به گزارش قم نیوز
سریال طنز پایتخت 5 در قسمتهای پایانی خود بخشهایی از حوزه منطقه جنگی سوریه را به نمایش گذاشت که در دو قسمت پایانی به اوج خود رسید به طوری که خانواده نقی و خانواده سوری با پناه بردن به کارخانهای در نزدیکی لاذقیه گرفتار نیروهای داعش شدند.
مخاطبان گوشه هایی از بیرحمی نیروهای داعش را نسبت به زنان و کودکان با زدن لگد به صورت زن بیپناهی مانند هما و نگاه کالایی به زنان را با تعبیر حوری به سارا و نیکا درک کردند و جلوی تلویزیون همپای آنها ترسیدند، مضطرب شدند و حتی گریستند.
دشمنی نیروهای داعش نسبت به ایرانیها در صحنه کشتن مرد عرب به واسطه اینکه پشت خط تلفن همراهش مخاطب فارسی بود درک شد و قساوت غاصبان در گلوله بستن مرد سوری جلوی چشمان فرزند و زنش به تصویر کشیده شد.
بسیاری از مخاطبان با دیدن این صحنهها بغض گلویشان را گرفت و اشک از چشمانشان جاری شد. صحنههایی که پیش از این شهدای مدافع حرم درک کردند و رهسپار دیار عاشقی و جنگ شدند. خانواده شهدای مدافع حرم نیز از جمله مخاطبان این سریال بودند که هر یک با مشاهده این سکانس حس و حالی داشتند و پیامی را در ذهن تداعی کردند.
ارزش کار مدافعان حرم بیشتر درک شد
فاطمه پور اصغر، همسر شهید مدافع حرم محمدحسین عطری با اشاره به پخش سکانس تکاندهنده سریال پایتخت در زمینه جنایات داعش گفت: با پخش این سکانس زحمات شهدای مدافع حرم به طور عینی درک شد و مردم ارزش کار آنها را به طور ملموستر درک کردند زیرا برخی بیان میکردند چه نیازی به حضور مدافعان در کشوری دیگر بوده است.
وی خاطرنشان کرد: به طور ملموس احساس شد که زنان و کودکان در سوریه چه اندازه اذیت میشدند و اگر نیروهای داعش در ایران میآمدند مردم ایران چه اندازه در وحشت و ترس بودند و این پیامها که اکنون در فیلم احساس کردیم چند سال پیش شهید عطری و دیگر شهدا آن را درک کردند.
وی همسری شهید مدافع حرم را افتخاری برای خود دانست و گفت: اگر شهدا نمی رفتند وضعیت خوبی از نظر امنیت نداشتیم و همانطوری که رهبری فرمودند اگر شهدای مدافع حرم به سوریه نمیرفتند در مرزهای کشور باید این جنگ صورت میگرفت.
پایتخت تلنگر خوبی بود
ساره عیسیپور، همسر شهید مدافع حرم ابراهیم عشریه با اشاره به سکانس حضور و حمله داعش در سوریه در سریال پایتخت گفت: اگر انسانی دارای عقل و شعور باشد و بر اساس منطق بخواهد سخن بگوید متوجه میشود چرا شهدای مدافع حرم از اینجا به سوریه رفتند.
وی خاطرنشان کرد: آنها برای دفاع از ناموس و بچههای شیعیان و مسلمانان حاضر شدند به کشور دیگر بروند؛ به نظر من این بخش تلنگری شد برای کسانی که میگویند چرا ایرانیان در سوریه میجنگند. همه شهدای مدافع حرم عاشق حضرت زینب(س) و امام حسین(ع) هستند و برای همین امر میخواهند به دفاع بپردازند.
این همسر شهید ادامه داد: پخش این صحنهها تلنگری به کسانی است که میگویند مدافعان برای دفاع از بشار اسد به سوریه رفتند در حالی که این چنین نیست فیلم دیشب اندکی نشان داد شهدای مدافع حرم برای حفظ ناموس، دفاع از اهل بیت(ع)، حرم اهل بیت(ع) و اسلام از جان و تعلقات خاطر خود گذشتند بنابراین باید فراتر از این فکر کنیم.
وی احساس خود را از مشاهده صحنههای فیلم اینطور بیان کرد: برخی دلتنگ میشوند و برخی میترسند؛ دختر 6 سالهام از دیدن صحنه های فیلم میترسید.
عیسیپور خاطرنشان کرد: خانوادههای شهدا لذت میبرند از اینکه جوانانشان به اندازهای رشادت داشتند که به عشق اهل بیت(ع) و برافراشته ماندن پرچم اسلام رهسپار جبهه شدند و از فرمان رهبری اطاعت کردند و گفتند عاشق رهبر هستیم. دعای شهید عشریه این بود که خدایا از عمر من کم و به عمر رهبری اضافه کن زیرا حضور من شاید مفید نباشد.
قدر نعمت امنیت را میدانم
زهرا عشریه فرزند شهید مدافع حرم ابراهیم عشریه که 13 سال دارد با اشاره به مشاهده سکانس حمله داعش در فیلم پایتخت گفت: از مشاهده این سکانس قدری ترسیدم. انسانهایی که در امنیت زندگی میکنند باید شکرگزار نعمت امنیت باشند که جوابی برای کسانی است که میگویند مدافعان حرم برای پول رفتند آنجا چیزی برای دفاع نیست. این فیلم میتواند جوابی خوبی برای آنها باشد.
