اشاره به اهمیت و نقش شورای نگهبان گفت: نوعا دشمنان شوراي نگهبان، دشمنان خارجي اين ملتند؛ مثل غربي‌ها، آمريكايي‌ها و صهيونيست‌ها.اما بعضي مواقع ،عده‌اي ناآگاه در داخل كشور هم، همان حرف‌هاي امريكا و اسرائيل را مي‌زنند، مخصوصا ايام انتخابات.
شورای نگهبان، حافظ اسلاميت و جمهوريت نظام است/عده‌اي ناآگاه در داخل كشور همان حرف‌هاي آمريكا و اسرائيل را مي‌زنند
شورای نگهبان، حافظ اسلاميت و جمهوريت نظام است/عده‌اي ناآگاه در داخل كشور همان حرف‌هاي آمريكا و اسرائيل را مي‌زنند
به گزارش قم نیوز به مناسبت سالروز تاسیس شورای نگهبان یعنی 26 تیرماه ، به سراغ حجت الاسلام محمد جواد مهری رئیس دفتر نظارت و بازرسی انتخابات استان قم رفتیم، تا دراین باره پای صحبت های  وی بنشینیم و از شورای نگهبان و جایگاه آن بشنویم. لازم به ذکر است  وی دارای تحصیلات خارج فقه و اصول و دکترای تاریخ اسلام بوده و طي دو دهه اخير، بیش از 60 اثر علمي، فقهي و تاريخي به رشته تحرير در آورده و در سال 1383بعنوان محقق و پ‍ژوهشگر نمونه كشوري و در سال 1389 به عنوان پ‍ژوهشگر نمونه استانی، از طریق شبکه سوم رسانه ملی انتخاب، و معرفی شد. متن این گفت و گو  را در ذیل می خوانید :

 

به عنوان سوال اول بفرمائید فلسفه وجودي شوراي نگهبان چیست؟

از قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران استفاده مي‌شود كه علت اصلي پيش بيني نهاد شوراي نگهبان، دو امر است:1.  حراست و نگهباني از احكام اسلام 2. صيانت از قانون اساسي  . به همين دليل از اين نهاد، به شوراي نگهبان تعبير شده.

اصل91 به اين موضوع اشاره دارد: به منظور پاسداري از احكام اسلام و قانون اساسي از نظر عدم مغايرت مصوبات مجلس شوراي اسلامي با آنها، شورايي به نام شوراي نگهبان تشكيل مي‌شود.

لازم به ذکر است عنوان شوراي نگهبان از دو كلمه (شورا -  و نگهبان) تركيب يافته است، در واقع شوراي نگهبان داراي تركيبي دوگانه است. در مجموع 12 عضو براي يك دوره 6 ساله. نيمي از اعضاي آن فقيه و نيمي حقوقدان.

لذا شورا؛ نمايانگر تركيب اين نهاد است که 12 نفرند. و نگهبان؛ معرِف نوع و اهميت كار اين نهاد است.يعني نگهبانِ شكل و محتواي نظام( هم جمهوريت و هم اسلاميت.)

 آیا در دیگر کشورها ، نهادي مشابه شوراي نگهبان وجود دارد؟

نگاه کنید ،پاسداري از قانون اساسي، موضوعي است كه در تمامي كشورها اهميت دارد. هر كشوري كه قانون اساسي مدوني دارد، براي حراست از آن تدبيري انديشيده شده، در غير اين صورت ممكن است، دولت‌ها به اصول آن اعتنايي نكنند و آن را به طور مكرر نقض نمايند.

به طور معمول در دنیا ،دو روش براي كنترل مصوبات مجلس و بررسي عدم مغايرت آن با قانون اساسي وجود دارد.

    روش كنترل سياسي← یعنی يك نهاد سياسي، اين وظيفه را برعهده مي گيرد. مثل فرانسه، شوراي قانون اساسي دارد.
    روش كنترل قضايي←یعنی  يك نهاد قضايي و محكمه عالي اين وظيفه را برعهده مي‌گيرد. مثل كشورهاي امريكا، آلمان، ايتاليا، ژاپن، كره جنوبي ؛  ديوان قانون اساسي يا دادگاه قانون اساسي دارد.

در كشور ايران، حراست از قانون اساسي ، به عهده شوراي نگهبان است. البته مساله پاسداري از احكام شرع، تنها در كشور ما كه نوع حكومت، ديني است مطرح مي‌شود.

