به گزارش قم نیوز پس از سخنرانی رهبر انقلاب در جمع مردم تبریز در روز 29 بهمن ماه 96 و اشاره ایشان به این نکته که در دهه پیشرفت و عدالت، پیشرفت مادی در همه زمینهها اتفاق افتاده اما در مورد عدالت، عقبمانده هستیم، تحلیلها و واکنشهای مختلفی از سوی جریانات سیاسی کشور صورت پذیرفت. در همین زمینه، با محمدصادق کوشکی استادیار گروه مطالعات منطقهای دانشگاه تهران گفتوگویی را درباره سخنان رهبر معظم انقلاب انجام داده ایم و تحلیل وی را در این باره جویا شدیم که در ادامه میتوانید آن را مطالعه کنید:
رهبر معظم انقلاب چندی پیش فرمودند: «ما دهه چهارم انقلاب را به اسم پیشرفت و عدالت نامگذاری کردیم، در حوزه پیشرفت ما موفقیتهای خوبی داشتیم اما در حوزه عدالت موفقیت آنچنانی نداشتیم و در این حوزه عقب ماندهایم.» از نگاه شما موانع رسیدن به عدالت چه بوده است؟
مانع اول این است که تشکلها، احزاب و فعالین سیاسی در نگاهشان «عدالت» دغدغه اصلی نیست. ما تقریبا از فعالین سیاسی کسی را نداریم که «عدالت»، به معنای دینی آن، دغدغه اول او باشد. ممکن است برخی از باب تحقیقات انتخاباتی و از باب اولویتهای دسته چندم به این مفهوم «عدالت» پرداخته باشد ولی من شخصاً کسی را نمیشناسم که دغدغهاش «عدالت» باشد.
مانع دوم این است که مفهوم «عدالت» از بُعد دینی متناسب با نظام اسلامی نیاز به استخراج از متون اصیل دینی و بر اساس یک کار پژوهشی علمی دارد. عدالت از بُعد دینی و متناسب با یک نظام دینی باید یک کار علمی سنگینی شده باشد تا مصادیق و راهکارهای آن استخراج شود و در حکومت اسلامی و جامعه عملیاتی شود ولی متاسفانه این اتفاق علمی نه در دانشگاه و حوزه و نه هیچ جای دیگری در طول این 40 سال رخ نداده است.
در شخصیتهای علمی ما کسی نیست که اطلاعات علمی دقیق بر مبنای دین در خصوص مفهوم «عدالت» داشته باشد. البته بعضیها نگاه مارکسیستی و سوسیالیستی بچه گانهای دارند و فکر میکنند که عدالت یعنی این که به همه افراد باید نفری 100 تومان بدهیم! اما یک عده مارکسیست خالصی هم هستند که معتقدند به فقرا نفری 100 تومان بدهیم! این در حالی است که «عدالت» اصلا مفهوم اقتصادی نیست، عدالت یک مفهوم کلانی است و زاویه دیدی که از فکر و ذهن شروع میشود و تا اقتصاد هم ادامه پیدا میکند. به همین خاطر بعضیها عدالت را این گونه تعبیر میکنند که همه باید سر سفره نفت بنشینند و استفاده کنند!
این تفسیر، یک تفسیر مارکسیستی از عدالت است و به همین خاطر وقتی یک فرد فرصتطلبی عدالت را این گونه تعریف میکند، خیلیها به او گرایش پیدا میکنند و بدنبال این هستند که مثلا پول نفت را به فقرا بدهیم! این مفهوم سوسیالیستی نیمهخالص از عدالت است که نتیجهاش این میشود که ظلم بزرگی به نام تقسیم یکنواخت یارانه به تمام ایرانیان اعم از ثروتمند، مستمند و...رخ میدهد.
مبحث بعدی این است که عدالت به افراد قدرتمند، معتقد و بدون تعارف نیاز دارد که آن را اجرا کنند. ما در صحنه سیاست چنین افرادی را خیلی کم داریم و این فعالین سیاسی عموماً اهل تعارفاند و در مسئله عدالت رُک و راست حرف نمیزنند و بعضیهایشان جناحی عمل میکنند. انسان انقلابی صریح و دغدغهمندِ عدالتطلب در کشور ما نایاب است. اگر هم چنین فعالین سیاسی عدالتطلبی در انتخابات شرکت کند به راحتی حذف میشود و از طرفی دیگر ما مجری عدالت هم بسیار کم داریم تا در اداره امور کشور عدالتگونه کاری انجام دهند، به همین خاطر طبیعی است که ما در حوزه عدالت عقب مانده باشیم.
در انقلاب اسلامی بحث احساس وجود عدالت از سوی مردم مطرح است، در حال حاضر آیا احساس وجود عدالت با این واقعیت بیرونی و عدالتی که تا یک سطحی محقق شده را متناسب میبینید؟
باید پرسید که عدالت در واقعیات بیرونی در کجا محقق شده؟!
مثلا در این 40 سال سطحی از عدالت محقق شده و توزیع امکانات در مناطق دور دست و... .
در زمان رژیم پهلوی هم درصدی از عدالت محقق شده بود، در آمریکا هم درصدی از عدالت محقق شد و در زمان صدام حسین هم درصدی از عدالت در عراق اجرا شد، اما ملاک برای این که احساس عدالت ایجاد شود، ایجاد درصدی از عدالت نیست! شما در هر جای دنیا بروید بالاخره 1 درصد، 5 درصدی از عدالت اجرا شده، هیچ جای دنیا این گونه نیست که 100 درصد ظالمانه باشد حتی در رژیم بعثی عراق!
اینکه عدالت را درصدی نگاه کنیم حس عدالت را ایجاد نمیکند. جامعه وقتی عدالت را حس میکند که مبنای عملکردها باشد نه درصد کوچکی در یک جایی! عدالت یک زاویه دید است، پنجرهای است که مسئولین کشور از آن به همه چیز نگاه میکنند. حالا اگر مسئولین به همه چیز نگاه عدالتگونه داشته باشند، مردم نیز احساس عدالت میکنند؛ یعنی از استخدامها، گزینشها، رسانهها گرفته تا تقسیم آب و برق در شهرها و روستا که اگر مبتنی بر عدالت مناسب باشد، مردم نیز احساس عدالت میکنند.
انتهای پیام / 137