مسجد مقدس جمکران در هفدهمین روز از ماه مبارک رمضان سال ۳۹۳ هجری به دستور مستقیم امام زمان(عج) بنا شد و امروز به پایگاه عظیمی برای مسلمانان و میعادگاه منتظران ظهور تبدیل شده است.
روایت بنای مسجد مقدس جمکران به دستور مستقیم امام زمان(عج)
خبرگزاری مهر , 30 فروردين 1401 ساعت 21:33
مسجد مقدس جمکران در هفدهمین روز از ماه مبارک رمضان سال ۳۹۳ هجری به دستور مستقیم امام زمان(عج) بنا شد و امروز به پایگاه عظیمی برای مسلمانان و میعادگاه منتظران ظهور تبدیل شده است.
به گزارش قم نیوز هزار و هفتاد سال پیش درست در سحر هفدهمین روز از ماه مبارک رمضان سال ۳۹۳ هجری به دستور امام زمان (عج) در منطقه جمکران حوالی ۶ کیلومتری شهر مقدس قم؛ مسجدی بنا شد که بعد از قرنها هنوز میعادگاه منتظران ظهور است و عاشقان حضرتش شبهای چهارشنبه هر هفته خود را از نقاط مختلف به این مکان میرسانند تا درد و دل کنند با امام غایب و دستان دعا بلند نمایند به سوی پروردگار برای تعجیل در ظهور منجی آخر الزمان.
مسجد مقدس جمکران از مهمترین اماکن منتسب به صاحب الزمان (عج) است که امروز به پایگاه مهمی برای شیعیان مبدل شده است و سالانه میلیونها زائر در شهر کریمه اهل بیت (س) برای خواندان نماز امام زمان (عج) به این مسجد مراجعت میکنند، نمازی که بنا بر نقل مرحوم محدث نوری در نجم الثاقب به فرموده حضرت، "هر کس این دو نماز را به جای آورد چنان است که در خانه کعبه نماز خوانده باشد"
علمای بزرگ و مراجع عظام تقلید در طول این سالها همواره به مسجد مقدس جمکران میآمدند و در این مکان مقدس نماز اقامه میداشتند و همیشه توصیه میکردند که نباید از عبادت در این مکان مقدس که پایگاه عظیم تشییع به شمار میرود و نیز از توجه به ساحت امام زمان (عج) غافل شد.
از شخصیتهای برجستهای که نقل شده ارادت خاصی به مسجد مقدس جمکران داشتند، آیات عظام حاج شیخ عبدالکریم حائری، حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، حاج سید محمد تقی خوانساری، حاج سید محمدحجت کوهکمرهای، حاج آقا حسین بروجردی، حاج سید حسین قاضی، حاج شیخ محمد تقی بافقی، حاج آقا مرتضی حائری و همچنین مراجع عظام تقلید در عصر حاضر از جمله آیات عظام بهجت، اراکی، گلپایگانی، مرعشی نجفی، صافی، علوی گرگانی، نوری همدانی، مکارم شیرازی را میتوان نام برد.
رهبر معظم انقلاب نیز در جریان سفر به قم در سال ۱۳۸۹ با خدمتگزاران مسجد مقدس جمکران دیدار و درباره این مسجد فرمودند: " یکی از توفیقات بزرگ الهی، خدمت در مسجد مقدّس و مبارک جمکران است. کسانی که این توفیق را پیدا کردهاند، چه برادران، چه خواهران، این نعمت را، این خدمت را باید قدر بدانند. قوام حیات معنوی انسان به تذکّر و توسّل و خشوع و ذکر است که در مساجد الهی، در جایگاههای عبادت، برای انسان فراهم است، مخصوصاً آن مراکز و مساجدی که اثری و نشانهای از اولیاءالله در آنها هست. جایی که انسان میداند یا ظنّ به این دارد که مورد توجّه اولیای الهی است، طبعاً معنویّت آن مکان بیشتر است و مسجد مبارک جمکران جزو این گونه جایگاهها و مراکزی است که توجّه به خدای متعال و تذکّر و خشوع و تضرّع در آن برای انسان فراهمتر است. "
روایت بنای مسجد مقدس جمکران به دستور مستقیم امام زمان(عج)
مسجد مقدس جمکران چگونه بنا شد؟
شیخ فاضل، حسن بن محمد بن حسن قمی، معاصر شیخ صدوق، در کتاب تاریخ قم از کتاب مونس الحزین فی معرفه الحق و الیقین از تألیفات شیخ صدوق بنای مسجد جمکران را به این عبارت نقل کرده است:
شیخ عفیف صالح حسن بن مثله جمکرانی میگوید: شب سه شنبه، هفدهم ماه مبارک رمضان ۳۷۳ هجری، در سرای خود خفته بودم که جماعتی به درِ سرای من آمدند. نصفی از شب گذشته بود. مرا بیدار کردند و گفتند: «برخیز و امر امام محمد مهدی صاحب الزمان، صلوات الله علیه را اجابت کن که تو را می خواند».