آیا شوراي نگهبان ، غیر از انتخابات هم وظیفه دیگری دارد؟

 به صورت مصداقي شوراي نگهبان سه وظيفه اصلي دارد:1. وظیفه تطبیقی  2. وظیفه تفسیری   3. وظیفه نظارتی

    وظيفه تطبيقي؛ به اين معنا كه طبق اصول 4، 69، 72، 96و 97 و بند 1 اصل 177 قانون اساسي؛ مصوبات مجلس ، چه در قالب طرح در مجلس مطرح شده توسط نمايندگان و چه در قالب لايحه از طرف دولت به مجلس ارائه ‌شود.

 وقتي تصويب شد براي تاييد به شوراي نگهبان مي‌آيد. شوراي نگهبان بايد اين مصوبات را بررسي كند كه:1. با شرع مقدس مغايرت نداشته باشد. 2. با قانون اساسي مغايرت نداشته باشد.يعني تطبیق دهد مصوبات را  با قانون اساسي و شرع مقدس که مغايرتی نداشته باشد.

    وظيفه دوم وظيفه تفسيري است؛ به اين معنا كه طبق اصل 98 ؛ اگر ابهامي در تفسير اصول قانون اساسي براي دولت، قوه مقننه و قوه قضاييه پيش آمد، تفسير قانون اساسي به عهده شوراي نگهبان است.
    وظيفه  سوم ؛ وظیفه نظارتی است؛ به این معنا که طبق اصول 99 و 118 قانون اساسي ، شورای نگهبان يك وظيفه نظارتي دارد.

شما می دانید براي اينكه جمهوريت نظام تحقق پيدا كند، و مردم بر سرنوشت خود حاكم باشند، یک راه وجود دارد و آن اینکه، انتخاب تمام اركان نظام از رهبري (غيرمستقيم) تا رياست جمهوري، نمايندگان مجلس و همه پرسي‌ها بدست خود مردم باشد. یعنی تحقق نظام مردم سالار، فقط، از راه انتخابات است.

 براي صيانت از انتخابات وآراء مردم؛ قانون گذار؛ نهادی درست کرده بنام شورای نگهبان ،که بر تمام مراحل انتخابات از بررسي صلاحيت کاندیداها تا برگزاري انتخابات و تاييد يا عدم تاييد انتخابات ؛ نظارت تام دارد.

البته چون يك نظارت گسترده وعام در امر انتخابات، مستلزم ابزار ونیروست و شورا 12 نفر است؛ طبيعتا قادر نيستند در تمامي حوزه‌هاي انتخابات نظارت داشته باشند،به همين دليل هيات‌هايي را براي نظارت راه اندازي كردند.

    هيئت‌هاي مركزي نظارت← پيش از شروع انتخابات 5 نفر از طرف شورای نگهبان، به عنوان هيئت مركزي نظارت بر انتخابات به وزارت كشور معرفي مي‌كند.
    هيئت‌هاي نظارت استانی← هيئت مركزي نظارت؛ 5 نفر را به عنوان هيئت نظارت بر انتخابات  استان تعیین مي‌ کند.
    هيئت‌هاي نظارت حوزه‌اي (حوزه انتخابات)← هيئت نظارت استان؛ نیز 3 نفر را براي هر شهرستان با موافقت هيئت مركزي تعيين مي‌كند.

 لذا دفاتر استاني ايجاد شده؛ كه از طريق هیات های نظارت مركزي، استاني و شهرستاني و همين طور شبكه نظارتي كه ما از آنها به ناظرين شورا تعبير مي‌كنيم، اين وظيفه را اِعمال مي‌كنند.

* بعضی می گویند ما چه نيازي به نظارت شورای نگهبان داريم:( چه نظارت بر قانونگذاری و تطبيق مصوبات؛ و چه نظارت بر انتخابات).در دولت و مجلس هم حقوقدان است، هم روحانيت هستند، هم ديگر تخصص‌ها هست. نمايندگان خودشان تشخيص مي‌دهند كه چه چيزي با شرع و قانون اساسي مغايرت دارد يا ندارد. خودشان تصويب مي‌كنند و تاييد و سپس ابلاغ.

