فکر اصلاح طلبی و اصلاح طلبان ایران ، را آنگونه که هستند،بشناسیم نه آنچه وانمود می کنند
به گزارش قم نیوز، نظر به اینکه در آستانه بر گزاری یک انتخابات بسیار مهمو سرنوشت ساز قرار داریم ، و خواه نا خواه تفکر اصلاح طلبی یکی از جناح های مدعی در این انتخابات است ، لذا با توجه به سوابقی که از بزرگان و رهبران فکری این طیف سیاسی از زمان دوم خرداد 1376 تا به امروز در دسترس است ، و به قول خود اصلاح طلبان دانستن حق مردم است ، لذا به منظور آگاهی بخشی به نسل جوان ویاد آوری برای دیگر نسلها ، برخی از سخنان نخبگان و رهبران فکری طیف اصلاح طلب که برعلیه خدا ، قرآن ، اسلام وپیامبر عظیم الشأن اسلام (ص ) وائمه معصومین علیهم السلام وهمچنین بعضی از سخنان دیگر این قشر سیاسی که درتقابل ومخالفت صریح وآشکار با مبانی فکری وعقیدتی و اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی در گذشته وحال بیان شده است ؛ دراین یادداشت بازنشر داده شده ومورد واکاوی قرار گرفته است .
بنابراین از آنجایی که متأسفانه دراین انتخابات همفکران ، هواداران ، مدافعان ، همراهان صاحب اینگونه سخنان سخیف و موهن و همچنین موافقان و مبلغین و مروجین چنین سخنانی نیز ؛ قرار است خودرا در معرض انتخاب مردم قرار خواهند داد ، لذا مردم شریف و مسلمان و آگاه و بصیر ایران اسلامی را به یک قضاوت منصفانه و اسلامی وسپس یک انتخاب انقلابی دعوت می کنیم . در هر حال قضاوت وانتخاب با شما ملت عزیز ایران اسلامی است .
آنچه در پی می آید ، با توجه به اینکه سخنان اهالی اتاق فکر و اندیشمندان ونخبگان اصلاح طلب در ایران اسلامی هستند ، صاحبان این سخنان از بنیانگذاران ورهبران فکری وشاه کله تفکر اصلاح طلبی هستند ، بدون تردید تولیدات فکری آنها جزو اصول لاینفک وشاه بیت ایدئولوژی وتفکر اصلاح طلبی است . وبلاشک همه اصلاح طلبان بدون استثنا با این اقوال ضد خدایی وضد قرآنی وضد اسلامی که با فلسفه و اندیشه سیاسی اسلام ناب محمدی وجهان بینی توحیدی در تضاد وتقابل بوده و مضافاً برخلاف مبانی فکری وعقیدتی و اصول و آرمانها و ارزشهای متعالی انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی است هستند ، موافق بوده و مترصد تحصیل فرصتی مناسب ، برای فعلیت بخشیدن به آنها می باشند .
بنابراین همفکران رئیس دولت اصلاحات ، محسن کدیور ، عبدالکریم سروش و ابراهیم اصغرزاده و دیگر تئوریسین های تفکر اصلاح طلبی در ایران ، که تولید کننده سخنان مورد بحث ما دراین یادداشت هستند و داعیه رهبری تفکر اصلاح طلبی درایران را دارند ، به دلیل اینکه از منطوق و مفهوم موافق و مخالف و فحوای کلام آنها مستفاد می شود که ، هیچگونه اعتقاد و باوری نسبت به اسلامیت انقلاب و حکومت اسلامی وضرورت تبعیت از ولایت فقیه ندارند ، و مشروعیت الهی حکومت ائمه معصومین ومشروعیت الهی حاکمیت و ولایت ولی فقیه جامع الاشرایط در عصر غیبت امام معصوم را قبول ندارند ، بارها و بارها به این موارد اذعان نموده اند ، صلاحیت قبول مسئولیت در هیچ رده ای ازنظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را ندارند .
