مدیر کانون همسران جانبازان اعصاب و روان گفت: متأسفانه فشارهای عصبی، کتکها و عدم کنترل در پرخاشگری باعث میشود همسر جانباز اعصاب و روان کیسه بوکس خانواده شود؛ درحالیکه نه از طرف همسرش حمایت عاطفی میشود و نه بنیاد شهید از او حمایت مالی میکند. حتی بچهها هم دارند بهتدریج این وادی را ترک میکنند و دچار آسیبهای اجتماعی میشوند.
به گزارش قم نیوز، فاطمه کارگر، در خصوص فعالیتهای کانون همسران جانبازان اعصاب و روان اظهار داشت: مدت ۳ سال است این کانون را تشکیل دادهایم و همسران جانبازان اعصاب و روان زیر ۲۵ درصد که بنیاد شهید و امور ایثارگران هیچ نوع خدماتی به آنها ارائه نمیدهد را گرد یکدیگر جمع کردهایم. متأسفانه همسر جانبازی که فقط باید درد رسیدگی به جانباز را داشته باشد، غم نان هم دارد. بچهها به سن ادامه تحصیل و دانشگاه و ازدواج رسیدهاند و نیاز به حمایت دارند، اما هیچ نوع امکاناتی از بنیاد دریافت نمیکنند. در واقع، جانباز از کار افتاده است و بنیاد هم خدماتی نمیدهد. در اینجا همسر جانباز بدون هیچ نوع حمایتی ستون خانواده میشود. ما این کانون را جهت حمایت از همسران جانبازان اعصاب و روان تشکیل دادیم تا تعاملی با دستگاهها و نهادهای دولتی و غیردولتی در جهت خدماترسانی به همسران جانبازان اعصاب و روان و بهبود کیفیت زندگی آنها به لحاظ آموزشی، فرهنگی و ساختار اجتماعی خانواده داشته باشیم.
همسران جانبازان اعصاب و روان کیسه بوکس خانواده شدهاند
وی در رابطه با تعداد اعضای کانون همسران جانبازان اعصاب و روان بیان داشت: در حال حاضر ۱۵۰ عضو داریم که شامل دو آسایشگاه صدر و نیایش است که همسران آنها معمولاً در این بیمارستانها به مدت چند هفته یا چند ماه بستری میشوند و سپس مجددا به خانواده برمیگردند. متأسفانه فشارهای عصبی، کتکها و عدم کنترل در پرخاشگری باعث میشود همسر جانباز کیسه بوکس خانواده شود؛ درحالیکه نه از طرف همسرش حمایت عاطفی میشود و نه بنیاد شهید از او حمایت مالی میکند. حتی بچهها هم دارند به تدریج این وادی را ترک میکنند و دچار آسیبهای اجتماعی میشوند.
کارگر افزود: هر یک از این مشکلات میتواند به تنهایی کانون یک خانواده را مضمحل کند. با وجود این، همسر جانباز با وفاداری ایستاده است، اما دیده نمیشود و صبرش تمام شده است. همسران این جانبازان معمولاً توانمندی خاصی ندارند و از طریق کارکردن در خانه مردم یا آرایشگری و خیاطی و آشپزی زندگی خود را سپری میکنند. این در حالی است که سن آنها بالا رفته و کارکردن در منازل مردم برایشان کار سختی است.
جانبازی داریم که به نانوایی هم بدهکار است
مدیر کانون همسران جانبازان اعصاب و روان در رابطه با حمایتهای این کانون از همسران جانبازان گفت: در تعاملی که با خیریهها و نهادهای غیردولتی داریم سالی یک یا دو بار آنها را به سفر میبریم یا بن و سبد کالا به اندازه ۵۰ یا ۱۰۰ هزار تومان در اختیارشان قرار میدهیم. وضعیت مالی بسیاری از این جانبازان به اندازهای خراب است که غالباً در حاشیه تهران مستأجر هستند. جانبازی داریم که به نانوایی کوچهشان بدهکار است یا جانبازی که دخترش را به افغانی میفروشد چون نمیتواند از او حمایت کند. شما فکر میکنید کانون چه خدماتی میتواند به آنها ارائه دهد؛ درحالیکه از سوی هیچ نهادی هم حمایت نمیشود؟ ما سه سال به صورت غیرارگانیک کار میکردیم و پس از آن تصمیم گرفتیم کار را به صورت سیستماتیک پیش ببریم. اسفندماه سال گذشته این کانون در استانداری تهران به ثبت رسید و الان به صورت جدی پیگیر حل مسائل و مشکلات هستیم.
