مرجع تقلید شیعیان اظهار داشت:حوزه علمیه می بایست بدون مضایقه در اختیار ملت مسلمان باشد و نظام، جامعه و امت را پدرانه حمایت کند.
آیت الله جوادی آملی: حوزه علمیه نظام و مردم را پدرانه حمایت کند
خبرگزاری مهر , 13 خرداد 1401 ساعت 14:20
مرجع تقلید شیعیان اظهار داشت:حوزه علمیه می بایست بدون مضایقه در اختیار ملت مسلمان باشد و نظام، جامعه و امت را پدرانه حمایت کند.
به گزارش قم نیوز آیت الله عبدالله جوادی آملی در بیست و سومین مجمع عمومی نشست دورهای اساتید سطوح عالیه و خارج حوزه علمیه قم ضمن تبریک ایام پر برکت دهه کرامت، اظهار داشت: ایام کرامت، تکرار خاطره نزول قرآن کریم است. واژه «کرامت» معادل فارسی ندارد. عربی این خصیصه را دارد که میتواند ترجمان همه لغات باشد؛ ولی هیچ لغتی نمیتواند ترجمان عربی باشد، این بیان نورانی امام باقر سلام الله علیه است که درباره این فقره از آیه شریفه که میفرماید: «عربیّ مبین» فرمودند: «یُبَیِّنُ الألسُنَ و لا تُبَیِّنُهُ الألسُنُ» عربی این توان را دارد که هر زبان، از زبانهای دنیا را ترجمه کند؛ ولی زبانهای دیگر آن قدرت حقیقی را ندارند که به بارگاه ادب عربی مبین برسند.
وی ادامه داد: «کریم» غیر از «کبیر» و «عظیم» است؛ در فارسی، یک واژه که بتواند «کرامت» را معنا کند، نیست. و این، خصیصه قرآن مبین است که فرمود: مجرای قرآن، مجرای کرامت است؛ در سوره مبارکه عبس میخوانیم: «بِأَیْدی سَفَرَةٍ * کِرامٍ بَرَرَةٍ» مسیر کرامت را این کتاب کریم طی میکند، کتاب قرآن، کریم است و ایام کرامت هم شرح همین معنا است.
وی افزود: کریم کاری میکند که از دیگران ساخته نیست. خدا چند وصف را برای قرآن ذکر کرد که برخی از آنها اوصاف میانی هستند؛ برخی از آن اوصاف، اوصاف ممتاز هستنند. چه در سوره مبارکه بقره و چه در بخشهای دیگر از قرآن کریم، فرمود: این کتاب کریم، کریمانه، «وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَة» معنای آن، تا حدودی روشن است.
این مفسر بزرگ قرآن کریم در ادامه بیان داشت: اما بخش سوم و چهارم که به یک اصل بر میگردد، رهاورد تازه قرآن را که کرامت تازه است، ذکر میکند. غیر از «وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتاب»، (یک)، «و الحِکمَة»، (دو)، به مردم فرمود: ما حرفهای تازه داریم که زیر این آسمان، در هیچ جای عالم پیدا نمیشود، (سه)؛ هر کس، هر استعدادی هم داشته باشد، هیچ راهی ندارد، مگر آنکه در محضر قرآن زانو بزند؛ چه اینکه آیه شریفه میفرماید: «و یعلّمکم ما لم تکونوا تعلمونَ»؛ این «کان منفی»، بار خاصّ خود را دارد. یعنی چه به غرب بروید و چه به شرق، چه زمین بروید و یا به آسمان، حرفی که قرآن میزند، در جای دیگر نیست و شما آن نیستید که با تجربه و با تحقیق و با پژوهش آن را یاد بگیرید. این حرفها از عالم غیب آمده است؛ مسیر کرامت را طی کرده است و کریم پرور است؛ «و یعلّمکم» نه (یعلّمکم ما لا تکونوا تعلمون)، بلکه «وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُون»
آیت الله جوادی آملی ادامه داد: در بخش چهارم هم وجود مبارک پیامبر علیه و علی آله آلاف التحیة و الثنا است که خدای متعال درباره ایشان فرمود: تو نقطه کلّ هستی و دومی هم نداری. اما به گونهای نیستی که بتوانی این حرفها را در جای دیگر یاد بگیری. از این رو در قرآن کریم میخوانیم: «ما کُنْتَ تَدْری» و در جای دیگر میفرماید: «وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَم »؛ این «لم تکن» درباره پیغمبر علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء است، فرمود توی پیغمبر هم به مغرب بروی و به مشرق بروی، این حرفها در هیچ جا پیدا نمیشود. از این رو میفرماید: «وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَم»؛ این «کرامت» میشود.
