یک کارشناس معماری و شهرسازی گفت: معماری در قم هنر فراموششده است؛ یعنی بخش هنری آن فراموش شده و ساخت و ساز از آن باقی مانده است.
در گفت وگو با یک کارشناس معماری و شهرسازی مطرح شد
حال معماری قم اصلا خوب نیست/ساختمان اسلامی در قم وجود ندارد
خبرگزاری فارس , 24 ارديبهشت 1397 ساعت 23:22
یک کارشناس معماری و شهرسازی گفت: معماری در قم هنر فراموششده است؛ یعنی بخش هنری آن فراموش شده و ساخت و ساز از آن باقی مانده است.
قم نیوز – محمدرضا آقاباقری: چندسالیست که ساختمان به یک کالای تجاری در کشور تبدیل شده است؛ خانه و سرپناه که به نوعی نیاز اساسی یک خانواده محسوب میشود به دلایل مختلف در کشور ما منبعی برای تامین مالی و کالایی برای کسب سود و سرمایه شده و در این سالها از همین درگاه با افزایش کمیت ساخت و سازها از کیفیت به شدت کاسته شده است. البته اگر در این زمینه از الزامات یک ساختمان خوب چشم بپوشیم، در ساخت برخی ساختمانها، اگر بگوییم کمتر به الزامات توجه میشود، تنها حداقلهای مهندسی رعایت شده چه رسد به ایدهآلها.
جدا از کالبد و سازه یک ساختمان، معماری به عنوان روح یک ساختمان در سالهای اخیر در کشور بیشتر وارداتی بوده است. با اینکه در این سالها از نظر آکادمیک و علمی، متخصصان بسیاری در حوزه معماری در کشور تربیت شدهاند اما هرچه پیش رفتهایم از سرمایههای غنی معماری گذشته فاصله گرفته و بیشتر ساختمانسازی کردیم تا معماریسازی! شاید در نگاهی گذرا و سطحی معماری اثر آنچنانی بر زندگی انسانها نداشته باشد اما با نگاهی روانشناسانه فضای زندگی انسان نیازمند شاخصها و ضرورتهایی است که باید در طراحیها مد نظر قرار گیرد و امروز به دلایل مختلفی همچون افزایش کمیت ساخت، خواست مردم و... نه به اقلیم در معماری توجه میشود، نه به فرهنگ، روانشناسی و سلامت.
برای بررسی و واکاوی دلایل این مشکل، دوری از تخصصمحور بودن در حوزه ساختمان و مشکلات معماری امروز، با مصطفی سعادتطلب عضو هیات علمی دانشگاه قم به گفتوگو نشستهایم. عضویت در نظام مهندسی ساختمان استان قم، ریاست اداره طرحهای شهرسازی شهرداری، معاونت شهرسازی شهردار، ریاست گروه تخصصی معماری، ریاست کمیسیون امور زیربنایی شورای شهر، عضویت در شورای فرهنگی میراث فرهنگی از جمله سوابق اجرایی وی است.
*تعریف شما از معماری و تاثیر اقلیم و فرهنگ بر آن چیست؟
معماری هنر است. هنر تعاریف مهمی دارد و توضیح آن سخت است، اما به طور خلاصه، هنر چیزی است که ما انجام میدهیم و شبیه کارهای خدایی است. به عنوان مثال خطاطی یک هنر است، چون اصولی دارد که در آن پدیدههای الهی به کار رفته است. در موسیقی، شعر و... نیز همین امر محقق است؛ معماری نیز شبیه همین مسائل است و طبیعت نیز مملو از معماری است. به همین خاطر است که طبیعت و اقلیم نقش بسزایی در معماری دارد. هر میوهای در اقلیم خاصی پدید میآید و متناسب با هر آب و هوایی محصولاتی هماهنگ تولید میشود و به همین شکل معماری نیز همینطور است. یک زمانی در کویر ساختمانی ساخته میشود و یک زمانی در شمال کشور قرار است این کار را انجام دهیم که هر کدام مولفههای خاصی دارند که بر معماری اثر میگذارد. در اقلیم و هر شهری در دنیا متناسب با ظرفیتهای طبیعی، باید معماری خاصی اجرا شود. در مورد فرهنگ نیز همین مساله صادق است. پس معماری پدیده بشری شبیه پدیدههای الهی و به عبارت دیگر هنر است.
*حال معماری قم چطور است؟!
