در احوالات آیتالله خزعلی و عالمان ربانی حاج شیخ مجتبی قزوینی و حاج شیخ علیاکبر الهیان
به گزارش قم نگار، متن سومین مقاله از نوشتار «خاطراتی در بزرگداشت آیتالله خزعلی» به قلم مرتضی نجفی قدسی، مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی (رض)، تحت عنوان «در احوالات آیتالله خزعلی و عالمان ربانی حاج شیخ مجتبی قزوینی و حاج شیخ علی اکبر الهیان تنکابنی (قدس سرهم)» تقدیم خوانندگان محترم میگردد.
بســم الله الرحمــــن الرحیـــم
«وَ لَمَّا جاءَ مُوسى لِمیقاتِنا وَ کَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِنی أَنْظُرْ إِلَیْکَ قالَ لَنْ تَرانی وَ لکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکانَهُ فَسَوْفَ تَرانی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً فَلَمَّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنینَ» (سوره اعراف- آیه ۱۴۳)
و هنگامی که حضرت موسی (ع) به میقات (طورسیناء) آمد، بنا بر تقاضای قومش که خواهان دیدن خداوند متعال بودند، عرض کرد که خداوندا خود را به من نشان بده تا جمال تو راه مشاهده نمایم. خدای متعال در پاسخ او فرمود مرا هرگز نخواهی دید ولیکن در کوه بنگر. اگر کوه طور بر جای خود برقرار بماند، تو نیز مرا خواهی دید، پس آنگاه که خداوند بر کوه تجلی کرد، کوه متلاشی شد و موسی بیهوش افتاد. پس آنگاه که به هوش آمد عرض کرد خدایا تو منزه و برتری از اینکه بتوان به چشم جسم تو را دید، من به درگاهت توبه میکنم و اول کسی هستم که به تو ایمان دارم.
همانطور که از این آیه شریفه مستفاد میشود؛ خداوندمتعال را چون جسم نیست، با چشم بصری نمیتوان دید ولیکن تجلیات او را میتوان در عالم آفرینش مشاهده کرد و یا به قولی با چشم بصیرتی میتوان دید. از همین رو ما به علمـای ربانی، روحانیـون و پیشـوایان دینی که مراتب کمـالی علم و معرفت را طی کـرده باشـند، آیتالله میگوییم. بدین معنا که نشانههای حضرت پروردگار را در وجود آنها میبینیم.
• سفارش حضرت عیسی (ع) به حواریون
حواریون حضرت عیسی (ع) به ایشان عرض کردند: «یَا رُوحَ اللَّهِ مَنْ نُجَالِس؟» یعنی با چه کسی معاشرت و نشست و برخاست کنیم؟ حضرت عیسی فرمودند: «مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُؤْیَتُهُ وَ یَزِیدُ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ وَ یُرَغِّبُکُمْ فِی الْآخِرَةِ عَمَلُه» بدین معنا که با کسی معاشرت کنید که دیدارش شما را به یاد خداوند بیاندازد و سخنش بر عملتان بیفزاید و عمل او شما را برای کارکردن جهت آخرت ترغیب کند. اینها مشخصههای یک مرد الهی است که خوشبختانه به برکت قرآن و معارف محمد و آل محمد (علیهم السلام) در بین روحانیت تشیع از دیرباز وجود چنین مردان و انسانهای بزرگی که در علم و معنویت، مظهر آیات و تجلیات الهی باشند، کم نبوده است.
نسل جوان ما اگر خواهان عرفان حقیقی است و اگر جویای معنویات است باید آن را در نزد علمای ربانی جستجو کند، نه کسانی که هیچ سنخیتی با معنویات ندارند و جز گمراهی چیزی به ارمغان نمیآورند.
