اکنون که انقلاب اسلامی ایران مبتنی بر اصول معنوی و اخلاقی بنا نهاده شده است، و افول معنویت و بی اخلاقی ها در تعارض با اهداف و سیاست های نظام اسلامی است، باید مواظب بود تا جامعه دستخوشت برخی بی اخلاقی ها و حوادث معنویت زدا نگردد.
یادداشت رسیده؛
«گام دوم» و مسئولیت های بر عهده/تضعیف امید به آینده، برنامه اساسی دشمن
خبرگزاری حوزه نیوز , 4 اسفند 1397 ساعت 17:44
اکنون که انقلاب اسلامی ایران مبتنی بر اصول معنوی و اخلاقی بنا نهاده شده است، و افول معنویت و بی اخلاقی ها در تعارض با اهداف و سیاست های نظام اسلامی است، باید مواظب بود تا جامعه دستخوشت برخی بی اخلاقی ها و حوادث معنویت زدا نگردد.
به گزارش قم نیوز حجت الاسلام رضایی مهر، رئیس مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم در یادداشتی به تشریح مسئولیت های برعهده دلسوزان نظام اسلامی با ابتنا بر بیانیه راهبردی مقام معظم رهبری در چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته است و به تشریح عوامل تضعیف کننده انقلاب اسلامی ایران پرداخته است . وی در این باره آورده است :
بسم الله الرحمن الرحیم
أَ لَمْ تَرَ کَیْف ضرَب اللَّهُ مَثَلاً کلِمَةً طیِّبَةً کَشجَرَةٍ طیِّبَةٍ أَصلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فی السمَاءِ تُؤْتی أُکلَهَا کلَّ حِینِ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَ یَضرِب اللَّهُ الاَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکرُونَ ابراهیم 24-25
اندیشه سیاسی و کلامی شیعه در کیفیت هدایت جامعه تا روز قیامت بر نظام امامت استوار گردیده است و در مکتب اهل بیت علیهم السلام، امامت، استمرار نبوت بوده و امامان معصوم علیهم السلام تمام شؤونات پیغمبر صلی الله علیه و آله غیر از شأن نبوت و حامل شریعت بودن، را دارند و به مقتضای "النبی اولی بالمؤمنین من انفسم" همانند آن حضرت بر همگان ولایت مطلق دارند و بر این اساس مشروعیت هرگونه تصرفات ولائی و حکومتی سائرین، منوط به تأیید و اذن امام است و از این رهگذر است که مسئله رهبری جامعه در زمان غیبت، موطن خود را در ساختار نیابت فقها پیدا کرده و بدین ترتیب جایگاه ولایت فقیه در نظام سیاسی جوامع اسلامی نقش می بندد بدین معنا که در زمان غیبت اگر چه مردم از حضور ظاهری معصوم و ویژگی های انحصاری او محروم اند، اما با تعیین و تأیید نواب عام از سوی خود معصوم علیه السلام، اذن ولایت و رهبری و تصرف در امور دینی و سیاسی جامعه به فقهای جامع الشرایط اعطا شده است تا در ساختار نیابت از امام، به رهبری جامعه و تدبیر امور بپردازند.
و به لطف خدا مفتخریم که انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی برخاسته از همین اصل بنیادین ولایت فقیه است. انقلاب ماندگار ما مصداق بارز «شجرة طیبة اصلها ثابت و فرعها فی السماء توتی اکلها کل حین باذن ربها» است و راز ماندگاری آن هم، در ایمان و اتکای به خداست که به دست با کفایت مردی الهی یعنی حضرت امام خمینی رحمة الله علیه، بنیان گذاری گردید و در سایه همین اسلامی بودن و رهبری عالمانه، خالصانه و مقتدرانه و در عین حال مردمی این بزرگ مرد بود که توانست مرزها را در نوردیده و در اعماق وجود میلیون ها انسان حق طلب جای گرفته و آنها را به سوی توحید و کمال مطلق رهنمون ساخته و به لطف خدا این شجره طیبه، در سایه رهبری داهیانه مقام معظم رهبری همچنان مقتدرانه به حرکت خویش ادامه می دهد که تفصیل این حقیقت را می توان در حرکت رو به جلو و دستاوردهای بلند آن به نظاره نشست.