کارگر افزود: طرحهایی ارائه شده است تا همسر جانباز دارای یک مستمری و حق پرستاری شود، اما متأسفانه بنیاد نمیپذیرد. تنها کاری که میتوان انجام داد تعامل با دستگاههای دولتی و نهادهای غیردولتی است تا بن برای آنها بگیریم یا چند ماه یکبار به آنها سبد کالا دهیم یا سالی یک یا دوبار آنها را به سفر ببریم. در حوزه آموزشی برخی از روانپزشکان و پزشکان از حق ویزیت خود گذشتند تا به همسر جانباز برای سلوک بهتر با او آموزش دهند و فرزندان آنها را برای پذیرش این نوع از سبک زندگی آماده کنند.
وقتی دولت و بنیاد شهید توپ را به زمین هم میاندازند
وی با اشاره به حمایتهای دولتی که باید از جانبازان اعصاب و روان صورت گیرد، خاطرنشان کرد: حمایتی که دولت باید داشته باشد این است که بودجهای برای به رسمیت شناختن جانباز زیر ۲۵ درصد در نظر بگیرد و در اختیار بنیاد شهید قرار دهد. بنیاد شهید توپ را در زمین دولت میاندازد و میگوید دولت به ما بودجه نمیدهد، دولت هم میگوید بنیاد باید طرحش را به ما ارائه دهد تا آن را به مجلس بدهیم.
مدیر کانون همسران جانبازان اعصاب و روان ادامه داد: من طرحی را ارائه دادم و پیگیریهای لازم جهت تصویب آن در حال انجام است. البته، با توجه به پروسههای طولانی اداری بعید میدانم به این زودی تصویب شود و به اجرا درآید. اولین چیزی که مهم است دیدهشدن جانباز اعصاب و روان است؛ زیرا این جانباز در کمیسیون پزشکی مهجور واقع میشود، چون نقص فیزیکی ندارد تا کمیسیون پزشکی به او درصدی بدهد. بعضاً این افراد بارها و بارها به کمیسیون میروند و برمیگردند چون بنیاد صدمات روحی که به آنها وارد شده است را نمیپذیرد زیرا این صدمات را با چشم نمیبیند. کمیسیون پزشکی در حق این افراد اجحاف میکند و آنها صاحب درصد نمیشوند و از آن طرف هیچ نوع خدماتی هم ندارند.
طرحی برای حمایت مادی و معنوی از همسران جانبازان اعصاب و روان
کارگر در ادامه بیان داشت: من در این رابطه طرحی را ارائه دادم که ۱۲ بند دارد و به حمایتهای مادی و معنوی که باید از همسر جانباز صورت گیرد، اشاره میکند. یکی از بندهای این طرح به ضرورت در نظر گرفتن حق پرستاری برای همسر جانباز اشاره دارد. بند دیگر اشاره میکند که جانبازان اعصاب و روان زیر ۲۵ درصد باید به رسمیت شناخته شوند و مانند جانبازان دیگر که کارت جانبازی دارند برای آنها هم یک کارت شهروندی در نظر گرفته شود. این کارت برای این خوب است که مثلاً وقتی جانباز از بیمارستان مرخص میشود و حالش خوب است، برای انجام کار بانکی در صف نایستد چون دوباره روحیه او به هم میریزد و نمیتواند خشم خود را کنترل کند و جامعه او را پس میزند.
قرار گرفتن ۳۵ همسر جانباز اعصاب و روان در سیستم زن بدسرپرست/ شهرداری تنها نهادی که حمایت کرده است
مدیر کانون همسران جانبازان اعصاب و روان اظهار داشت: در تعامل با ارگانهای دولتی تنها نهادی که فعلاً به شکل رسمی از ما حمایت میکند، شهرداری است. البته، این حمایتها به صورت پرداخت مستمری نیست، بلکه حمایتهایی مانند پرداخت شهریه تحصیل فرزندان جانبازان انجام میگیرد. در تعاملی که با آقای قالیباف داشتیم توانستیم اقدامی انجام دهیم تا ۳۵ نفر از ۱۵۰ زنی که عضو کانون هستند در سیستم زن بدسرپرست خانواده قرار بگیرند تا مثلاً به آنها ۴ بار در سال در اعیاد مذهبی مانند ماه رمضان یا تولد حضرت فاطمه (س) مبلغ کمی حدود ۵۰ یا ۱۰۰ هزار تومان داده شود.
انتهای پیام/