شخصیتی مانند آیتالله خزعلی (رض) که سالهای متمادی در حوزههای علمیه مشهد مقدس و قم در نزد آیات عظام: بروجردی، امام خمینی، علامه طباطبایی، محقق داماد، محمدتقی بهجت، میرزاهاشم قزوینی خراسانی و حاج شیخ مجتبی قزوینی تلمذ کرده بودند و از معارف قرآن و اهل بیت (ع) سیراب گشته بود، میتواند منادی عرفان و معنویت باشد ولیکن اهل ادعا نبود و همواره تحتتأثیر اساتید بزرگش بود.
حضرت علامه، آیتالله حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی یکی از ستارگان پرفروغ علمی و معنوی در حوزه خراسان بودند که شاگردان ممتازی همچون آیتاللهالعظمی سیستانی، آیتالله خزعلی، شهید آیتالله سعیدی، علامه محمدرضا حکیمی، آیتالله سید جعفر سیدان و بسیاری از علماء و فضلای بزرگ در محضرش کسب فیض کرده بودند.
• توصیه آیتالله شیخ مجتبی قزوینی به تلاوت قرآن
این عالم بزرگ به طلاب جوان توصیه داشتند که قرآن زیاد بخوانند و تصمیم بگیرند که روزی لااقل نصف جزء قرآن را بخوانند. حضرت آیتالله خزعلی (ره) نیز از همان دوران طلبگی با قرآن مأنوس بودند و بر تلاوت قرآن مداومت داشتند و حتی چند جزء از آخر قرآن را در همان دوران جوانی حفظ میکنند و سپس در حوزه علمیه قم در سالهای قبل از انقلاب، موفق به حفظ کل قرآن میشوند و پس از آن سعی میکنند روزی لااقل یک جزء از قرآن را و بسا بیشتر تلاوت کنند.
البته ایشان به حفظ قرآن اکتفا نکردند و در دورانی که در شورای نگهبان مسئولیت داشتند، موفق به حفظ کل نهجالبلاغه امیرالمؤمنان علی (ع) نیز میگردند.
• ختم سوره یاسین و نقل قول علامه محمدرضا حکیمی از آیتالله حاج شیخ مجتبی قزوینی
سفارشـات آیتالله حاج شـیخ مجتبی قزوینی (قدس سـره) به تلاوت قـرآن و مخصـوصاً سـوره مبارکه یاسـین که «قلب قرآن» نام گرفته، متواتر نقل گردیده است. علامه محمدرضا کریمی صاحب تألیف گرانقدر «الحیات» در این خصوص میفرمایند: «بزرگان اهل معنا و علمای باطن و اصحاب» ختومات «به سوره یاسین عنایتی ویژه داشتهاند و برای قرائت این سوره چندین طریق یاد دادهاند و ختمهای متعدد و متنوعی برای آن بر شمردهاند. مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی، متعقل سترگ و متأله قرآنی بزرگ که از بزرگان علمای جامع معقول، منقول و معارف سره قرآنی بودند و در انواع علوم غریبه و علوم اشارات از سرآمدان روزگار به شمار میرفتند و به ویژه از اسرار قرآنی و ختومات آیات و اسماء» اطلاعاتی وسیع و مهم داشتند و به مراحل علمی و تأثیرگذار شگرفی دست یافته بودند، میفرمودند: هر وقت سوره یاسین یا ختمی از ختومات آن را میخوانید و به این سوره مبارکه متوسل و متوجه میشوید، حاجت شما آن باشد که به حقیقت خود سوره برسید. چرا که حیف است این سوره را برای مقصد دیگری بخوانید، بدین دلیل که هیچکدام از امور دنیایی قابلیت و ارزش آن را ندارند که انسان، یاسین را برای آن بخواند.
علامه محمدرضا حکیمی تأکید میفرمایند که یاران و دوستان خاص حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی مشاهدات، حالات و تصرفات مهم و خاص از آن انسان قرآنی بزرگ دیده و شنیدهاند ولی در اینباره خود حضرت ایشان میفرمودند: «من هر کاری که کردهام به برکت سوره یاسین کردهام.»