تحقق انقلاب اسلامي ايران به دست توانا و نفس مسیحایی بزرگ رهبر تاریخ معاصر، حضرت امام خمینی ـ رحمة الله علیه ـ برخاسته از همین اصل بنیادین ولایت فقیه و هديه اي الهي به ملت مسلمان ايران بود که به ميمنت آن، اين ملت شريف، راه رشد و سعادت را باز يافت و ارتقاء در عرصه هاي مختلف معنوي و علمي را سرلوحه عملکرد خويش قرار داد.
اين انقلاب الهي که برگرفته از مکتب اهلبيت عصمت و طهارت عليهم السلام است و با آموزه هاي ديني برگرفته از کتاب و سنت ساختار سازي شده است در بردارنده سه مشخصه اصلي استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي است به گونه اي که در هيچ جاي جهان، انقلاب اسلامي ايران بدون اين سه مشخصه شناخته شده نيست و فرموده مقام معظم رهبري كه این انقلاب بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست، مؤيد اين حقيقت است و بديهي است اين درك جهاني از انقلاب اسلامي ايران، خود کاشف از واقعيت ملموس حضور آن در عرصه هاي بين المللي و صدور آن به جهانيان است، چرا که اين موهبت خداوندي هر چند بر ملت شريف ايران نازل شد، اما ماهيتي فرازماني و منطقه اي داشت و همين امر باعث شد تا بازتاب هاي جهاني آن، جغرافياي جهان را در نورديده و تشنگان حقيقت را از زلال معنويت خويش سيراب ساخته و به دفاع از مظلومان عالم بپردازد.
و اینک در آغاز دهه پنجم انقلاب شکوهمند اسلامی هستیم؛ انقلابی که با تجربه چهل سال شکوه و اقتدار، خود را در جهان معاصر به عنوان «انقلاب ماندگار» به اثبات رسانده است. انقلابی که تصویرگر چهل سال مقاومت، پایداری و ماندگاری است. انقلابی که با همه انقلاب های شناخته شده رایج تفاوت جوهری داشته و برخاسته از اسلام جامع و ناب محمدی است. انقلابی که با ورود در دهه پنجم بار مسئولیت را بر دوش دوستداران، بسی سنگین تر می نماید. چرا که مسئولیت تابع اهمیت و ارزش است و هر امری از ارزش والاتری برخوردار باشد، مسئولیت حفظ آن نیز سنگین تر خواهد بود و امروز که به لطف الهی، در مسیر انقلاب به دهه پنجم رسیده ایم، عطف نظر به مسئولیت های بر عهده و واکاوی بایدها و نبایدهای مرتبط با اقتدار و صدور انقلاب، بر هر کس در هر موقعیت و منزلتی واجب و ضروری است امری که رهبر معظم انقلاب در بیانیه مهم و راهبردی گام دوم انقلاب که به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی صادر فرمودند، بر آن صحه گذاشته و بر مسئولیت های بر عهده در گام دوم انقلاب اسلامی خصوصا نسبت به جوانان تأکید ورزیدند و شکی نیست تعمق در محتوای بیانیه مذکور، هدایتگر ما در مسیر کشف ضرورت های پیش رو و ساز و کارهای دفاع آگاهانه و مقتدرانه از آرمان های انقلاب اسلامی خواهد بود و بدین جهت بحث را با تکیه بر برخی محورهای مطرح شده پی می گیریم.
1- ضرورت شناخت صحیح از گذشته خصوصا برای جوانان
اعتقاد به ارزش و اهمیت هر موضوعی و نیز دلدادگی به آن فرع بر معرفت و شناخت آن است و این یک امر عقلی است و بر اساس منطق عقل هر چه معرفت نسبت به یک موضوعی قوی تر و کامل تر باشد اعتقاد، توجه و محبت به آن نیز قوی تر و کامل تر خواهد بود و این حکم عقل فراگیر بوده و در همه موضوعات جاری است و در نقطه مقابل اگر معرفت کافی نسبت به موضوعی محقق نباشد اگر هم اعتقاد و گرایشی باشد، صادق و موجه نخواهد بود. بر این اساس شناخت موضوعات مربوط به انقلاب اسلامی خصوصا برای نسل جدید و جوانان عزیز ما بسیار ضروری است و این امر در چند محور لازم است مورد توجه تام قرار گیرد.