این مفسر بزرگ قرآن کریم در ادامه بیان کرد: وظیفه حوزه این است که سر بلند کند و بگوید این مطلب تازه که قرآن میگوید، و در هیچ جای عالم نیست، چیست. این مطلب را باید دقت کنیم؛ وگرنه به آن، «کرامت» بار نمییابد. این بزرگان ما و مراجع گذشته رضوان الله تعالی علیهم و سلام الله تعالی علیهم که فضایلشان مطرح شد، اینها همه وارثان این معارف هستند. حوزه باید، یعنی باید بداند این حرف تازه که قرآن ادعا میکند در هیچ کجای عالم این حرف پیدا نمیشود، چیست. اگر مسأله علم و فقه و اخلاق و حقوق باشد، «یعلمهم الکتاب» میگوید. اگر مسائل عادی باشد، «و الحکمه» میگوید. اینکه در بخش سوم و چهارم فرمود: «و یعلّمکم ما لم تکونوا تعلمون» و «علّمک ما لم تکن تعلم» چیست. این چه علمی است که در قرآن هست و در مکتبهای دیگر نیست.
آیت الله جوادی آملی در بخش دیگری از سخنان خود، خاطرنشان کرد: دشمنهای بیگانه صف بستهاند که فکر توحید را از جامعه بردارند. روزی که آندلس مهد علم و فقیه پرور و حکیم پرور بود. مسجد قرطبه با آن ستونهای فراوان را همین شهر داشت؛ با آمدن و ریخت و پاش جنگهای صلیبی اسلام از دست و زبان مردم گرفته شد؛ مسجد را به کلیسا تبدیل کردند؛ طولی نکشید که کلیسا را به موزه تبدیل کردند؛ به این ترتیب نه از قرآن خبری مانده و نه از انجیل، نه از اسلام و نه از مسیحیت خبری نماند.
وی افزود: حوزه باید بداند سرّ اینکه در جنگهای صلیبی دین از زبان مردم گرفته شد، با گلوله بود؛ از دست مردم گرفته شد، با گلوله بود؛ نماز و روزه رخت بربست، با گلوله بود؛ اما با گلوله نمیشود دین و فکر را از مردم گرفت؛ آن قلم فلاسفه مادی بود و هست که فکر را از جانِ مردم گرفت. اسلام را از عقل مردم گرفت و از یاد مردم برد.
ایشان افزود: عقل باید در حوزه سخن اول را بگوید. میبینید که در بخش پایانی سوره مبارکه نساء، خدا میفرماید: من انبیا و مرسلین را فرستادم. «رسلا مبشرین و منذرین لئلا یکون للناس علی الله حجة بعد الرسل» از این حرف، بلندتر سراغ ندارید. فرمود: من انبیا را فرستادم تا منِ خدا هم زیر سوال قرار نگیرم. مردم با عقل علیه من استدلال نکنند. بعد از قیامت به من نگویند «ما که نمیدانستیم بعد از قیامت چه خواهد شد؟ تو که میدانستی چرا راهنما نفرستادی؟ ما که نمیدانستیم چه حلال است و چه حرام، چه حقّ است و چه باطل، چه خیر است و چه شر، چه صدق است و چه کذب؛ چه حسن است و چه قبیح؛ تو که میدانستی، چرا پیغمبر نفرستادی؟»
آیت الله جوادی آملی در ادامه بیان کرد: عقل در فرهنگ همین کتاب کریم آنقدر سلطنت دارد که خدا میگوید: اگر من پیغمبر نمیفرستادم، مردم علیه منِ خدا استدلال میکردند. عقل، یعنی عقل؛ اما عقل مثلثی میخواهد؛ (گفت آنچه یافت می نشود، آنم آرزوست)؛ عقل یک میزان میخواهد اولاً، یک وزن میخواهد ثانیاً، تا موزون را با این وزن در این میزان بسنجد ثالثاً، و حکیمانه فتوا بدهد رابعاً. وزن یعنی اصول اولیه عقلی مما لا ریب فیه؛ که این اصول اولیه مما لا ریب فیه را در کفه بگذاریم. و مطالب علمی را با آن بسنجیم، اگر مطالب علمی را با اصول اولیه عقلی مما لا ریب فیه بسنجیم، اینچنین کاری، کار عقلی است.