معماری در قم هنر فراموششده است؛ یعنی بخش هنری آن فراموش شده و ساخت و ساز از آن باقی مانده است. حال معماری قم اصلا خوب نیست؛ امروز معماری در شهر ما وجود ندارد. ما امروز ساختمانسازی داریم و خالی از معماری هستیم. ما یک ساختمانسازی در حد بنایی، یک ساختمان سازی مهندسی و یک ساختمانسازی در حد معماری داریم؛ ساختمانهایی که امروز در شهر و کشور ما ساخته میشود 20 درصد بنایی، 78 درصد مهندسی و تنها دو درصد معماری است. در حالی که در حدود یک قرن قبل ساختمانهای ما بیش از 80 درصد معماریساز بود و مابقی بنایی ساخته میشد.
*امروز در دانشگاهها هزاران دانشجوی معماری در حال تربیت هستند و قطعا اصولی به آنها دیکته میشود؛ پس چرا زمانی وارد بازار کار میشوند، در عمل بیشتر به زیبایی و خواست مردم دقت دارند تا اصول؟!
مشکل در کمیت و کیفیت است. کمیت یعنی تعداد معماران؛ فرض کنیم همه معماران خوب هستند اما در حال حاضر تعداد معماران در کشور کم است و وقتی تعداد کم باشد کار آنها توسط دیگر افراد انجام میشود. زمانی که فردی میخواهد ساختمانی بسازد و کمبود معمار وجود دارد به همین خاطر از دیگر رشتهها به عنوان جایگزین استفاده میشود و به تبع آن شاهد ساخت ساختمان مهندسی هستیم نه ساختمان معماریساز. درست است که دانشگاههای زیادی در کشور معمار تربیت میکنند اما همچنان تعداد معماران نسبت به رشتههای دیگر، خصوصا سازه کم است.
به عنوان یک کار پژوهشی میتوان این مساله را بررسی کرد که در ساختمانهای در حال ساخت شهر، چند درصد کار تخصصی معماری را مهندسان معمار انجام میدهند؟ اگر امروز ساختمانهای ساخته شده در شهر را بررسی کنیم میبینیم درصد کمی از سازندگان و ناظران، حتی ناظران معماری، از مهندسان معمار هستند.
در معماری، فاز دو بسیار مهم است اما در قم بیش از 98 درصد فاز دو ساختمان، براساس اصول معماری انجام نمیشود. شاید مردم اطلاع ندارند، مسوولان اطلاع ندارند و این جهلی که در این بخش وجود دارد عمیق است و برای حل مشکل نیاز به زمان داریم.
بخش دوم این مشکل به کیفیت بر میگردد. فرض کنیم یک ساختمان به معمار سپرده شد؛ معماری ریاضی نیست که اگر معادلهای حل شد دیگر مشکلی نباشد. شاید یک نفر بتواند در هفته تعداد زیادی معادله را حل کند و با محاسبه این کار قابل انجام است و با این فرض یک مهندس عمران در ماه میتواند شاید 50 طراحی سازه انجام دهد، اما یک معمار نمیتواند و امکان این کار وجود ندارد. اگر یک معمار بخواهد انرژی خود را بر روی یک طرح بگذارد، همزمان نخواهد توانست کار دیگر انجام دهد. اگر یک معمار بخواهد طرحی را آماده کند باید حس، هنر، عشق و توجه خود را خرج کند و این مسائل نیز «کیلویی» نیست و منطق ندارد. معماری منطق خود را دارد و برخاسته از حس و هنر است؛ شعر باید الهام شود تا بگویی و نمیتوانی شعر بسازی که اگر شعر بسازی ماندگار نخواهد بود و در معماری این افراد کم هستند.
کسانی که معماری را فهمیده باشند، به آنها اجازه کار بدهند و توانمندی خلاقیت هنری داشته باشند کم هستند؛ البته در این زمینه حمایت و پذیرش کارفرما بسیار مهم است.
*چرا معمارانی که وارد فضای کار میشوند از فضای هنر و اصول دور شده و به نوعی بازارمحور کار میکنند؟
این مساله به فرهنگ عمومی، اعتقادات و منش کارفرما برمیگردد. کارفرما در معماری بسیار تاثیرگذار است. به عنوان مثال ما دو مجتمع بینراهی شاخص در شهر قم به نام مهر و ماه و زیتون داریم. از نظر طراحی و دید و منش کارفرما این دو پروژه کاملا مقابل یکدیگر هستند. کارفرمای پروژه مهر و ماه فردی بوده که به معماری و کار اصولی معتقد بوده و به یک گروه معماری مراجعه کرده، که امروز میبینیم این پروژه به عنوان یک اثر زیبای معمارانه مطرح است. این پروژه اگرچه ایرادات کارشناسی دارد اما نمره آن عالی است. در مقابل این پروژه، مجتمع زیتون قرار دارد که شاید هزینه بیشتری انجام داد که از نظر معماری واقعا بینظم و بیهنر است.