اولین محور اساسی، شناخت منطقی و صحیح از ایران قبل از انقلاب است. شناخت نسل جدید و جوانان این مرز و بوم از آن برهه تاریخی، در جهت گیری علمی و عملی آنان در کشف حقایق و ضرورت های انقلاب و نظام اسلامی بسیار دخیل و تأثیرگذار است چرا که جامعه جوان کشور است که باید بر ماندگاری انقلاب و نظام اسلامی صحه گذاشته و مدیریت آینده آن را در اختیار گیرد و شکی نیست در رسیدن نسل امروزبه شناخت منطقی و صحیحاز وضعیت ایران قبل از انقلاب همه حتی خود جوانان مسئول هستند و در این میان هر چه شناخت نسل های جدیدبیشتر باشددلدادگی عقلانی و منطقی به نظام اسلامی نیز بیشتر خواهد بود چرا که بازخوانیتاریخ ایران قبل از انقلاب، جز تصویری شکننده، مأیوس کننده، وابستگی شدید به اجانب و در نهایت ضعف، به جای نگذاشته و مطالعه افول ارزش های دینی و ملی،تاراج رفتن ذخایر ملی و، عدالت به یغما رفتهو هزاران مصیبت دیگر که بر کشور عزیز ایران وارد شده بود، جز باری از اندوه و غصه برای هر ایرانی به ارمغان نمی آورد.
بدیهی است هر چه شناخت نسل امروز نسبت به وضعیت ایران قبل از انقلاب کامل تر باشد در کوران حوادث مقاوم تر و در مقابل دشمنی های دشمنان ثابت قدم تر خواهد بود و این همان یکی از نکات مورد توجه ربر معظم انقلاب در بیانیه مزبور است. آنجا که فرمودند: «عزیزان! نادانستهها را جز با تجربهی خود یا گوش سپردن به تجربهی دیگران نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزمودهایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیدهایم و شما خواهید دید. دهههای آینده دهههای شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنا فداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزهای قوی، تحریف و دروغپردازی دربارهی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همهی ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیادهنظامش نمیتوان شنید».
2- توجه به دستاوردهای چهل ساله انقلاب
معمولا میزان توفیق هر انقلابی را در دست یابی به اهداف آن جستجو می کنند بدین معنا که آیا در مسیر اهداف و سیاست های کلان و راهبردی خویش به کچا رسیده و چه دستاوردهایی داشته است و از این رهگذر است که تبیین دستاوردها در تثبیت انقلاب و و تقویت ایمان مردم نسبت به آن، نقش اساسی داشته و بسیار مهم است و از آنجا که حق مردم است که از دستاوردهای انقلاب اسلامی آگاه باشند، تبیین آنها برای مردم خصوصا نسل جدید لازم و ضروری استتو شکی نیست اهمیت اطلاع رسانی توفیقات انقلاب و نظام اسلامی در دستیابی به اهداف، کمتر از خود دستاوردها نیست. بنابراین یکی از متصدیان امور در نظام اسلامی بیان صحیح پیروزی ها و دستاوردهای متنوع در حوزه های مختلف علمی و عملی است و به دلیل همین ضرورت است که توجه به این مهم در بیانیه رهبر معظم انقلاب مورد توجه خاص قرار گرفته است.
3- تضعیف امید به آینده، برنامه اساسی دشمن
اکنون که با برگزاری باشکوه جشن چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن، وارد دهه پنجم انقلاب شده ایم و هر چند در رویارویی های مختلف با استکبار و نظام سلطه، به لطف الهی دشمن را اسیر اقتدار خویش کرده ایم، ام نباید فراموش کرد که دشمن شکست خورده برای جبران شکست های خویش از هر حربه ای استفاده می کند تا ضربه خویش را وارد سازد و نباید فراموش کرد که تضعیف امید به آینده، برنامه اساسی دشمن است. ایجاد روحیه یأس و نومیدی نسبت به آینده حربه خطرناکی است که در صورت غفلت و عدم بصیرت، چه بسا در دست دوستانی به حرکت درآید. بر همه ماست که راه پرافتخاری را که آمده ایم با قوت ادامه دهیم و با تبیین چشم انداز بلند نظام اسلامی و امید به آینده را در تمام آحاد جامعه اسلامی زنده نگه داریم و در این جبهه نیز طعم تلخ شکست را به دشمن بچشانیم. مقام معظم رهبری در فرازی از بیانیه "گام دوم" فرموده اند: « اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جستهام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشتهام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامهی همیشگی هزاران رسانهی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهدهاند که با استفاده از آزادیها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصرهی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشهایترین جهاد شما است.