حسن بن مثله میگوید: «من، برخاستم و آماده شدم» چون به در سرای رسیدم، جماعتی از بزرگان را دیدم. سلام کردم. جواب دادند و خوش آمد گفتند و مرا به آن جایگاه که اکنون مسجد (مقدس جمکران) است، آوردند.»
چون نیک نگاه کردم، دیدم تختی نهاده و فرشی نیکو بر آن تخت گسترده و بالشهای نیکو نهاده و جوانی سی ساله، بر روی تخت، بر چهار بالش، تکیه کرده، پیر مردی در مقابل او نشسته، کتابی در دست گرفته، بر آن جوان میخواند.
بیش از شصت مرد که برخی جامه سفید و برخی جامه سبز بر تن داشتند، برگرد او روی زمین نماز میخواندند.
روایت بنای مسجد مقدس جمکران به دستور مستقیم امام زمان(عج)
آن پیر مرد که حضرت خضر (ع) بود، مرا نشاند و حضرت امام (ع) مرا به اسم خواند و فرمود: «برو به حسن بن مسلم بگو: «تو، چند سال است که این زمین را عمارت میکنی و ما خراب میکنیم. پنج سال زراعت کردی و امسال دیگر باره شروع کردی، عمارت میکنی، رخصت نیست که تو دیگر در این زمین زراعت کنی، باید هرچه از این زمین منفعت بردهای، برگردانی تا در این موضع مسجد بنا کنند.»
به حسن بن مسلم بگو: «این جا، زمین شریفی است و حق تعالی این زمین را از زمینهای دیگر برگزیده و شریف کرده است، تو آن را گرفته به زمین خود ملحق کردهای! خداوند، دو پسر جوان از تو گرفت و هنوز هم متنبّه نشدهای! اگر از این کار بر حذر نشوی، نقمت خداوند، از ناحیهای که گمان نمیبری بر تو فرو میریزد.»
حسن بن مثله عرض کرد: «سیّد و مولای من! مرا در این باره، نشانی لازم است؛ زیرا مردم سخن مرا بدون نشانه و دلیل نمیپذیرند.»
امام (ع) فرمود: «تو برو رسالت خود را انجام بده، ما در اینجا علامتی میگذاریم که گواه گفتار تو باشد. برو به نزد سیّد ابوالحسن، و بگو تا برخیزد و بیاید و آن مرد را بیاورد و منفعت چند ساله را از او بگیرد و به دیگران دهد تا بنای مسجد بنهند، و باقی وجوه را از رهق به ناحیه اردهال که ملک ما است، بیاورد و مسجد را تمام کند، و نصفِ رهق را بر این مسجد وقف کردیم که هر ساله وجوه آن را بیاورند و صرف عمارت مسجد کنند.
مردم را بگو تا به این موضع رغبت کنند و عزیز بدارند و چهار رکعت نماز در اینجا بگذارند: دو رکعت تحیّت مسجد، در هر رکعتی، یک بار «سوره حمد» و هفت بار سوره «قل هو الله احد» بخوانند و تسبیح رکوع و سجود را، هفت بار بگویند.
روایت بنای مسجد مقدس جمکران به دستور مستقیم امام زمان(عج)
اعمال مسجد مقدس جمکران
و دو رکعت نماز صاحب الزمان (عج) بگذارند، بر این نسق که در (هنگام خواندن سوره) حمد چون به «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» برسند، آن را صد بار بگویند، و بعد از آن، فاتحه را تا آخر بخوانند.
رکعت دوم را نیز به همین طریق انجام دهند. تسبیح رکوع و سجود را نیز هفت بار بگویند. هنگامی که نماز تمام شد، تهلیل (یعنی، لا إله الاّ الله) بگویند و تسبیح فاطمه زهرا (س) را بگویند. آن گاه سر بر سجده نهاده، صد بار صلوات بر پیغمبر و آلاش، صلوات الله علیهم، بفرستند.