وی خاطرنشان کرد: به شهادت پدرم افتخار میکنم و قدر نعمت امنیت را میدانم.
فرزندانم پاسخ سؤالات خود را گرفتند
زهرا احمدی، همسر نخستین شهید روحانی مدافع حرم حجتالاسلام محمد مهدی مالامیری با بیان اینکه سریال پایتخت از فضای خوشی و مستی در زندگی و روزمرگیها به فضای نا امنی رفت گفت: این خوشیها نتیجه امنیت در کشور است که برخی اوقات قدر دانسته نمیشود.
وی خاطرنشان کرد: این تلنگرها را باید غنیمت بدانیم تا فضا ملموستر شود برخی که مدافعان حرم را مدافعان بشار میگویند یا افراد بیاطلاع هستند یا قصد تخریب دارند.
این همسر شهید با بیان اینکه سطح بصیرت مردم باید با فیلمها و با استفاده از قالب های هنری افزایش پیدا کند گفت: از دستاندرکاران سریال پایتخت تشکر میکنم. با آنکه فرزندانم میدانستند فیلم است و گفتم این فیلم در کشور خودمان تصویربرداری شده، چشمانشان را گرفته بودند و میترسیدند.
وی خاطرنشان کرد: همسر یکی از شهدای مدافع حرم نوشته بود فرزندان من جواب سؤالات خود را گرفتند که چرا پدرشان و مدافعان حرم رفتند و شهید شدند.
میخواستم زودتر صحنههای استرس و دردمندی در فیلم تمام شود
سکینه سادات حسینی مادر شهید مدافع حرم حجتالاسلام محمدمهدی مالامیری با بیان اینکه این صحنه حمله و اسارت در قالب فیلم تولید شده بود ولی در کنارش حقیقت را نشان میداد گفت: حقیقت جنایتگری داعش را در این فیلم تاحدی توانستند به تصویر بکشند.
وی ادامه داد: با آنکه میدانستم این صحنهها حقیقت نیست و فیلم بازی میکنند ولی میخواستیم لحظههای استرس و ناراحتی زودتر تمام شود.
این مادر شهید خاطرنشان کرد: با مشاهده این صحنههای فیلم خودم را جای خانوادههای سوری گذاشتم و برایشان دلم میسوخت.
مدافعان حرم جلوی تحقق پایتخت واقعی را گرفتند
مریم رضایی، همسر شهید مدافع حرم علی اکبر عربی با بیان اینکه حس رعب و وحشت در سکانس تکاندهنده فیلم پایتخت بود گفت: به این وسیله قدر شهدا بیشتر دانسته شد. آنها بصیرت داشتند و با آگاهی و بصیرت رفتند و برای دنیا و مادیات نرفتند.
وی خاطرنشان کرد: اگر شهدای مدافع حرم نبودند بارها این صحنهها و شاید بدتر در کشور مشاهده میشد؛ در مجموع این آگاهی، علم و درایت رهبر است و مدافعان حرم با بصیرت تبعیت کردند.
این همسر شهید با بیان اینکه صحنههای فیلم پایتخت رعب و وحشت را به همراه داشت گفت: این صحنهها نفرت نسبت به داعش را ایجاد میکرد چرا که مردم دیدند که چگونه آنها به زنان مانند کالا نگاه میکردند و بچهها از دیدن فیلم در استرس و فشار بودند.
احساس دلتنگی و حزن در سکانس تکاندهنده پایتخت
نسیبه علی پرست همسر شهید مدافع حرم سجاد طاهرنیا با بیان اینکه صحنههای فیلم پایتخت استرس و فشار را در برابر نیروهای داعش منتقل میکرد گفت: برخی میگویند چرا مدافعان در سوریه میجنگند چنین سریالهایی میتواند دیدگاهها را تغییر داده و پاسخ سؤالات را بدهد.
وی خاطرنشان کرد: از ابتدا تا انتها احساس رضایت به شهادت همسرم داشتم. شهدا رفتند تا این اتفاقات در ایران تکرار نشود و زنان و بچهها اسیر نشوند البته حس دلتنگی، ناراحتی و حزن نیز وجود داشت.
شهدای مدافع حرم جانفشانی کردند تا هیچ کودکی مجبور نشود با جنازه پدرش صحبت کند و مردی شاهد اسارت زنان و کودکانش در چنگال گرگصفتان داعش نباشد و هیچ بیگانه جرأت نکند به روی آنها اسلحه قرار دهد و در برابر نامردان تاریخ مجبور به زانو زدن باشند.
باید قدر شهدا بهتر دانسته شود. کسانی که جان خود را در طبق اخلاص قرار دادند تا دست حرام زادگان به نوامیس نیفتد مردان با غیرت بیادعایی که مردانگی خود را با خون خود اثبات کردند. مخاطبان با مشاهده سکانس احساسی سریال پایتخت 5 درک کردند که اگر حججیها نبودند معلوم نبود چه میشود.
انتهای پیام/ 137