4- ضروت انقلابی ماندن و تاوان های سنگین بی تفاوتی
یکی از شرایط ماندگاری و ثبات هر انقلابی، ماندگاری و ثبات انقلابیون است. اگر جامعه ای که انقلاب کرده است، خود به مرور زمان و یا هر علت دیگر نسبت به آرمان های انقلابی اش متزلزل گردیده و ثبات عقیدتی و انقلابی خود را از دست دهد، ثبات اصل انقلاب نیز به مخاطره می افتد چرا که انقلابی ماندن علت مبقیه اصل انقلاب و به مراتب مهمتر از انقلاب کردن است. اگر جامعه و پدیدآورندگان انقلاب اسلامی به ویژه خواص با آرمان های انقلابی فاصله بگیرد، طبیعتاً انقلاب نیز به عنوان یک معلول که تابع علت خویش است، نسبت به ارزش های خود رنگ باخته و از انقلابی بودن جدا شده و به نظامی تهی از آرمان ها و ارزش های اسلامی تبدیل می گردد. وقتی انقلابی بودن به معنی اعتقاد و التزام به ارزش های انقلابی و اقدام در مسیر عملیاتی شدن آنها تا رسیدن به هدف نهایی است، در خصوص انقلاب اسلامی هم، انقلابی بودن یعنی اعتقاد به حقانیت انقلاب اسلامی، التزام به آرمانها و ارزشهای آن و انقیاد نسبت به رهبری نظام و عمل بر اساس فرمانهای معظمله است و انقلابی ماندن یعنی اصرار و تأکید بر آرمان ها و ارزش ها و اعتقادات انقلابی و نباید فراموش کرد که یکی از آسیب های خطرناک انقلابی ماندن، بی تفاوتی نسبت به انقلاب و نظام اسلامی است که می تواند ضربات سنگینی را بر پیکره نظام اسلامی و جامعه دینی وارد کند. بی تفاوتی، انسان را نسبت به جامعه و قضایای اطراف خود و حتی نسبت به امورات فردی و خانوادگی بی مسئولیت می کند. و معلوم است انسان بی مسئولیت هم خطر ساز است و هم در معرض خطرها و آسیب های بزرگ و در خصوص انقلاب و نظام اسلامی یکی از آرزوهای اساسی دشمن، بی تفاوت دیدن مردم و امروز تمام امکانات رسانه ای و سایبری خود را در رسیدن به چنین آرزویی به کار بسته است چرا که ضربه زدن به دستاورد بزرگ انقلاب که نظام اسلامی است از طریق تضعیف و تخریب روحیه انقلابی و انقلابی ماندن مردم و خواص است که آن هم از بی تفاوتی نسبت به آرمان ها و مسئولیت های انقلابی نشأت می گیرد. به همین دلیل بر آحاد جامعه خصوصا خواص و آنهایی که در تکون این نظام مقتدر از جان و مال و فرزند مایه گذاشته اند، آن است که نسبت به این آسیب بزرگ هشیار بوده و نسبت به توطئه های دشمن بصیر و بیدار باشند چرا که خواب معنا ندارد وقتی دشمن بیدار است.
5- لزوم تبیین برهانی مؤلفه های معنوی و اخلاقی انقلاب اسلامی
یکی از مؤلفه های اساسی در تحقق و نیز صدور انقلاب ابتنای آن بر معنویت و ارزش های اخلاقی بود؛ انقلابی برخاسته از آموزه های اسلامی و مبتنی بر درس مکتب اهل بیت علیهم السلام. انقلاب مبتنی بر جهان بینی الهی نمی تواند تهی از معنویت و ارزش های اخلاقی باشد و بلکه اگر معنویت در تاروپود آن ریشه نداشت، امروز شاهد صدور جهانی و حضور آن در قلوب انسان های حقیقت طلب نبودیم و امروز نگاه ملت های مستضعف به ایران و نظام مقدس اسلامی نبود. انسان بالفطره کمال طلب و به دنبال معنویت و تحصیل ارزش های اخلاقی است و استقبال ملت ها و جوامع حقیقت خواه و کمال طلب از انقلاب اسلامی ناشی از این مشخصه های اساسی است.