آخر چگونه ممکن است که فرد یا افرادی که هیچ اعتقادی به تشکیل حکومت دینی در عصر غیبت امام معصوم (ع) ندارند وطبق سوابق موجود وبه استناد اقاریرصریح وسخنان شفاف خودشان ؛ عصمت قرآن کریم ومعصومیت پیامبراسلام (ص) وائمه اطهارعلیهم السلام و تبعیت از ولایت فقیه ویکی بودن دیانت وسیاست را قبول ندارند ، و مدافع و منادی سکولاریسم هستند وخواهان پیدایش راهی برای کشتن خدا در ایران وجدایی دین از سیاست و دفاع از همجنس گرایان و ضرورت گرایش به غرب می باشند ، و احکام اسلامی وایات قرآن کریم را قابلیت اجرا وامتثال در عصر حاضر نمی دانند ، در راس و یا دیگر مناصب مسئولیت حکومت دینی جمهوری اسلامی ایران گمارنده شوند ؟؟؟!!!
چگونه ممکن است به یک فرد اصلاح طلب که معلم و الگوی فکر او عبدالکریم سروش است واو به صراحت گفته : « به نظر من گفتار فاطمه که بهترین زنان کسانیاند که «لایرین احداً و لایراهنّ» (و) رفتار او (فاطمه) در پنهان شدن از مقابل فرد نابینا نمیتواند الگوی رفتاری زنان ما باشد.(عبدالکریم سروش، زنان، ش۵۹، دی ماه ۷۸)، اعتماد کرد واورا در مسند وزرات فرهنگ وارشاد اسلامی ومتولی صیانت از حجاب عفاف به خدمت گرفت ؟؟؟!!!
چگونه می توان به اصلاح طلبانی که روزی یکی از آنها درجایگاه مدیرکل آموزش وپرورش استان مازندران ، ثواب وارزش کف وصوت زدن برای یکی از نخبگان سیاسی را برابر با ثواب وارزش سینه زنی وعزاداری برای امام حسین (ع) دانسته اعتماد کرد وسرنوشت تربیتی وورشد فرهنگی ودینی فرزندان این مرز وبوم را به او سپرد ؟؟؟ (عبدالکریم سروش، زنان، ش۵۹، دی ماه ۷۸)
چگونه می توان به اصلاح طلبی که کافر ومسلمان ، وحق وباطل ودوست ودشمن را وانقلابی وضد انقلاب را یکسان وخودی می داند اعتماد کرد واز او انتظار داشت که از نفوذ منافقین وضد انقلاب ها به حریم انقلاب اسلامی جلوگیری نمود .همانطوریکه بهاء الدین خرمشاهی گفته : « کافر و بی دین هم خودی است. قرآن هم فرمود«لکم دینکم و لی دین» بنی آدم اعضای یکدیگرند [4].»
نمونه ای ازشعارها ، نظریه ها وایده هایی که مخالف صریح ارکان ،اصول وضرورت های انقلاب اسلامی ونظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است و با شاخص های اصیل انقلابی وباید ها ونباید های انقلابی گری در تضاد وتقابل هستند ، وبه کرّات و وبطور متناوب ویا شگردهای گوناگون و با الفاظ و ادبیات های مختلف، از زمان پیدایش تفکر اصلاح طلبی در قاموس سیاسی انقلاب اسلامی ( بخوانید از دوم خرداد ماه سال 1376 ) ازرهبران فکری واهالی اتاق فکر ومدعیان روشنفکری جناح موسوم به اصلاح طلب یا به تعبیری از اردوگاه اصلاح طلبان صادرودر مطبوعات عمومی ورسانه های وابسته به این طیف سیاسی منتشرشده است از این قرار است
*ابرازناراحتی واظهار نارضایتی از اینکه هنوز خدا درایران نمرده است . و تلاش برای پیداکردن راهی جهت نیل به مقصود وکشتن خدا درایران(علیرضا علوی تبار، یالثارات، ۴/۳/۷۹)
* انکار عصمت قرآن کریم و وحی را تجربه شخصی پیامبر(ص) و ساخته ذهن بشری او دانستن توسط عبدالکریم سروش (سروش در بهمن ماه سال 1386، در مصاحبه ای با میشل هوبینك روزنامهنگار هلندی رادیوزمانه)
