طوبي معتمد لاري همسر شهيد عفيفه با عهد و پيمان با شهيد مسير نويسندگي را ادامه داده و اكنون از نويسندگان موفق است و هر روز بيشتر عنايت شهيد را در زندگياش بيشتر احساس ميكند.
در گفت وگو با همسر شهید عفیفه مطرح شد
مهريه 500 سكهاي را بخشيدم/حجاب برندهتر از شمشیر است
خبرگزاری فارس , 20 فروردين 1397 ساعت 6:52
طوبي معتمد لاري همسر شهيد عفيفه با عهد و پيمان با شهيد مسير نويسندگي را ادامه داده و اكنون از نويسندگان موفق است و هر روز بيشتر عنايت شهيد را در زندگياش بيشتر احساس ميكند.
به گزارش قم نیوز عطش دین و ایمان او را به دنبال چشمهای برای سیراب کردن میکشاند از همان دوران نوجوانی با مبلغههایی آشنا شد که تأثیر سخنان آنها او را مدتی به سمت حوزه علمیه فسا جذب کرد.
طوبی معتمد لاری متولد سال 43 شهرستان لار استان فارس از بانوانی است که دوران بلوغ و نوجوانی خود را در انقلاب گذرانده و در خانهای که طنین قرآن پدر و صبوری و تقوای مادر جریان داشت، پرورش پیدا کرد.
وی در زمینه آشنایی با همسرش گفت: نقطه آغاز آشنایی با همسرم به وسیله یکی از اساتیدی بود که صرف و نحو عربی را از ایشان میآموختم. شهید عفیفه اهل جبهه و جنگ بود خانوادهام نیز با تحقیق به این نتیجه رسیدند که فرد شایسته و مناسبی برای ازدواج است ولی شرط 500 سکه برای مهریه را تعیین کردند.
وی خاطرنشان کرد: خودم راضی به مهریه زیاد نبودم بنابراین به واسطه دوستم به خانواده آنها پیام دادم که مهریه را میبخشم زیرا میدانستم مهریه ضامن خوشبختی نیست.
همسر شهید از جلسه خواستگاری مطالبی در زمینه عشق همسرش به شهادت بیان میکند و اینکه شهید عفیفه به جبهه علاقه زیادی داشت و حتی به او گفته بود که به خاطرش جبهه را رها نمیکند.
معتمد لاری گفت: او در همان جلسه خواستگاری از من سؤال کرد که میتوانم شهادت، جانبازی یا اسارت او را تحمل کنم که با پاسخ مثبت الگوبرداری از حضرت زینب(س) را در صبوری پذیرفتم.
وی تقوا را از جمله مواردی بیان میکند که در وجود شهید برای او اهمیت داشته به طوری که از نظر اخلاق و رفتار همه او را تأیید میکردند. در نهایت با جواب مثبت او شب میلاد امام رضا(ع) خطبه عقدش با شعبانعلی عفیفه جاری شد.
هنوز دو ماه از ازدواجشان نگذشته بود که بانو معتمد لاری به وعدهاش عمل کرد و با هماهنگی با امام جماعت مسجد محله که محضری داشت مهریه خود را از 500 به پنج سکه به نیت پنج تن آل عبا تغییر داد.
وی معتقد است نباید جوانان به مهریه زیاد باور داشته باشند زیرا خوشبختی در مهریه خلاصه نمیشود بلکه باید به موارد مهمتر دیگری در زندگی اهمیت دهند.
قبولی همسرش در رشته مهندسی کشاورزی دانشگاه تبریز نیز همزمان با عقد و اعزام به جبهه در اسفندماه فرصت دیدار در نخستین تحویل سال زندگی مشترک را از آنها گرفت.
وی از زمان جراحت همسرش در اسفند ماه سال 64 سخن گفت که در بیمارستان اصفهان بستری شده بود؛ همانگونه که لبخندی بر لب داشت تعریف کرد: مادرم در برگشت از خانه مادر شوهرم در صحبت با من از رشادتها و فداکاریهای حضرت عباس(ع) سخنانی به میان میآورد که در این هنگام حدس زدم همسرم از ناحیه دست جانباز شدند.