اما آنچه این دو اصل مهم را تهدید می کند، اشرافی گری، تجمل گرایی و دنیا پرستی جامعه و نیز تبلیغات متراکم ابزارهای رسانه ای دشمن است بازخوانی برهه هایی از تاریخ اسلام گواه نقش مخرب دنیاپرستی و تجمل گرایی در افول معنویت و اخلاق است. مگر شهادت اما حسین علیه السلام ناشی ازدنیاگرایی خواص و به تبع آنها عوام نبود؟ جنگ نرم دشمن امروز بر ترویج ابتذال و تبلیغات ضداخلاقی متمرکز شده است او می داند که با تهی شدن جامعه از معنویت و افول ارزش های اخلاقی، انگیزه ای برای حفظ اعتقادات دینی و انقلابی و نیز دفاع از آنها باقی نخواهد ماند. دشمن می داند که انسان دور از معنویت و اخلاق و گرفتار در دام بی هویتی، نه تنها نمی تواند بر اعتقادات انسانی و دینی و انقلابی پای بفشرد بلکه ابزار مناسبی در مسیر تخریب آنهاست و به همین دلیل صرف هزینه های کلان در جهت معنویت ستیزی و اخلاق زدایی را متحمل می شود. بر همین اساس یکی از توصیه های رهبری در بیانیه مذکور آن است که: «ابزارهای رسانهای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضدّ معنویّت و ضدّ اخلاق نهاده است و هماکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتّی نونهالان با بهرهگیری از این ابزارها را به چشم خود میبینیم. دستگاههای مسئول حکومتی در این باره وظایفی سنگین بر عهده دارند که باید هوشمندانه و کاملاً مسئولانه صورت گیرد. و این البتّه به معنی رفع مسئولیّت از اشخاص و نهادهای غیرحکومتی نیست. در دورهی پیش رو باید در این بارهها برنامههای کوتاه مدّت و میان مدّت جامعی تنظیم و اجرا شود؛ انشاءالله».
اکنون که انقلاب ما مبتنی بر اصول معنوی و اخلاقی بنا نهاده شده است، و افول معنویت و بی اخلاقی ها در تعارض با اهداف و سیاست های نظام اسلامی است، باید مواظب بود تا جامعه دستخوشت برخی بی اخلاقی ها و حوادث معنویت زدا نگردد. همه باید بدانیم توهین، تخریب، سوء ظن، سیاه نمایی و خلاصه بی اخلاقی، امری غیر انسانی و غیر اسلامی و حرکتی شیطانی است حال از هر کس و با هر انگیزه ای صورت پذیرد.
6- ضرورت ارتقای تلاش های علمی و فعالیت های پژوهشی
یکی از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی ارتقای جایگاه بین المللی ایران در حوزه علم و پژوهش است و امروز دوست و دشمن بر این امر اذعان دارند و مطالعه تطورات علمی و تامل در جریان تولید علم آن هم در حوزه های مختلف علمی، ما را به این حقیقت رهنمون می سازد که ایران اسلامی در طول این چهل سال، در فتح قله های علم حرکت پر شتاب داشته و خواهد داشت. اما نکته ای که نباید مغفول واقع شود، ضرورت ادامه و ارتقای این حرکت است و یکی از دغدغه های مهم مقام معظم رهبری در بیانیه "گام دوم"، ضرورت سرعت بخشیدن به حرکت علمی کشور است. آنجا که فرموده اند: «آنچه من میخواهم بگویم این است که این راه طی شده، با همهی اهمیّتش فقط یک آغاز بوده است و نه بیشتر. ما هنوز از قلّههای دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّهها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهمترین رشتهها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم؛ ما از صفر شروع کردهایم. عقبماندگی شرمآور علمی در دوران پهلویها و قاجارها در هنگامی که مسابقهی علمی دنیا تازه شروع شده بود، ضربهی سختی بر ما وارد کرده و ما را از این کاروان شتابان، فرسنگها عقب نگه داشته بود. ما اکنون حرکت را آغاز کرده و با شتاب پیش میرویم ولی این شتاب باید سالها با شدّت بالا ادامه یابد تا آن عقبافتادگی جبران شود». در این مجال لازم است به برخی ضرورت ها و آسیب های حوزه تولید علم اشاره شود.
اما ضرورت ها:
الف) ايمان و اعتقاد به ضرورت تحقق نوآوری: يكي از عوامل مهم در این خصوص ، اعتقاد به ضرورت نوآوری و شکوفایی خلاقیت هاست چرا كه اگر ضرورت نياز به این مهم از يك باور اساسي نشأت نگيرد، شاهد كمترين حركتي در این جهت نخواهیم بود. چرا كه در اين صورت فعالیت های علمی در هر سطحي كه وجود دارد، امري كافي تلقي ميگردد و در نتیجه انگیزه ای برای اقدام در جهت نوآوری وجود نخواهد داشت.