*تعریف شما از معماری اسلامی چیست؟ امروز ساختمانهایی که از گنبد و طراحیهای هلالی استفاده میکنند را اسلامی میخوانند اما آیا معماری اسلامی تنها ظاهر محور است یا بیشتر محتوا محور؟
بسیاری واژه معماری اسلامی را قبول ندارند و برخی آن را معماری مسلمین، یا معماری دوره اسلامی میخوانند. معماری اسلامی مثل یک شخصیت مسلمان میماند؛ شخصی که شهادتین را گفته و نماز و روزه و واجبات را انجام میدهد مسلمان است اما همین فرد لباسی میپوشد و در مقابل، اخلاق، اعتقادات و منشی نیز دارد. چقدر از مسلمان بودن یک فرد به اعتقادات و رفتار شخص و چقدر به لباس وی است؟ البته کسی که اعتقادات خاصی دارد رفتار و لباس آن هم شبیه همان است. ساختمان هم همینگونه است؛ اگر بخواهیم ساختمان اسلامی باشد باید رفتار و اندیشه اسلامی داشته باشد در عین اینکه سیمای اسلامی دارد. اگر در جامعه اسلامی تمام چهرهها اسلامی بود کسی که وارد این جامعه میشود و آنها را میبیند، معتقد میشود به اینکه جامعه اسلامی است، اما اگر همین فرد وارد شود و ببیند که همه غیبت میکنند، دروغ میگویند و موازین اخلاقی و اسلامی را رعایت نمیکنند میفهمد که جامعه اسلامی نیست. معماری هم همینطور است، شما از بیرون نگاه میکنید میبینید که ساختمان طاق و قوس دارد، به دوره اسلامی میخورد و مصالح مناسبی دارد اما وقتی وارد آن میشوید، میبینید پارکینگ ندارد و مجبور هستید خودرو خود را مقابل ساختمان دیگری بگذارید که مزاحمت برای دیگران ایجاد میکند و این کار اسلامی نیست، که نتیجه یک ساختمان نامناسب است که اسلامی نیست. ساختمانی که اشراف دارد، سایه همسایگان را گرفته است، ایمنی ندارد، اسراف در ساخت آن صورت گرفته، پلهها مناسبسازی نشده و... یعنی این ساختمان اسلامی نیست. این موارد همه منش و رفتار یک ساختمان است پس این ساختمان قبل از اینکه مسلمان نباشد انسان نیست؛ اگر ساختمانی انسان باشد بیش از 80 درصد مسلمان است، پس اول باید ساختمانی بسازیم که انسان باشد.
معماریای اسلامی است که هم ذات آن هم سیمای آن اسلامی باشد، امروز خیلیها معماری اسلامی را به سیما میشناسند همانطور که مسلمانان را به سیما میشناسند!
*چند درصد ساختمانهایی که امروز در قم وجود دارد یا ساخته میشود اسلامی است؟
فقط ساختمانهای قدیمی! بیش از 95 درصد ساختمانهای جدیدی که در قم ساخته میشود اصول معماری اسلامی در آنها رعایت نشده است.
*به عنوان سوال پایانی؛ نسخه شما برای حال خراب معماری شهر قم چیست؟
دو واژه در این موضوع بسیار مهم است که اگر حل شود حال معماری خوب میشود. اول جهل است که ما معماری را خوب نمیشناسیم و ایرادات معماری امروز را نمیدانیم که اگر بدانیم به سمت معماری خود میرویم؛ این «ما» یعنی مدیران، مردم، کارشناسان، کارفرمایان و هرکسی که در امر ساختمان دخیل است.
در وهله دوم منفعت در این بخش مهم است. تا زمانی که ساختمانسازی سود غیرمنطقی دارد کیفیت کاهش پیدا میکند و همه دنبال کمیت برای کاسبی هستند. اگر این تعادل برقرار شود شخص به دنبال کیفیت خواهد رفت و مردم سعی میکنند ساختمان باکیفیتی بسازند تا منفعت بیشتری ببرند. آگاهی عمومی باید در این زمینه افزایش پیدا کند؛ این آگاهی بخشی باید از مدیران آغاز شود. باید برای تمام مدیران شهر کلاس آموزشی برگزار شده و معماری توضیح داده شود. به عنوان مثال میتوان بررسی کرد که چه تعداد از مدیرانی که در حوزه معماری در شهر قم تصمیمگیر هستند تخصص لازم این بخش را دارند!
انتهای پیام/138
کد مطلب: 63994