بار دیگر سخنان همسرش را در خواستگاری مرور کرد و اینکه با شرط تحمل سختیهای جنگ به ازدواجش درآمده بود. وی گفت: در تماس تلفنی به او گفتم که به جانبازیش افتخار میکنم. به عیادتش رفتم تا از نزدیک با او ملاقات کردم که در نخستین نگاه متوجه شدم که چقدر لاغر شده است.
وی خاطرنشان کرد: از آن پس با علاقه برخی از کارها را برایش انجام میدادم در شستن دستانش و پهن کردن جانمازش کمک میکردم و از انجام این امور لذت میبردم.
وی درباره آخرین سخنان خود با شهید گفت: پس از پایان آخرین نماز مغرب و عشا به او گفتم خداوند به تو یک بال میدهد زیرا به جعفر طیار نیز که دو دست خود را از دست داد دو بال داد به وسیله آن من را پیش حضرت زهرا(س) ببر. در پاسخ بدون هیچ کلامی به سجده رفت. از من خواست تا پس از شهادتش دختران و زنان را به حفظ حجاب دعوت کنم زیرا حجاب را رنگینتر از خون و برندهتر از شمشیر میدانست و همواره پیوستن جوانان به جبهه و تلاش برای حفظ کشور را از اولویتها عنوان میکرد.
این همسر شهید ادامه داد: 14 فروردین سال 66 اعزام شد و 18 فروردین با خبر شدیم که با اصابت گلوله به خودروی مهمات و انفجار به شهادت رسیده و پیکر سوختهاش از روی دست قطع شده قابل شناسایی بود.
بانو معتمد لاری از تلاش برای تحصیل علم و دانش دست برنداشت و آبان سال 66 در دانشگاه فسای شیراز در رشته الهیات و معارف اسلامی ادامه تحصیل داد و پس از فارغالتحصیلی به عنوان معلم آموزش و پرورش مشغول تدریس شد.
وی ارادت خود را به حضرت معصومه(س) با 16 سال خادمی حرم حضرت نشان داده است. از سال 78 وارد وادی نویسندگی شده و تاکنون موفق به تألیف 17 جلد کتاب شده است.
وی خاطرنشان کرد: با شهید در زمینه تحصیل و نویسندگی عهد و پیمان بسته بودم که به آنها جامه عمل پوشاندم و اکنون نیز در زندگی خود عنایت شهید را احساس میکنم و پررنگ شدن این احساس را هر روز شاهد هستم. در زمینه مجموعه کتابهایم با مشورت شهید عنوان کسای نور لار را انتخاب کردم.
نخستین کتاب این نویسنده یک باغ گل یاس است. تاکنون کتابهای جوانان بهشتی(دانشآموزان شهید شهر قم)، شکسته بالان عاشق(جانبازان)، مهدی(عج) در دامان نرجس، مریم(س) دختری در محراب، شیرینتر از عسل(سوره نحل)، حضرت موسی(ع) از نگاه قرآن و اهل بیت(ع) و زیباترین قصههای قرآن، عصاره خلقت(تقوا را در قرآن، نهج البلاغه و احادیث)، پرنده تک بال(خاطرات با شهید عفیفه)، کوچ پروانهها درباره 72 دانشآموز و معلم، سرو قامتان سرباز در زمینه 40 سرباز، کبوتران فاطمی(شهدای دانشجو و بسیجی)، نگاه معصومانه، سؤالات احکام و همسفر با ام البنین در زمینه خاطرات حج تمتع از این نویسنده چاپ شده است.
دو کتاب درباره شهدای روستاهای لار در آینده منتشر میشود که سرزمینهای نیلبک تا سرزمینهای نینوا و مردان صبر نام دارد.
بانو معتمد لاری همواره پس از شهادت همسرش نیز با با ایشان ارتباط نزدیک دارد و لحظات زندگی خود را همچنان در کنار او سپری کرده و حضورش را احساس میکند و به طور عینی اعتقاد به زنده بودن شهدا دارد.
عفت، غیرت و حیا از جمله ویژگیهایی است که در عصاره وجودی شهدا وجود داشت بنابراین مردان و زنان کنونی باید در مدرسه آنها تلمذ کنند و در زندگی عملی خود این ویژگیها را به کار بگیرند.
انتهای پیام/ 137
کد مطلب: 62403