و در امر انتخابات هم وزارت كشور، استانداري و فرمانداري و بخشداران؛ تمام مراحل انتخابات از ثبت‌نام، بررسي صلاحيت‌ها، برگزاري انتخابات، تاييد و يا عدم تاييد را انجام مي‌دهند؛ چه نياز به نظارت شوراي نگهبان؟

اولاً ؛ در طول 40 سال بعد از انقلاب تا کنون 12 دولت روي كار آمده یعنی12 دوره انتخابات رياست جمهوري داشتیم، 10 دوره مجلس شوراي اسلامي داشتیم. و در همه اين دولت‌ها و مجلس‌ها، مخصوصا مجالس اول ؛ نخبگان و مجتهديني نیز حضور داشتند؛ لوايحي كه دولت به مجلس برده و تصويب شده و يا قوانين و طرح‌هايي كه نمايندگان محترم تصويب كرده‌اند. آيا همه‌اش موارد تاييد شورا قرار گرفته .  مي‌بينيم اين جوري نبوده؛ بسياري از مصوبات مجلس؛ خلاف شرع و مغاير با قانون اساسي تشخيص داده شده و مجددا به مجلس عودت داده شده است.

پس آنچه اتفاق افتاده نقض می کند مانند اين شبهه را که ما چه نیازی به نظارت شورای نگهبان بر قانونگذاری و تطبيق مصوبات داریم.

ثانيا؛ در سوال دوم گفتیم در همه دنيا پاسداري از قانون اساسي كشور؛ يك مقوله پذيرفته شده، عقلاني و مورد اتفاق است.

ثالثا؛ در امر انتخابات كه مي‌گويند چه لزومي به نظارت شوراي نگهبان است. اين حرف را هيچ عاقلي در دنيا نمي‌زند، حتي كشورهاي سكولار، در امر انتخاباتشان؛ نهادی نظارت مي‌كند اين موضوع را. شما سرنوشت 4 ساله يك كشور را مي‌خواهيد دست يك عده افراد بسپاريد ، بدون شناخت و تحقيق. امروز یک كسي که به خواستگاري دختر انسان مي‌آيد، تحقيق مي‌كند یا بدون شناخت و تحقیق بلی را می گوید؟ اصلا روال احراز و تشخيص صلاحيت در همه جاي دنياست، هر جا انساني را مي‌خواهند مسئوليتي به او بدهند درباره او تحقيق و تفحص مي‌كنند آيا صلاحيت دارد يا نه.

علاوه بر اين؛ عرصه انتخابات؛ عرصه رقابت است.

    براي جلوگيري از رقابت ناسالم ميان داوطلبان،
    جلوگيري از تخلفات و خطای برگزاركنندگان، و صيانت از آراي مردم.

از جهت عقلي هر جا كه تخلف، و خطاي مجري قانون محتمل باشد، نظارت بر اجرا لازم است.

 از جهت شرعي هم، همين طور است. در باب وقف شخصي به منزله متولي عهده‌دار وظيفه نگهداري از موقوفه است. شخص ديگري نيز به منزله ناظر تعيين مي‌شود تا بر كار متولي نظارت كند. در مورد وصيت نيز چنين است وصيت كننده براي حصول اطمينان از اجراي صحيح و دقيق وصيت نامه، فردي را به عنوان ناظر تعيين مي‌كنند.

اين مساله، هم در طول دوران بعد از انقلاب اسلامي، داشتيم كه برخي از مجريان انتخابات در این ادوار خوب عمل نكردند.اصل بي‌طرفي را رعايت نكردند.پايبند به اجراي قانون نبودند.از آراء مردم كه امانت است، صيانت نكردند.شما مجلس ششم  را ببينيد..... اگر نظارت شوراي نگهبان نبود؛ چه اتفاقي مي‌افتاد. در سال 88 عده‌اي علنا در مقابل راي مردم ايستادند و 8 ماه كشور را ملتهب كردندو....

ساختار شبكه نظارت را تبیین می فرمائید؟

عرض شد شوراي نگهبان پس از آن‌كه؛ هیات های ذیل الذکر را انتخاب و معين نمودیعنی هيئت مركزي نظارت بر انتخابات( 5 نفر) ، هيئت نظارت استان( 5 نفر)و هيئت نظارت شهرستان‌ها( 3 نفر)، جهت هرچه بهتر نظارت ؛حسب تشخيص هيئت نظارت مركز حوزه انتخابيه، در هر يك از شعب اخذ راي، مي‌تواند به تعداد مورد نياز نماينده داشته باشد. هر صندوق حداقل 4 نفر(2 نفر به عنوان ناظر، یک نفربه عنوان ناظر مسئول و هر 10 صندوق، یک نفرسر ناظر، وتعدادی بازرس ویژه که بر امر انتخابات نظارت کنند.البته بر حسب ضرورت و اقتضائات زمان و مکان این تعداد ،کم و زیاد هم می شوند.