* به چالش کشاندن نزول فرشته وحی برپیامبر اسلام(ص) و ایجاد تشکیک در اینکه قرآن کلام خدا وحاوی تمام حقیقت نیست توسط عبدالکریم سروش (عبدالکریم سروش، روزنامه صبح امروز، ۹/۳/۷۸ ماهنامه کیان بهمن ۷۷ عبدالکریم سروش ـــ عبدالکریم سروش، هفته نامه آبان، ۲۹/۳/۷۸،ش۸۰، ص۶۳ ــــــــ عبدالکریم سروش، ماهنامه کیان، مهر و آذر ۷۸ : محمد مجتهد شبستری، ماهنامه چشم انداز ایران، فروردین و اردیبهشت ۷۹، ش۴، ص۶۸)
* هجمه به عصمت ائمه اطهار (ع) وبه سخره گرفتن اعتقادات شیعیان در خصوص اصل انتظار وگفتمان مهدویت وانکار زنده بودن امام زمان (عج) توسط اکبر گنجی (روزنامه صبح امروز متعلق اکبر گنجی، صبح امروز، ۲۳/۲/۷۸ـــــــ اکبر گنجی، روزنامه صبح امروز، ۲۶/۲/۷۸، ص۲ـــــ عزت الله سحابی، روزنامه عصر آزادگان، ۱۶/۱۰/۷۸ )
*توهین به حضرت عیسی (ع) و هیچ کاره دانستن خدا در جامعه و مجاز بودن رد کلام خدا درصورتی که با عقل درتضاد باشد . توسط محسن کدیور (آقای کدیور در دانشکده فنی دانشگاه تهران در سال ۷۹ طی سلسله مباحثی تحت عنوان (( پژوهش های قرآنی )) ایراد کرد)
* ارائه قرائت جدید از اسلام وتلاش برای ارائه تعریف اسلام رحمانی و صلح طالب معرفی کردن اسلام وتبلیغ برای اسلام آمریکایی توسط محمد خاتمی و محسن کدیور وولی الله شجاعپوریان
*توهین به مکتب شیعه وتفکر شیعه گری را موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی اعلام نمودن .(غلامرضا سالار بهزادی ، روزنامه صبح امروز ، ۲۳ / ۸ / ۷۸)
* ناتوان خواندن دین اسلام در اداره جامعه والزامی نبودن عدم اطاعت وامتثال از پیامبر اسلام و آیات قرآن کریم وبه چالش کشاندن اصل ولایت مداری وولایت پذیری در جامعه اسلامی (محمد بسته نگار، هفته نامه پیام هاجر، ۲۳/۱/۷۹ ــــــ محمد مجتهد شبستری، هفته نامه آبان، ۲۸/۱/۷۹ ــــ محمد مجتهد شبستری، هفته نامه آبان، ۲۸/۱/۷۹)
*دفاع از اهالی سقیفه وغاصبان حق امامت توسط تقی رحمانی( تقی رحمانی، روزنامه فتح، ۱۷/۱/۷۹ )
*نفی ورد وجوبیت وضرورت امر به معروف ونهی از منکر در جامعه (عمادالدین باقی، روزنامه خرداد، ۱۹/۸/۷۸،ص۶)
* به چالش کشاندن قیام امام حسین (ع) هجمه به اصل جهاد و فرهنگ شهادت وایثار وناتوان خواندن فقه شیعی در احیا فرهنگ عاشورا وترویج آن (روزنامه صبح امروز،۱۸/۲/۷۸ ـــــــــ سعید حجاریان، روزنامه ایران، ۳۱/۱/۷۸،ص۱۰ــــ محمد تقی فاضل میبدی، روزنامه نشاط، اردیبهشت ۷۸ــــ محمد سعید حنایی کاشانی، ماهنامه کیان، فروردین ۷۸ـــ)
* خشونت خواندن فرهنگ شهادت واصل شهادت طلبی ؛ وعاشورا را نتیجه خشونت طلبی امام حسین (ع ) دانستن. توسط عبدالکریم سروش.واکبر گنجی (عبدالکریم سروش، هفته نامه آبان، ۲۹/۳/۷۸،ش۸۰، ص۶ـــــــــ ماهنامه کیان بهمن ۷۷ عبدالکریم سروش ـــــــ روزنامه صبح امروز متعلق اکبر گنجی، صبح امروز، ۲۳/۲/۷۸)
*حجت ندانستن قول سخنان معصومین (ع) وناکار آمدی آنها برای امروز (محمد مجتهد شبستری، ماهنامه کیان، بهمن ۷۷)
* به چالش کشاندن مسئله غدیر وانکار امامت مولا علی (ع)در روزنامه های اصلاح طلب توسط نویسنده های اصلاح طلب (روزنامه بهار در صفحه نخست شماره 253 خود (چهارشنبه اول آبان 1392)
* زیر سوال بردن شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) در روزنامه های اصلاح طلب ونویسنده های اصلاح طلب در روزنامه اصلاح طلب بهاردر فروردین 1392
* نفی حکمت دینی وناکارآمدن خواند دین در تأمین وپاسخگویی به تمام نیازمندیهای بشرامروزی(محسن کدیور، روزنامه خرداد، ۱۸/۹/۷۷)
* مجاز وبلامانع اعلام کردن تظاهرات علیه خدا توسط ابراهیم اصغرزاده( روزنامه آفتاب امروز ، ۲ / ۶ / ۷۸)
* اعلام ضرورت محدودشدن و فدا کردن دین در مقابل آزادی در هنگام تزاحم بین دین وآزادی توسط محمد خاتمی ( محمد خاتمی در اولین سالگرد دوم خرداد در دانشگاه تهران)
* اعلام بلامانع بودن بازخواست واستیضاح پیامبر وامام معصوم علیهم السلام و اعتراض علیه خدا و فتنه گر خواند خدا توسطمحمد کاظم محمدی اصفهانی (محمد کاظم محمدی اصفهانی ، روزنامه ایران ۲۴ / ۴ / ۷۹ـ)
* اعلام ضرورت جدایی دین از سیاست وعدم دخالت دین روحانیون در امور سیاسی وحکومت داری( هاشم آغاجری ، بنبار گزارشگر روزنامه واشنگتن پست ۱۴/۵/۷۹): ـــــ اکبر گنجی در مصاحبه روزنامه تاگس اشپیگل آلمان (کیهان ۲۴/۱/۷۹)ــــ باقر پرهام، هفته نامه راه نو، ۳/۵/ ۷۷ ــــ داریوش شایگان، ماهنامه کیان، بهمن )
*نفی ضرورت تکسیل حکومت اسلالمی درعصر غیبت امام معصوم والزامی نبودن اطاعت وپیروی از ولایت فقیه توسط محسن کدیور (محسن کدیور، ماهنامه کیان، بهمن ۷۷)
*منشاء مشروعیت حکومت ائمه (ع) ویزید ومعاویه را مردمی دانستن (رجبعلی مزروعی، حریم، ۲۳/۱۱/۷۸: ــــ سخنرانی آغاجری، مجتمع فرهنگسرانی کوثر ۱۰/۲/۸۱)
* انکار قصاص وحدود بعنوان ضرورت دین اسلام اسلام و اعلام این مطلب که : ( نه احکام سیاسی ، نه احکام اقتصادی و نه احکام حقوقی اش قابل استناد نیست و رسما باید آن را بگذاریم .(عبدالکریم سروش ( آریا 28/6/78)آریا 28/6/78)
* تشکیک درصحت آیات قرآن درباره عمر حضرت نوح (ع)انکار داستان حضرت یوسف (ع) وتکذیب آنچه درباره حضرت یوسف (ع) در آیات قرآنی آمده است وغیر عقلانی خواندن این وقایع .(حمیدرضا جلائی پور، کیهان، ۲۶/۳/۷۹ـــــــ محمد مهدی فولادوند ، روزنامه صبح امروز ، ۱۹ / ۱۰ / ۷۸ )
*دفاع از همجنس بازان وپیشنهاد آزاد بودن آن در جمهوری اسلامی ایران توسط سعید حجاریان (سعید حجاریان ، روزنامه صبح امروز ( ۱۲ / ۸ / ۷۸ ، ص ۸ ) )
شکستن قبح دست دادن مردان نا محرم با زنان نامحرم توسط محمد خاتمی در ایتالیا
امروز پس از گذشت 38 سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی واستقرار حکومت جمهوری اسلامی و وتبیین منشورعقیدتی وسیاسی انقلاب اسلامی از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) وامام خامنه ای مدظله العالی و انتشار صدها کتاب در این زمینه ودرراس همه انتشار عمومی وصیت نامه سیاسی الهی امام راحل ومنظومه صحیفه امام در 22 جلد و مجموعه سخنان راهبردی رهبر حکیم وفرزانه انقلاب اسلامی ، هرکس نسبت به ضرورت اصل استکبار ستیزی وصهیونیسم ستیزی وحمایت از جبهه مقاومت و دستگیری وحمایت از محرومان ومظلومان عالم که تجلّی عینی همان اصل تولّی وتبرّی وفعلیت بخشیدن به فراز پرفیض « انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم » زیارت عاشورا است ، وهمچنین ضرورت رعایت اصل امتزاج دیانت وسیاست که عمل به سیره رسول الله(ص) ومولا امیر المومنین علی (ع) ودیگر ائمه اطهار سلام الله علیهما اجمعین است ونفی تفکرات سکولاریسمی و رد نظریه پلورالیسم دینی که عمل به نص صریح آیاتی از کلام الله مجید و وروایات وارده از معصومین است وضرورت تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت امام معصوم مبتنی برحاکمیت ولایت مطلقه فقیه که عمل به توصیه امام صادق (ع) وبقیه الله الاعظم ارواحنا له الفدا است ؛ مخالفت دارد و درراستای براندازی با دشمنان قسم خورده نظام هم صدا می شود ، این نوع مخالفت چون عالمانه وعامدانه است ، از نوع دشمنی وعناد ولجاجت است . وقطعاً چنین افرادی در دایره خودیها تعریف نمی شوند واز مطرودین ومنفورین خواهند بود .
چراکه اینگونه افراد پس از علم ویقین پیدا کردن به حقانیت انقلاب اسلامی ونظام جمهوری اسلامی وحاکمیت ولایت مطلقه فقیه ، بخاطر منافع دنیوی ومطامع حزبی وسیاسی بنای عناد وناسازگاری ودشمنی با آنهارا گذاشته ونسبت به اصل انقلاب اسلامی وآرمانهای آن کافر شده اند . همچنانکه در تعریف کافر معاند گفته اند : « کافر معاند یعنی آن فردی که اسلام بر او عرضه شده و او درک کرده و فهمیده، ولی به خاطر اینکه منفعت و جاه طلبی و تعصبش اقتضا نمی کرده، وقتی خودش را مواجه با حق دیده است در مقابل حق و حقیقت قیام کرده و ایستاده است. اصل معنی کفر این است . »
راغب اصفهانی، درالمفردات في غريب القرآن، دارالعلم، بیروت،1412ق ، ج 1، ص 187 "ذيل ماده جحود"آورده است : « در کلام ،كفر در انسان، پوشانيدن و كتمان آگاهانه است. از اين رو نوعاً در تعريف كفر، كلمة «جحود» و «انكار» بكار مي رود. كه مخالفت آگاهانه و لجاجت آميز را مي رساند.»
قاطبه فقهای شیعی نیز براین اعتقادند که : « هر کس خدا، یکتایی خدا، نبوت، معاد یا فرعی اعتقادی را که ضروری دین بوده و منجر به انکار مبدأ یا معاد گردد، را معتقد نباشد یا منکر باشد، کافر است .(توضیح المسائل مراجع، تهیه و تنظیم سید محمد حسن بنی هاشمی، پانزدهم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1386 ش، ج 1، ص76. )
بنابراین حب وبغض انقلابی یک ضرورت است . بدون بغص واعلام دشمنی با دشمنان انقلاب اسلامی وبدون مخالفت صریح با مخالفان ولایت وهمچنین اعلام دوستی با دوستان ومتحدان انقلاب اسلامی نمی توان محب انقلاب اسلامی و عاشق ومطیع ولایت بود .
این حب وبغض انقلابی که یک ضرورت انکار ناپذیرو یک اصل اصیل ورکن رکین برای نیروهای اصیل انقلابی وپیروان راستین ولایت است ؛ ریشه در زیارت عاشورا که بعنوان یک منشور راهبردی ودستور العمل اعتقادی مکتب تشیع از سوی معصومین تأسیس وامضا شده است دارد . پیام صریح فراز پرفیض «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم» چنین تکلیفی را متوجه ما شیعیان نموده است دراین فراز از زیارت عاشورا اصل تولّی وتبرّی به بهترین شکل علمی وکاربردی تبیین وابلاغ شده است.
انتهای پیام / 136