ب) استقبال از نقد انديشه و تقويت قوه انتقادپذيري نخبگان: هر چند در پيمودن طريق علم، اتكا به قواعد منطقي و عقلاني و نيز اصول موضوعه در هر حوزه علمي، مورد تأكيد است اما در عين حال تقويت روحيه انتقادپذيري و تحمل نظر مخالف امري مقبول و بلكه لازم است. مهم آن است كه، در طرح يك نظريه، راه نقد و انتقاد نسبت به معنا و محتواي آن باز باشد و صاحب نظريه از انتقادهاي موجه و مدلل در جهت تكامل و ارتقاي كيفي نظريه علمي خويش استقبال نمايد.
ج) توجه به قدر و بهای پژوهش و پژوهش گر یکی از مولفه های جدی در امر نوآوری است. تهیه ساز و کار تحقیق و پژوهش و اطلاع رسانی مناسب در راستای تبیین لزوم زنده بودن تحقیق و پژوهش در جامعه و نیز بزرگداشت پژوهشگران از حیث معنوی و مادی امری غیر قابل انکار است هر چند متاسفانه، شواهد، نه تنها موید وضعیت مطلوبی در این خصوص نیست؛ که گویای نوعی بی مهری به محقق و پژوهشگر است. بدیهی است چنین بی مهری ها و رویه های نامیمون نه تنها انگیزه پژوهشگر را برای کار بیشتر و دقیق تر ارتقا نمی دهد، که موجب افول انگیزه و چه بسا در مواردی موجب از بین بردن اصل انگیزه در شخص و وهن تحقیق و پژوهش گردد و معلوم است چنین رویّه نامطلوبی در نقطه مقابل مسئله نوآوری و شکوفایی است.
اما آسیب ها:
ا) سطحينگري و شتاب زدگی در تحقيقات: اتكا به مطالب سطحي و نیز تكرار كليشهاي کلمات دیگران قطعاً نميتواند رهآورد نويني در تحقيقات علمي باشد گفتههاي ديگران را كه خودشان گفتهاند، نيازي به اعاده و استفاده كليشهاي از آنها نيست. البته اين بدين معنا نيست كه نظريههاي گفته شده را بايد به دور انداخت و نسبت به آنها توجه و اهتمام نداشت بلكه مراد آن است كه اين نظريات آخر علم و پژوهش قلمداد نگردد. بديهي است در پارهاي از موارد، بيان نظريات ديگران به منظور استفاده و يا نقد و بررسي، امري مطلوب و معقول است و نيز گاهي ذكر نظريهاي از آن جهت كه صاحب آن نظريه از موقعيت علمي والايي برخوردار است، به منظور بهرهبرداري استنادي از آن، مورد توجه قرار ميگيرد و مسلم است چنين اموري غير از سطحينگري در تحقيقات و عدم نوآوري علمي است.
ب) عدم توجه لازم به پژوهش محوري در قبال آموزش محوري: هر چند پژوهش متوقف بر آموزش است اما آموزش فقط فراگرفتن است و مقدمه تحقيق و پژوهش. آموزش با هدف توليد علم و فرهنگ و تمدن صورت ميپذيرد پس قهراً نبايد محور اصلي و هدف قرار گيرد كه اگر چنين باشد، باز شاهد نوعي ركود در عرصههاي مختلف علمي خواهيم بود.
ج) عدم هماهنگي تحقيقات علمي از حيث زمان با رقيبان: اگر بناي ما بر آن است كه در جامعه جهاني حرف نو داشته باشيم به گونهاي كه نگاه جهان را مجلوب خود كنيم، نه تنها از علم روز و جهان انديشه نبايد عقب بمانيم بلكه بايد در موقعيتي بالاتر قرار گرفته و منزلتي فراتر را درك كنيم، در غير اين صورت هميشه سفرهنشين علم ديگران خواهيم بود. آرمان انقلاب اسلامی حرکت است و توقف، آسیب آن. حرکت به سوی مرتبهاي از علم و فنآوري و تمدنسازي که نه تنها از علم روز و تكنولوژي حاكم بر جهان عقب نباشد بلكه همچون دوران شكوفايي تمدن اسلامي، غرب را سفرهنشين علم خويش نمايد و شکی نیست دفع و رفع چنین آسیبی مرهون اموری از قبیل شناخت تطورات علم و آگاهی از روند رو به رشد آن در عرصه بین المللی و ارتقای توانمندی ها و ابزارهای تولید علم با هدف احیا و شکوفایی تمدن اسلامی است.
حجت الاسلام والمسلمین رضایی مهر
رییس مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
انتهای پیام / 137
کد مطلب: 74861