وی افزود: این کار کریمانه امام هشتم است که فرمود: میزان، عقل است؛ بعد فرمود: انسان بدون دوست نمیتواند زندگی کند؛ در حدیث نورانی دیگر فرمود: «صدیق کلّ امرئ، عقله» «صدیق کلّ امرئ»، خبر مقدم است. «عقل»، مبتدای مؤخر است. تقدیم خبر بر مبتدا برای افاده حصر است. انسان، یعنی انسان، یک دوست دارد و آن، عقل او است. انسان بی عقل، بی دوست است.
آیت الله جوادی آملی در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کرد: اگر نظام، اسلامی است، از حوزه برخاست، رهبر است، از حوزه برخاست. این حوزه امام صادق و امام باقر و امام زمان علیهم آلاف التحیة و الثناء سر تا پایش کرامت است؛ به هیچ چیزی آلوده نشود؛ خدمات به نظام بدهد، اما به جایی وابسته نباشد. آزاد آزاد در محضر قرآن و عترت و معارف الهی بار یابد. هر خدمتی که خواستند، حوزه بدون مضایقه در اختیار ملت مسلمان باشد و نظام را و جامعه را و امت را پدرانه حمایت کند.
وی با بیان اینکه اختلاف نظر وجود دارد ولی نباید به مخالفت کشیده شود، افزود: هیچ ممکن نیست که افراد همه یکسان فکر کنند، این امر ممکن نیست، اختلاف نظر و اختلاف فکر وجود دارد. اما ما یک اختلاف داریم، مانند اختلاف لیل و نهار؛ که فرمود: ما روز را خلیفه شب قرار دادیم؛ درست است که اختلاف لیل و نهار است، اما همین قرآن، آیه قرآن را تفسیر میکند؛ فرمود: اختلاف است، مخالفت نیست، معنای اختلاف هم آن است که اگر آن یکی رفت، این یکی کار او را انجام میدهد. فرمود: «وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ یَذَّکَّرَ أَوْ أَرادَ شُکُوراً» یعنی اگر گفتیم «و اختلاف اللیل و النهار» لیل، خلیفه نهار و نهار خلیفه لیل است. اگر عبادتها و خدمات در شب انجام نشد، در روز انجام میگیرد، و بالعکس. این اختلاف به خلیفه بر میگردد؛ نه به مخالفت. پس اگر اختلافی بین لیل و نهار است، یعنی دیگری کار او را انجام میدهد، اما مبادا خدای ناکرده اختلاف با مخالفت خلط بشود.
وی در ادامه بیان داشت: در کلامی نورانی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میخوانیم: «ایّاکم و البغضاء فانّها الحالقة و لیست حالقة الشّعر، بل هی حالقة الدّین» تنها جایی که امید اسلام است، حوزه است. تنها چیزی که از او امید است، قرآن و اهل بیت است. این، آن قدر وزین و سنگین است که همه ما موظف هستیم در جوار رحمت اینها خدمتگزار آنها باشیم. فرمود: مبادا مخالفت را با اختلاف خلط کنید. مبادا کینه و عداوت یکدیگر را در دل داشته باشید. فرمود: کینه و اختلاف، تیغی است در دست شما. این بیان پیغمبر است که فرمود: کینه و اختلاف و بغضا، موجب میشود که دینی باقی نماند. اگر دو نفر با هم کینه داشته باشند و علیه هم حرف بزنند و علیه هم کینه بورزند، هر روز تیغ در دستشان است و هر روز علف دین را تیغ میکند و چیزی از دین باقی نمیماند.
وی افزود: از این رو است که بیان میشود تهذیب نفس، جان کندن، یعنی جان کندن، میخواهد. انسان باید هر لحظه مواظب باشد که چه بر ذهنش میگذرد و چه از زبانش میگذرد و چه از قلمش میگذرد، تا فرشته بشویم. چرا ما فرشته نباشیم؟ اگر فرمود: «الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه» چرا بالاتر از فرشته نباشیم. راه که باز است. «الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا» نگفتند: معصومین، معصومین که اساتید ملائکه هستند. «الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه ان لا تخافوا و لا تحزنوا» چرا فرشته بر ما نازل نشود؟ اگر تیغ در دست ما نباشد، اگر اهل نصیحت باشیم، نه بغضاء، اگر اهل خودخواهی نباشیم و اهل دوست خواهی باشیم، فرشته نازل میشود. پس این بیان نورانی حضرت است که مبادا خدای ناکرده در دانشگاه، در حوزه، در ملت، در دولت، در مملکت، بغضاء رخنه کند. همه ما موظف هستیم یکدیگر را نصیحت کنیم، دولت و ملت را نصیحت کنیم، نصیحت دیگران را در حق خود بپذیریم.