 آیا هرکسی می تواند ناظر شورای نگهبان باشد؟ یا شرایط خاصی دارد؟

ناظرين از ميان افراد جامعه، انتخاب مي‌شود و بايد داراي حسن شهرت، وجاهت اجتماعي، خصائص اخلاقي، از جمله امانت داري و صداقت، روحيه انقلابي و ارزشي و همچنين رعايت بي‌طرفي ؛حتي اگر به جناح يا تفكر خاص سياسي تمايل دارد؛ در حين انجام وظيفه بي‌طرف در امر نظارت باشد.

  يكي از مباحث در انتخابات ، بحث بررسي صلاحيت‌هاست.در این زمینه هم توضیحاتی می فرمائید؟

طبق مواد 28 و 30 قانون انتخابات مجلس شوراي اسلامي؛ داوطلبان نمايندگی مجلس بايد شرايطي داشته باشند.

ماده 28 ؛ شرايط داوطلبان نمايندگی را مطرح مي‌كند و ماده 30  ؛ مصادیق كساني كه از داوطلب شدن محرومند مطرح مي‌كند.وظيفه شوراي نگهبان احراز صلاحيت‌هاست.

روال احراز و تشخيص صلاحيت در همه جاي دنيا هست، هر جا انساني را مي‌خواهند، مسئوليتي به او بدهند درباره اش تحقيق و تفحص مي‌كنند، آيا صلاحيت دارد يا ندارد؟ هيچ ربطي هم به مجلس و غيرمجلس ندارد. خودمجلس هم ؛ اگر يك نفر را براي مسئوليتي به او معرفي كنند، همين جوري به او راي نمي‌دهند. تفحص و تحقيق، مطالعه پرونده ،تا ببينند نقطه ضعفی ندارد، اگر نپسنديد رد مي‌كند، نمي‌شود به او ايراد گرفت چرا رد كرديد.

 آيا رد صلاحيت شدن به معناي محروميت از حقوق اجتماعي است؟

خير. شرايط نمايندگي را نداشته؛ ولي اين به معناي آن نيست كه اين فرد خائن يا ناباب است، گرچه بعضي‌ها اين جورند.

 آیا تمام کسانی که تایید می شوند همه آدم های خوبی هستند؟

هركس از فيلتر شوراي نگهبان عبور كند، قانونا صالح است به تعبير مقام معظم رهبري،‌ شما به فكر انتخاب صالح‌تر يعني اصلح باشيد. البته صلاحيت هم يك اندازه نيست.

اين را هم بگويم كساني كه صلاحيتشان رد مي‌شود، به اين معنا نيست كه آدم نابابي است، گرچه آدم‌هاي ناباب هم در بين‌شان هست، ولي همه اين جور نيستند. قانون ضوابطي را مشخص كرده، افرادي كه كانديدا مي‌شوند، بايد احراز شود صلاحيت آنها كه منطبق با اين ضوابط هست يا نه؟ بعضي‌ها منطبق نيست، طبيعتا خارج مي‌شوند از اين گردونه.

يكي از مباحث مهم در بررسي صلاحيت‌ها ؛ مباحث رد افراد است که بعضي با ناراحتي از رد صلاحيت ، حرف های می زنند و شورای نگهبان را متهم به نگاه سلیقه ای یا جناحی می کنند. دراین باره توضیح بفرمائید؟

اولا؛ من يك چيزي خدمت شما بگويم كه در شوراي نگهبان و هيئت‌هاي نظارت، انسان‌هايي قرار دارند كه آخرت‌شان را با هيچ چيز عوض نمي‌كنند.

ثانيا؛ بارها گفته‌ام شوراي نگهبان رويكرد سياسي ندارد. براساس قانون و منويات ولايت حرکت می کند و تصميم مي‌گيرد. آخرت خودمان را به خاطر دنياي ديگران خراب نکرده و نمي‌كنيم.

ثالثا؛ شوراي نگهبان دنبال رد يا تاييد نيست؛ دنبال احراز صلاحيت افراد است؛بعضي‌ها صلاحيتشان براساس مدارك و پرونده و عملكردشان احراز مي‌شود.بعضي‌ها براي ما محرز نيست، يعني او را نمي‌شناسيم( عدم احراز) بعضي‌ها هم ،عملكرد و كارنامه خوبي ندارد ،شرايطش ندارد، در اين چرخه قرار نمي‌گيرد. برخی از آنهایی که شرایطشان احراز نمی شود وبه اصطلاح رد می شوند، دنبال جوسازي اند، مي‌گويند مثلا من وابسته به فلان جريان بودم ،تایید نشدم،یا.....  ماهم بخاطر آبروي افراد، مجاز نيستيم، بیاییم بصورت آشکار بگوییم، فرد چرا تایید نشده؟ گرچه به خود اينها مي‌گوييم و خودش هم مي‌پذيرد. مثلا يك كسي در يك دوره ای وانمود کرده بود كه من دکترهستم، در كارت‌ها و پوستر تبليغاتي اش. ما متوجه شديم دكتري ندارد، رد شد به خاطر جعل عنوان و يا .... خوب سر و صدا می کندو...

