به گزارش قم نیوز، قمی ها این روزها حال و هوای دیگری دارد. هنوز سه روز بیشتر از شیرینی حماسه سیاسی نمی گذرد و طعم خوش پیروزی و مشارکت نزدیک به 80 درصدی، زیر دندان مردم است که دیشب جوانان ایرانی بار دیگر یک پیروزی شیرین را رقم زدند.
جمعه 24 خرداد قمی ها به پای صندوق های رای آمدند و رای خود را اگر چه به نام چند نامزد به صندوق ها ریختند اما در اصل همه دوباره به جمهوری اسلامی رای دادند.
فوتبالیست های ایرانی نیز که از شادی و شعف مردم به هیجان آمده بودند، با حماسه آفرینی ملت ایران همراه شدند و با بردی شیرین در مقابل حریفی سخت و خطرناک، طعم خوش پیروزی را برای بار دوم به ملت چشاندند.
به دنبال این پیروزی، جوانان قمی با حضور در خیابان های این شهر، به ابراز شادمانی پرداخته و از قهرمانی ملی پوشان کشورمان قدردانی کردند.
هم در فناوری هسته ای برتر هستیم، هم فوتبال
حمید امجد، را در ابتدای 45 متری شهید صدوقی در حالی پیدا می کنم که با یک دست جعبه شیرینی را گرفته و با دست دیگر، دختر کوچکش را همراه می برد. او می گوید: برد تیم ایران از خدا خواسته بودم و دعا می کردم که امسال در جام جهانی باشیم و بتوانیم به همه نشان بدهیم که مردم ایران علاوه بر انرژی هسته‌ای در ورزش مطرح جهان، فوتبال هم صاحب برتری هستند.
مسیرم را به سمت ورزشگاه حیدریان، جایی که بسیاری از بازی های ورزشی قهرمانی برگزار می شود و اخیرا در جریان تبلیغات انتخاباتی، میزبان کاندیداهای انتخابات نیز بود، تغییرمی دهم. محمد آشتیانی، با چند نفر از دوستانش در حالی که پرچم ایران را به دور خود پیچیده‌اند، در مقابل ورزشگاه ایستاده است و هر از چند گاهی با عبور موتورسواران، فریاد ایران ایران سر می دهد.
محمد می گوید که می دانستم ایران می برد، به دلم برات شده بود که ایران می برد و برای همین از قبل پرچم را آماده کرده بودم تا با بچه ها بیرون بیاییم. حسن، دوست محمد می گوید که اصل برنامه برای شب است و قرار است رفقای دیگرشان هم بیایند و از من دعوت می کند برای گزارش گرفتن شب با آنها باشم.
وقتی مردم از ترافیک خوشحال می شوند!
در میدان شهید، یکی از مغازه داران در حال پخش شیرینی است. کامران اسحاقی، مغازه داری است که چندین سال است در این میدان مغازه دارد و خاطرات جالبی از جشن های مردمی دارد. وی می گوید: شنبه شب اینجا غوغا بود و مردم همه از انتخاب رییس جمهور منتخب شاد بودند و ما اگر چه کاسبی نکردیم ولی از شادی مردم شاد بودیم. امشب هم فکر می کنم هوا که خنک تر شود مردم به اینجا می آیند اما جنس شادی های امشب فرق دارد و تنوع بیشتری خواهد داشت.
حجت الاسلام محسن کاظمی، طلبه‌ای است که از اراک به قم آمده است و همسرش نیز در جامعة الزهرا تحصیل می کند. وی به دنبال همسرش آمده است و در پشت کاروان موتورسواران گرفتار شده است. از او سوال می کنم که آیا از این تاخیر عصبانی است؟ کاظمی پاسخ می دهد که اتفاقا دومین باری است که از معطل شدن و ترافیک خوشحال است و دفعه اول هم چند روز قبل بوده است که به خاطر انتخابات همین جا در شادی مردم معطل شده است.
کاظمی معتقد است که مردم ایران کم شادی می کنند و اصولا شادی کردن را خوب بلد نیستند این در حالی است که در اسلام شادی کردن بسیار توصیه شده است و برنامه های شاد و خوشحال کننده باید فراگیر شود. وی با لبخندی می گوید که بازی را از رادیوی ماشین پی گیری کرده است و خوشحال است که با انگیزه ای دو چندان بازی های جام جهانی را تماشا خواهد کرد.
نیروی انتظامی با لبخند به استقبال شادی مردم می رود
ایستگاه توقف بعدی من، میدان دفاع مقدس یا به قول مردم قم، «فلکه سالاریه» است که به علت پارک تخریب شده سالاریه، به این نام نامیده می شود.
جوانان قمی با موتور و ماشین دور میدان می چرخند و افسران نیروی انتظامی نیز لبخند به لب، شاهد شادی بی غل و غش جوانان هستند.
احمد یکی از موتورسوارانی است که وقتی ضبط را در دست من می بیند، به سمت من می آید و انگشتش را به علامت پیروزی رو به من می گیرد. احمد آن قدر فریاد کشیده است که گلویش گرفته است و با گلوی گرفته می گوید: بازیکن ها ما را رو سفید کردند، و بعد گلویش می گیرد و نمی تواند دیگر حرفی بزند.
می خواهم به دفتر برگردم و گزارشم را بنویسم اما مرد میانسالی با شربت در حاشیه فلکه سالاریه ایستاده است و به من هم تعارف می کند. لیوان شربت را سر می کشم و با این قصد که شب هم برای گزارش شادی های مردم به میان ایشان بیایم، به سمت دفتر به راه می افتم.
انتهای پیام/122
دریافت صفحه با کد QR