آیت الله جوادی آملی بیان داشت: آن نقدهای تند نصیحت است؟! در عربی «النصیحة» آن سوزن خیاطی را میگویند و خیاط را نیز «منصحة» میگویند، ناصح لباس دوختهای که انسان می دوزد و خدمت صاحب لباس میدهد میشود نصاح. لباس دوختن و به پیکر دیگران دادن، دیگران را آبرو دادن میشود، آن نقدهای تند که نصیحت نیست.
مرجع تقلید شیعیان اضافه کردند: اگر در حوزه و دانشگاه این آرا مختلف پیدا شد اگر این آرا اختلاف بود نه مخالفت معلوم شد خلفه است و یکدیگر را تکمیل میکند، اگر مخالفت بود، حداقل یکی غیر دینی است چرا که قرآن کریم میفرماید «لو کان من عند غیر الله لوجودوا فیه اختلافا کثیرا» فرمود تمام آیات و احکام الهی شما بررسی کنید میبینید هیچ اختلافی با هم ندارند چون اگر غیر الهی بود حتماً اختلاف داشت. پس معلوم میشود اگر آرا و نظرات و سنت و روشی و منشی با هم مخالفت داشتند یقیناً یکی غیر الهی است اگر الهی بود هماهنگ بود. اگر الهی بود هرگز بغضاء و کینه نبود و بدگویی نسبت به هم نبود
ایشان ادامه دادند: بنابراین ما هستیم و ایام کرامت ایام کرامت برای همه ما دائمی است اما ما شیعهها که در حوزه هستیم با دیگران باید فرق داشته باشیم همه ما اولیایی داریم این چهارده معصوم و سرپرستانی داریم که همین چهارده معصوم هستند. ما که آمدیم فرزندان اینها شدیم با دیگران باید فرق کنیم. همان طور که قرآن کریم همه اینها را حساب شده بررسی کرده است بیان نورانی از حضرت امیر سلام الله علیها است همان بیان متخذ از قرآن کریم است. قرآن کریم حکیمانه این مطلب را در مورد اهل بیت مشخص کرده است. همه ما تابع اهل بیت هستیم ما که این جامه را در بر کردیم چگونه تابع اهل بیت هستیم، در بیان امیرالمومنین است که مردم از سه راه خدا را عبادت میکنند عدهای «شوقا الی الجنة» عدهای «خوفا الی النار» عبادت میکنند اما اولیا خالص «حبا» عبادت میکنند.
آیت الله العظمی جوادی آملی بیان داشت: در مورد اهل بیت هم همین طور است بعضیها «شوقا الی الجنه» شیعه هستند و تابع اهل بیت هستند برخی «خوفا الی النار»، اینها دو گروه عادی هستند اما حوزه چطور باید تابع اهل بیت باشد؟ قرآن میفرماید شما پیرو اهل بیت باشید نه شوقا الی الجنة، نفرمود پیرو اهل بیت باشید که جهنم نروید پیغمبر فرمود: «لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی» «حبا» تابع اینها باشید، این فی القربی متعلق به مودت نیست، عدهای دوستدار اهل بیت هستند اما این کافی نیست.
وی افزود: اگر در «الا المودة فی القربی» این فی القربی جار و مجرور بود برای مودت، همان دوستی معمولی است اما «فی القربی» متعلق به مودت نیست این «فی القربی» المستقرة است، ما اسئلکم علیه اجرا الا المودة المستقرة الکائنة الکاملة فی القربی، این میشود ولایت، این میشود ظرف مستقر، نه ظرف لغو، ظرف لغو یک دوستی زودگذر است مودت مستقره این است که در سراء و ضراء، باید علی و اولاد علی را دوست داشته باشیم در خوشی و مصیبت باید دوستدارشان باشیم.
مرجع تقلید شیعیان در انتهای سخنانشان گفت: ما باید همان گونه که خدا را عبادت میکنیم همان طور باید علی و اولادش را دوست داشته باشیم. وجود مبارک امیرالمومنین علیه السلام میفرماید: من که «شوقا» عبادت نمیکنم من که «خوفا» عبادت نمیکنم من «حبا» عبادت میکنم، خدا هم فرمود آن چیزی که از شما میخواهم مودت در اینها است یعنی ولایت و حبا لله این میشود کرامت! چرا ما کریم نشویم؟
ایشان ضمن طلب رحمت برای مراجع ماضی که رحلت فرمودند و همچنین شهدای نظام، ایام سالگرد امام راحل رضوان الله تعالی علیه را گرامی داشته و برای آن امام بزرگوار، غفران و عنایت الهی را مسألت داشتند.
انتهای پیام / 137
کد مطلب: 104610