 نظارت استصوابي چیست؟

شما مستحضرید که نظارت به معناي نظر كردن و نگريستن به چيزي، مراقبت و در تحت نظر داشتن است. ما دو نوع نظارت داریم.

 1. نظارت استطلاعي←یعنی  ناظر فقط موظف است از افعالي كه مجريان انجام مي‌دهند، اطلاع يابد. آنچه را مشاهده كرده به مقام مافوق گزارش كند. اين قانون نظارت، صرفا جنبه آگاهي عادي دارد، خودشان نمي‌توانند اقدامي انجام دهند. مثل بازرسان ادارات بازرسي. اين گونه نظارت← نظارت غيرفعال است، ديگر در اظهارنظر و تصميم ،دخالتي ندارد.

2.نظارت استصوابي← یعنی علاوه بر اطلاع يافتن و مشاهده تخلف احتمالي، ناظر حق اظهارنظر؛ نفي و اثبات و تاييد و تكذيب را داشته باشد. و الا نظارت بدون قدرت اقدام، از جهت عقلی، كاري عبث و بيهوده است.

نظارت شوراي نگهبان در اصل 91 از همين نوع است و اين امر در مجلس تصويب و در تاريخ 10/5/74 به تاييد شوراي نگهبان رسيده است.

چرا بعضی ها شورای نگهبان را تخریب می کنند؟

حال با توجه به جايگاه اين شورا كه نبض نظام است و نگهبان اسلاميت و جمهوريت، طبيعي است كه دشمنان زيادي دارد، هم كساني كه نمي‌خواهند اسلام در اين مملكت حاكم باشد و هم كساني كه نمي‌خواهند مردم بر سرنوشت خودشان حاكم باشند.

نوعا دشمنان شوراي نگهبان، دشمنان خارجي اين ملتند؛ مثل غربي‌ها، آمريكايي‌ها و صهيونيست‌ها.اما بعضي مواقع ،عده‌اي ناآگاه در داخل كشور هم، همان حرف‌هاي امريكا و اسرائيل را مي‌زنند، مخصوصا ايام انتخابات. كه اينها اگر بدانند كه توهين، تضعيف شوراي نگهبان چه عواقبي دارد و عامدا اين حرف‌ها را بزنند، قطعا خائن به نظام‌اند.

امام(ره)، تضعيف شوراي نگهبان را امر خطرناکی می داند، و می گوید: حذف نظارت شوراي نگهبان، براي نفوذ بيگانگان به ارکان حاكميت است و در نهايت سقوط جمهوري اسلامي.

مقام معظم رهبري: شوراي نگهبان را نبض نظام اسلامي می داند و می گوید : شوراي نگهبان يك صافی است ، براي آنكه نگذارد ناخالصي وارد اركان نظام شود. اگر شورای نگهبان نبود به تدريج ،استحاله در هويت نظام ايجاد مي‌شد. قوام اين نظام به اسلاميت آن است و شوراي نگهبان تضمين كننده آن معناست.شوراي نگهبان عماد ملت و دين، و مايه اطمينان سكينه قلوب مؤمنين است.

خلاصه ؛ وقتي وظيفه و جايگاه خطير شورا مشخص شد كه؛يك نهاد تاثيرگذار است و نقش موثر در استمرار نظام دارد؛ دائما مورد حمله و تخريب است .چرا امروز در ميان همه دستگاه‌هاي كشور؛به شوراي نگهبان بيشترين هجمه‌ها می شود ودبیر مقتدر و عزيز مورد هجمه است. دستگاه قضايي مورد هجمه است.سپاه مورد هجمه هست، چون اينها موثرند.

 امام فرمود هر وقت دشمن از شما تعريف كرد ببينيد جايي ايراد پيدا كرده، مراقبت كنيد. هر وقت دشمن غضبناك بود، از شما ناراحت بود، ببينيد كارتان درست است.و چقدر امام و رهبري نسبت به اين جايگاه توجه دارند.

*  از این که وقت تان را در اختیار ما قرار دادید تشکر می کنیم.

من هم از شما تشکر می کنم که صبر و حوصله به خرج دادید و سخنان ما را شنیدید. موفق باشید.
انتهای پیام / 137
https://qomnews.ir/vdchzwnq.23nwidftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما