اصلاح طلبان نه تنها حامی بلکه واسطه رای به روحانی بودند و در مسئولیت ها و شکست های دولت یازدهم و دوازهم شریک هستند، هر گونه تلاشی برای فرار از پاسخگویی به حامیان، غش در معامله است. مطالبه گری برای جریان رقیب و گروه هایی است که در سال های گذشته به دولت و عملکرد آن نقد داشتند، نه کسانی که خود را برای حمایت از روحانی قربانی کردند
به گزارش قم نیوز زعمای اصلاح طلب پس از انتخابات تلاش فراوانی دارند تا خود را به جایگاه مطالبه گر از دولت دوازدهم تنزل دهند و به این گونه از طرفدار به اپوزیسیون تبدیل شوند.
عبدالله نوری، از زعما و نیروهای فعال اصلاح طلب در دیداری با انجمن دانشجویی فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز، خواهان آن شده تا مطالبه گری از دولت به صورت جدی تر دنبال شود:" این یک وظیفه ملی است و در آن مسائل شخصی مطرح نیست و نباید باشد. باید به روشنی اعلام شود که ملت، بنا بر تعهداتی که شما داده اید، به شما رأی داده اند و ما پیگیر آن تعهدات هستیم. این مطالبهگری مؤثر است و چنانچه مطالبات و تعهدات گوشزد نشود، دولت و منتخبان مردم در مجلس و شوراها، ممکن است تحت تأثیر صدای بلند مخالفان قرار گیرند و چه بسا دچار وادادگی هم بشوند"
در ماههای گذشته تغییر فاز اصلاح طلبان از کسانی که حمایت از روحانی را در انتخابات تئوریزه می کردند به موقعیت مخالف و منتقد تحت تاثیر تحولاتی صورت گرفته که براساس آن بسیاری از وعده های رئیس جمهور عملی نشد و پایگاه اجتماعی رای دهنده، دچار دلسردی از این وضعیت شده اند. به نظر نوری، روحانی در حال تامین نظر مخالفان است! و به همین خاطر کار مطالبه گری باید جدی تر دنبال شود: " طبیعتا بسیاری از کسانی که به آقای روحانی رأی ندادهاند، با این وعدهها مخالف بوده اند و اگر امروز هم مخالف باشند، عجیب نیست؛ اما نمیتوان جوانان و زنان و اقلیت ها را که به دلیل همین وعده ها به آقای روحانی رأی دادهاند، به خاطر تأمین نظر مخالفان، کنار گذاشت."
شیب تند انتقاد از رئیس جمهور پس از انتخابات به مرور در حال تند شده است. یکی از دلایل اصلی آن را می توان نزدیک شدن به انتخابات 1398 مجلس شورای اسلامی دانست که اصلاح طلبان علاوه بر پاسخگویی به اوضاع ناامید کننده فراکسیون امید در مجلس، بار سنگین تعهدات و وعده های رئیس جمهور را نیز به دوش بکشند که حتی از دور نخست هم بسیاری از آنها عملی نشده اند.
حرف های جدیدی از سوی فعالین اصلاح طلب شنیده می شود و از حمایت تام در سال 1392 و ماههای منتهی به انتخابات 96، به حمایت مشروط رسیده و تنها در بخش هایی که دولت موفق عمل می کند خود را شریک و آن را نتیجه حمایت و انتخاب عالی خود می دانند.
صادق زیباکلام در هفته های اخیر به خوبی چنین شوی را به نمایش گذاشته و در حالیکه معتقد بود باید مثل مردمک چشم از دولت حمایت کنند، چاشنی نقد را نیز ضروری دانسته است: " من هیچ تندروی یا غش در معامله ای از سوی اصلاحطلبان نمی بینم. واقعا اصلاحطلبان با روحانی نهایت همکاری کردند، در حالی که کوچکترین توقعی از او نداشتند. آقای خاتمی از آقای روحانی هیچ توقعی نداشت. من شهادت میدهم همه کسانی که به صورت شبانه روزی برای رای آوردن روحانی تلاش کردند به اندازه یک پر کاه از آقای روحانی توقع مادی یا معنوی نداشتند. اصلاحطلبان به جز حمایت کار دیگری نکردند. مصطفی تاجزاده، سعید حجاریان، ابراهیم اصغرزاده، موسوی لاری، عبدالله رمضان زاده. کدامیک از اینها از آقای روحانی پست و سمت یا توقع نابجایی درخواست کردند؟"
به هر حال کسی از یاد نمی برد که حمایت مطلق اصلاح طلبان در ایام انتخاباتی چگونه با فضای دوقطبی شر و خیر همراه شد و در پروپاگاندای دوقطبی سازی، جریان اصلاحات حسن روحانی را گزینه ای معرفی می کردند که می تواند تمامی مشکلات و معضلات را حل کند و ایران را از شر کسانی نجات دهد که با پیروزی آنها در انتخابات، کشور دوباره به دره نیستی سقوط خواهد کرد. اصلاح طلبان هیچ مزیت و حسنی را برای رقبای روحانی قائل نبودند و به بدترین شکل تبلیغاتی آنها را چه از لحاظ مدیریتی و حتی اخلاقی منکوب می کردند.
روحانی با چنین تبلیغاتی به فرشته نجاتی تبدیل شد که با نیروهای شر در حال جنگ است و باید مثل مردمک چشم از این نیرو محافظت شود! خیابان ها و حتی کوچه های شهرها به صحنه تنازع حامیان اصلاح طلب روحانی برای توجیه مردم جهت حمایت از روحانی تبدیل شده بود.
مردمی که به واسطه اصلاح طلبان به حسن روحانی رای داده اند و ساعت ها در خیابان ها و متینگ های انتخاباتی جریان اصلاح طلب، برای رای به روحانی با کارهای روانی و تکیه بر دوقطبی خیر- شر، توجیه و قانع می شدند، اینک انتظار دارند همان کسانی که آنها را ترغیب به رای به رئیس جمهور دوازدهم یعنی روحانیکردند، در مقابل عدم برآورده شدن وعده ها و اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی به آنها پاسخگو باشند!
اصلاح طلبان نه تنها حامی بلکه واسطه رای به روحانی بودند و در مسئولیت ها و شکست های دولت یازدهم و دوازهم شریک هستند، هر گونه تلاشی برای فرار از پاسخگویی به حامیان، غش در معامله است. مطالبه گری برای جریان رقیب و گروه هایی است که در سال های گذشته به دولت و عملکرد آن نقد داشتند، نه کسانی که خود را برای حمایت از روحانی قربانی کردند و اینک به خاطر منافع سیاسی جدید، سعی می کنند از روحانی طلاق گرفته و خود را به عنوان مطالبه گر اصلی جا بیاندازند! پیش از هرچیز اصلاح طلبان باید پاسخگوی چرایی حمایت از روحانی، عدم تحقق وعده ها و شعارها باشند
انتهای پیام / 136