• تأثیرپذیری آیتالله خزعلی از حاج شیخ مجتبی قزوینی
آیتالله خزعلی در مدتی که در حوزه مشهد مقدس بودند، بسیار تحت تأثیر معنویات و ارشادات آیتالحق حضرت حاج شیخ مجتبی قزوینی قرار میگیرند به طوری که فرمودهاند: «بنده از هنگامی که با مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی، این مرد صالح والای بدیع آشنا شدم، مقید بودم مطالب و اشارات ایشان را عمل کنم.»
آیتالله خزعلی تأکید میکنند: «حاج شیخ مجتبی از نخبهها بود و ارتباط وسیعی داشت و از مرحوم سید موسی زرآبادی که خویشاوندی داشتهاند، استفاده کرده بود و خیلی مقام مرحوم زرآبادی را بالا میدانست، به طوری که تشرف ایشان را به حضور حضرت ولیعصر (عج) بیان میکرد و در این باب هم مطالبی دارد.»
آیتالله خزعلی اضافه میکنند: «در مجموع یکی از افرادی که پایهگذار عقیده بنده بود ایشان یعنی حاج شیخ مجتبی قزوینی و همینطور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی بودند و در رأس این دو بزرگ، مرحوم میرزا مهدی اصفهانی که این دو از مرحوم میرزا خیلی تجلیل میکردند.»
• حمایت آیتالله حاج شیخ مجتبی قزوینی از نهضت امام خمینی در سال ۱۳۴۲
آیتالله حاج شیخ مجتبی قزوینی در عین حال که مستغرق در عوالم روحانیو معنوی بودند، هیچگاه از انجام تکالیف سیاسی و اجتماعی غفلت نمیکردند و اشتغال ایشان به عبادات و ریاضتهای نفسانی و اذکار و اوراد، مانع از ورود ایشان در مسائل اجتماعی مسلمین نمیشد، بلکه پیشتاز مبارزات سیاسی و اجتماعی در خطه خراسان بودند و از همان ابتدای شروع نهضت امام خمینی در سال ۱۳۴۲ حکم کردند: «حاج آقا روحالله در همه زمین مرجع است و همه باید به ایشان رجوع کنند!» و پیوسته از ایشان حمایت کامل داشتند و حتی تصویر امام خمینی (رض) را در منزل خود که محل آمد و شد روحانیون و طلاب بود، در بالای سر خود نصب کرده بودند.
حجتالاسلام فردوسیپور در کتاب «همگام با خورشید» مینویسد: در یکی از سفرهای تبلیغیام با ایشان، حاج شیخ مجتبی قزوینی، به مشورت پرداختم؛ عرض کردم از گویندگان تعهد میگیرند که نام خمینی را نبرید و به اسرائیل بد نگویند اگر خواستند از من تعهد بگیرند، چه کنم؟ ایشان با قاطعیت و صراحت فرمودند: امروز خمینی برای دین قیام کرده است و ترویج از خمینی، ترویج دین است. اگر خواستند تعهد بگیرند که در منبر نام ایشان را نبرید، تعهد ندهید و منبر را ترک کنید و برگردید!»
در مشهد مقدس، رهبری حرکت طلاب حوزه در مسیر نهضت امام خمینی (رض) را عمدتاً مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی بر عهده داشتند تا اینکه در سال ۱۳۸۶ قمری مطابق با ۱۴/۰۱/۱۳۴۶ شمسی دار فانی را وداع گفتند و روح مطهر ایشان به ملکوت اعلی پیوست.
• دیدار امام خمینی و حاج شیخ مجتبی قزوینی در قم
حضرت آیتالله خزعلی (ره) در خصوص ورود حاج شیخ مجتبی قزوینی به قم و دیدارشان با امام خمینی (رض) در مصاحبهای که درکتاب «متأله قرآنی» درج گردیده، چنین میگویند: «هنگامی که حضرت امام در ۱۸ فروردین ۱۳۴۳ از زندان قیطریه آزاد شدند و به قم تشریف آوردند، من نامهای برای ایشان (حاج شیخ مجتبی قزوینی) نوشتم که مناسب است دیداری با امام داشته باشید. ایشان هم به همراه عدهای از طلاب از مشهد مقدس تشریف آوردند. البته خودشان و یکی دو نفر دیگر اظهار لطف کردند و به منزل محقر من آمدند و این باعث شادمانی ما شد. دیداری من و ایشان با حضرت امام داشتیم و من احساس کردم که این دو نفرمیخواهند صحبتی خصوصی داشته باشند که فرد ثالثی نباشد، اجازه خواستم که بیرون بمانم تا آن دو با هم صحبتهایی داشته باشند، دیدم بله مایلند و مقداری با هم بودند. بعداً که به منزل آمدند، دو سه جمله گفتند که خیلی زیباست، دیدم ایشان یک دید دیگری دارد که آن طرف پرده را میبیند! جمله اول فرمودند: این مرد (امام خمینی)، مرد حق است. جمله دوم: همراهان، همره نیمه راهند و تا آخر ایشان را همراهی نمیکنند. جمله سوم: این مرد (امام خمینی) یک تنه نهضت را ادامه میدهد تا پیروز شود! این سه جمله عالی آن طرف پرده را نشان میداد. بعد ما هم دیدیم همینطور شد. هم پیروزی، هم تنها ماندن امام و هم اینکه حق بودند و روی مسیر حق تا آخر حرکت کردند؛ همه به واقعیت پیوسته بود.
آیتالله خزعلی اضافه میکنند: «وقتی مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی، امام خمینی (ره) را دید، رفت مشهد را شعلهور کرد و تحریک مشهد برای انقلاب به وسیله ایشان شد؛ فانی در حقایق دین بودند و آنی بودند که من دوست دارم در زندگیام ببینم. یا همان» احِبُّ الصّالِحین «بدین معنا که دوست دارم بویی از اینها به ما برسد که برای ماکافی است و یاد آنها را محترم میشماریم ولو نتوانیم مثل آنها باشیم. خدا را شاکرم چند صباحی مرحوم میرزا و حاج شیخ هاشم را دیدم، حاج شیخ مجتبی را دیدم! ای کاش خدا توفیق به همه میداد که از خودمان خالی میشدیم و از حقایق پر میشدیم».
• داستانی عجیب درباره آیتالله شیخ علیاکبر الهیان تنکابنی به نقل از آیتالله خزعلی
یکی از عالمان ربانی و اهل باطن و صاحب مقامات عالیه و علوم الهیه، مرحوم آیتالله حاج شیخ علیاکبر الهیان تنکابنی (متوفای ۱۳۸۰ قمری) دایی مرحوم آیتالله حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی بوده است.
این عالم ربانی از شاگردان برجسته آیتالله الکبری، صاحبالعلوم و المقامات و الغرائب حضرت سید موسی زرآبادی قزوینی بوده است.
آیتالله خزعلی در مصاحبهای که در کتاب «متأله قرآنی» درج گردیده، داستان عجیبی را به این شرح نقل می-کنند: «از مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی که به بنده محبت داشتند، تقاضا کردم که مایلم یک جلسهای بنده باشم و حضرتعالی و دوست دارم در آن جلسه، شما از چیزهایی که با دو چشم خود دیدهاید و نه چیزهایی که در روایات شنیدهاید، برایم بگویید. تا اینکه عصر شنبهای ایشان به منزل ما آمدند و من طلبهای بودم و نامی نداشتم و منزل ما نیز خلوت بود. هرچند که ایشان معروف بودند و منزلشان پر رفت و آمد بود، بالاخره ایشان تشریف آوردند منزل ما و صحبتهای ایشان برای من به قدری نافذ و نافع بود که وقتی ایشان تشریف بردند یک نماز مغرب و عشایی خواندم که هم اکنون نیز هر وقت آن رابه یاد میآورم لذت میبرم، حالی به من دست داد در اثر فرمودههای ایشان که الآن هم از آن نماز لذت میبرم.»
آیتالله خزعلی میافزایند: از جمله مطالبی که حاج شیخ مجتبی قزوینی گفتند و من درخواست کرده بودم که آنچه با دو چشم خود دیدهاید را بگویید. ایشان از داییشان مرحوم آیتالله حاج شیخ علیاکبر الهیان نقل کردند. ایشان گفتند من به داییام حاج شیخ علیاکبر الهیان گفتم: دایی، این آیه» أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ که درباره حضرت داوود است؛ یعنی ایشان بیکوره و بیآتش آهن را ذوب میکرد، چگونه است؟ ایشان میخواست دایی را تحریک کند که موفق شد و دایی گفت نرم شدن آهن برای حضرت داوود چیزی نیست! حضرت داوود مقامش بالاتر است. خداوندمتعال آهن را برای طلبهای نرم میکند! سپس فرمود سینی مسی کنار دیوار (که بسیار بزرگ بود) را بیاور و من آوردم. سینی را گرفت و آن را مثل کاغذ پاره کرد! این آنکه من به چشم خود دیدم!
• سالم ماندن کفن و جسم مطهر مرحوم حاج شیخ علیاکبر الهیان بعد از گذشت ۵۵ سال از ارتحال
در اینجا بسیار مناسب است به اعجازی که در ارتباط با سالم ماندن جسم مطهر مرحوم حاج شیخ علیاکبر الهیان و حتی کفن ایشان بعد از گذشت دهها سال از ارتحال رخ داده، داشته باشیم.
مرحوم حاج شیخ علیاکبر الهیان تنکابنی قزوینی (متوفای ۱۳۸۰ قمری مطابق ۱۳/۱۱/۱۳۳۹) یکی از علمای ربانی و فقیهان وارسته و از جمله شاگردان میرزای بزرگ شیرازی پس از اخذ اجتهاد از حوزه نجف اشرف به قزوین مراجعت میکند و در آنجا به تدریس و تربیت طلاب علوم دینی میپردازد و در همین زمان از محضر عالم ربانی و حکیم و متأله قرآنی و عارف واصل مرحوم آیتالله سید موسی زرآبادی (قدس سره الشریف) کسب فیض میکند و به تهذیب و تزکیه نفس مشغول میگردد. وی بسیاری از معارف الهی، قرآنی و علوم غریبه را در نزد حضرت آقای سید موسی زرآبادی فرامیگیرد.
حاج شیخ علیاکبر الهیان همچون استادشان آیتالله سید موسی زرآبادی قزوینی هیچگاه شانه از تکالیف سیاسی و اجتماعی خالی نمیکردند و همیشه در مبارزه با ظلم و ستم در دو میدان جهاد نفسانی و جهاد بیرونی و اجتماعی پیشتاز بودند. علامه استاد محمدرضا حکیمی در توصیف ایشان در کتاب «تفسیر آفتاب» آورده است:
«شیخ علیاکبر الهیان از علمای بزرگ بود، اهل علوم باطنی و مشاهدات و کرامات، با عمری در حدوده ۷۰ سال و داراری پیکری نحیف و تحلیل رفته از عبادات و ریاضات، یکبار از او شنیدم که میگفت اگر من نواب را حضوراً دیده بودم. چه بسا جزء افراد و دسته او میشدم! و با این سخن اشاره میکرد به اهمیت فوقالعاده دفاع مسلحانه از دین خدا در این روزگار.»
از مرحوم حاج شیخ علیاکبر الهیان، کرامات بسیاری نقل گردیده است که در این نوشتار فرصت پردازش به آنها نیست و در کتب متعدد از جمله آیت عرفان و یا «مکتب تفکیک» درج شده است.
ولیکن همین سالم ماندن بدن مطهر این عالم ربانی بعد از گذشت دها سال از ارتحال وی، اعجازی الهی است که اولین پیامش آن است که میخواهد بگوید این آقای حاج شیخ علیاکبر الهیان تنکابنی قزوینی حقیقتاً مردی الهی و آسمانی بوده است و این سالم ماندن جسم مطهر او بهترین گواه این مدعاست.
آیتالله حاج شیخ علیاکبر الهیان در بهمن ماه سال ۱۳۳۹ به رحمت الهی پیوست و پیکر مطهرش به قم حمل گردید و حضرت آیتاللهالعظمی بروجردی بر ایشان نماز میگذارند و سپس در قبرستان «وادیالسلام» قم، همان قبرستانی که شهید نواب صفوی و یارانش مدفون هستند، به خاک سپرده میشوند.
مزار ایشان در یکی از اتاقهای این قبرسـتان بوده است که چندین سـال پیش در طرح بهسـازی شـهرداری، کلیه اتاقهای این قبرستان تخریب میشود. علامه محمدرضا حکیمی که از ارادتمندان این مرد روحانی و الهی بوده و حتی گاهی بر مزار ایشان وقوف کرده و شبها در آن مکان به عبادت بیتوته میکرده است، خواستار ایجاد بعقهای بر مزار منور ایشان میگردد. این درخواست علامه محمدرضا حکیمی با اقبال دفتر مقام معظم رهبری در قم نیز مواجه میشود و تمهیدات لازم از حیث مجوزهای لازم از مسئولان شهری برای انجام این مهم فراهم میگردد.
عملیات ساختمانی به منظور احداث این بنا در حدود دو سال پیش آغاز میشود و طبق نقشه مهندسین، حفره-هایی به عمق هشت متر جهت ایجاد ستونهای لازم برای این بقعه حفر میگردد. حجتالاسلام عبداللهیان متولی ساخت این بقعه منوره میگوید روزی در هنگام تخلیه یکی از حفرهها، دیواره قبر مطهر این عالم ربانی فرو میریزد و جسد مطهر ایشان سالم مشاهده میگردد!
حجتالاسلام عبداللهیان بلافاصله در محل بقعه حاضر میشود و با همیاری کارگران دو طرف کفن که کاملاً سالم بوده را گرفته و پیکر مطهر ایشان را به قسمت دیگری منتقل میکنند و در عرض چندین ساعت، قبر جدیدی حفر میکنند و جسد مطهر را بعد از گذشت ۵۵ سال از ارتحال وی مجدداً تشییع و به خاک میسپارند!
البته تمامی این مراحل فیلمبرداری شده است و جای هیچ شک و شبههای نیست و حتی علامه محمدرضا حکیمی قبل از احداث این بقعه به برخی خواص اظهار داشته بودند که من مطمئنم پیکر مطهر ایشان همچنان سالم مثل روز اول است!
برای ساخت این بقعه آبرومند و مهندسی شده بر مزار مطهر این عالم ربانی، چند تن از بزرگان علما ضمن زیارت مزار ایشان، مبالغی اختصاص دادند ولیکن کار نیمه تمام مانده بود تا اینکه قبل از ماه محرم یکی از مراجع و علمای بزرگ که از مفسران قرآن کریم هستند، از مزار این عالم ربانی زیارت کرده و توجهی خاص برای تکمیل این بنا فرموده و دارالقرآن حضرت علامه طباطبایی (رض) نیز مؤسسه معارف اسلامی امام رضا (ع) را در اتمام این بقعه منوره یاری مینماید.
از خدامد متعال مسئلت داریم ما را درشناخت بزرگان دین و ادامه راه آنان موفق بدارد.
انتهای پیام/۱۳۲