و این نقل، از لفظ مبارک امام (ع) است که فرمود: «فَمَنْ صلاّهما، فکأنّما صلّی فی البیت العتیق.»
هرکس، این دو رکعت (یا این دو نماز) را بخواند، گویی در خانه کعبه آن را خوانده است.
حسن بن مثله میگوید: «در دل خود گفتم که تو اینجا را یک زمین عادی خیال میکنی، اینجا مسجد حضرت صاحب الزمان (ع) است.»
پس آن حضرت به من اشاره کردند که برو!
چون مقداری راه پیمودم، بار دیگر مرا صدا کردند و فرمودند: «در گلّه جعفر کاشانی چوپان بُزی است، باید آن بز را بخری. اگر مردم پولش را دادند، با پول آن خریداری کن، و گرنه پولش را خودت پرداخت کن. فردا شب آن بُز را بیاور و در این موضع ذبح کن. آن گاه روز چهارشنبه هجدهم ماه مبارک رمضان، گوشت آن بُز را بر بیماران و کسانی که مرض صعبالعلاج دارند، انفاق کن که حق تعالی همه را شفا دهد.»
«آن بُز، ابلق است. موهای بسیار دارد. هفت نشان سفید و سیاه، هر یکی به اندازه یک درهم، در دو طرف آن است که سه نشان در یک طرف و چهار نشان در طرف دیگر آن است.»
آن گاه به راه افتادم. یک بار دیگر مرا فرا خواند و فرمود: «هفت روز یا هفتاد روز ما در اینجاییم.»
روایت بنای مسجد مقدس جمکران به دستور مستقیم امام زمان(عج)
حسن بن مثله میگوید: من، به خانه رفتم و همه شب را در اندیشه بودم تا صبح طلوع کرد. نماز صبح خواندم و به نزد علی منذر رفتم و آن داستان را با او در میان نهادم.
همراه علی منذر، به جایگاه دیشب رفتیم. پس او گفت: به خدا سوگند که نشان و علامتی که امام (ع) فرموده بود، اینجا نهاده است و آن، اینکه حدود مسجد، با میخها و زنجیرها مشخص شده است.
آن گاه به نزد سیّد ابوالحسن الرضا رفتیم. چون به سرای وی رسیدیم غلامان و خادمان ایشان گفتند شما از جمکران هستید؟ گفتیم: آری پس گفتند: از اول بامداد، سید ابوالحسن در انتظار شما است.
پس وارد شدم و سلام گفتم. جواب نیکو داد و بسیار احترام کرد و مرا در جای نیکو نشانید. پیش از آنکه من سخن بگویم، او سخن آغاز کرد و گفت: ای حسن بن مثله! من خوابیده بودم. شخصی در عالم رؤیا به من گفت: شخصی به نام حسن بن مثله، بامدادان از جمکران پیش تو خواهد آمد، آنچه بگوید اعتماد کن وگفتارش را تصدیق کن که سخن او، سخن ما است. هرگز، سخن او را ردّ نکن. از خواب بیدار شدم و تا این ساعت در انتظار تو بودم.
حسن بن مثله، داستان را مشروحاً برای او نقل کرد. سید ابوالحسن، دستور داد بر اسبها زین نهادند. سوار شدند. به سوی دِه (جمکران) رهسپار گردیدند.
چون به نزدیک دِه رسیدند، جعفر شبان را دیدند که گلهاش را در کنار راه به چرا آورده بود. حسن بن مثله، به میان گله رفت آن بز که از پشت سر گله میآمد، به سویش دوید. حسن بن مثله، آن بُز را گرفت و خواست پولش را پرداخت کند که جعفر گفت: به خدا سوگند! تا به امروز، من این بز را ندیده بودم و هرگز در گله من نبود، جز امروز که در میان گله، آن را دیدم و هر چند خواستم که آن را بگیرم، میسّر نشد.
پس آن بُز را به جایگاه آوردند و در آنجا سر بریدند.
سید ابوالحسن الرضا به آن محل معهود آمد و حسن بن مسلم را احضار کرد و منافع زمین را از او گرفت.
آن گاه وجوه رهق را نیز از اهالی آنجا گرفتند و به ساختمان مسجد پرداختند و سقف مسجد را با چوب پوشانیدند.
ابوالحسن الرضا وفات کرد و در محله موسویان (خیابان آذر فعلی) مدفون شد.
انتهای پیام / 137
کد مطلب: 103922