اجرای سیاستهای شهر هوشمند در کشور علیرغم گامهای مؤثری که در این زمینه برداشتهشده ولی تا رسیدن به شرایط مناسب فاصله زیادی دارد و به نظر همتی مضاعف آنهم در تصمیمات کلان کشور میطلبد.
شهر هوشمند؛ یک هدف دستیافتنی یا یک تخیل دور از دسترس
خبرگزاری تسنیم , 16 تير 1398 ساعت 13:30
اجرای سیاستهای شهر هوشمند در کشور علیرغم گامهای مؤثری که در این زمینه برداشتهشده ولی تا رسیدن به شرایط مناسب فاصله زیادی دارد و به نظر همتی مضاعف آنهم در تصمیمات کلان کشور میطلبد.
به گزارش قم نیوز «شهر هوشمند به شهری گفته میشود که بر اساس آخرین نظریههای تکاملیافته مدیریت شهری بر پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات، داری شش معیار اصلی حکمروایی هوشمند، شهروند هوشمند، محیط زندگی و محل زندگی هوشمند، اقتصاد هوشمند، حمل و نقل هوشمند و انرژی هوشمند باشد». این تعریفی است که با نخستین جستجوی واژه «شهر هوشمند» به دست میآید.
واژهای که البته اگر چه در ایران هنوز بسیار دور از دسترس به نظر میرسد اما شیوه مدیریت شهری بسیاری از شهرهای بزرگ در محور رسیدن به این مهم پیش میرود. شهر هوشمند شهرهایی هستند که برمبنای صفر و یک و یا به تعبیری فناوری اطلاعات ساخته میشوند و همه چیز در آنها کاملاً مجازی و هوشمند اداره میشود. شهری که اگر چه تحقق آن تخیلی به نظر میرسد اما تلاشهای کوچکی برای رسیدن به آن در حال انجام است. به همین بهانه گفتوگویی با همایون یزدان پناه رئیس ستاد شهر هوشمند شهرداری قم داشته ایم که در ادامه میآید.
تاریخچه توجه کشورها به هوشمندسازی به چه زمانی برمیگردد؟
یکی از مباحث پایهای و اصلی سازمانهای خدمترسان در دنیا در طول تاریخ ارائه خدمات بهتر به شهروندان بوده است، در هر عصری متناسب با دانش و خدمات روز آن عصر به سمتی رفتند که کیفیت ارائه خدمت را بیشتر یا هزینه ارائه خدمت را کمتر کنند. از 40 سال پیش در دنیا بحثی در همین راستا برای افزایش کیفیت و سرعت ارائه خدمات و کاهش هزینه در دنیا مطرح شد و در عصر ارتباطات بحث استفاده از اطلاعات و فناوری ارتباطات و ارائه خدمات الکترونیکی در دنیا پررنگ شد.
ارائه خدمات الکترونیکی استفاده از تجهیزات الکترونیکی و خصوصاً کامپیوتر برای ارائه الکترونیکی خدمات بود، به این دلیل که در عصر حاضر سیستمهای خدمات دهنده فرآیندهای پیچیده و بیشتری پیدا کردهاند، شرایط اقتضای زمان و تنوع خدمات و توقعات مردم باعث شد که مدیریت این خدمات بهصورت سنتی سختتر بشود، همین امر سبب شد سازمانهایی که نتوانستند به سمت استفاده از فناوری اطلاعات چرخش کنند ارائه خدماتشان دچار مشکل شد.
مشکل این بود که با دفتر و کاغذ و مراجعه حضوری میخواستند خدمات بسیار بیشتری را ارائه بدهند که باعث ایجاد صف و کاهش سرعت میشد و همین مسئله فساد را ایجاد میکرد و سیستمهای الکترونیکی راهکاری برای از بین رفتن این نقیصه و کاهش فساد بود به این طریق که خدمات را سیستمهای الکترونیکی انجام میدادند و خود متقاضی میتوانست در خانه بنشید و روند اجرای این خدمات را از طریق سیستمهای الکترونیکی مشاهده کند.
استفاده از سیستمهای الکترونیکی در ایران چه سرنوشتی داشت ؟
اجرای این طرح در ایران چندان موفقیتآمیز نبوده است، به این طریق که مکانیزاسیون و الکترونیکی شدن خدمات شروع شده اما در درصد کمی از سازمانها اجرایی شده است و مشکلات مردم پابرجاست. دلیل عمده شکست در ایران هم این بود که علمباوری در بین مسئولان اجرایی به طور متوسط کم است، اینکه چقدر عقیده و علم برای برطرف کردن مشکلداریم مسئله مهمی است که بین مسئولان اجرایی کشور ضعیف است.
از دلایل شکست طرحهای الکترونیکی در کشور بگویید؟
دلیل جزئیتر هم این بوده که روش اجرای این موضوع بهخوبی اجرایی نشده است از سال 79 و 80 در قوانین مصوب کشوری بحث دولت الکترونیک آمده است، در سال 80 نخستین قانون تکفا بود که در برنامه و بودجه کشور آمد. در این 18 سال گذشته اگر بخواهیم اندازهگیری کنیم که چند درصد به دولت الکترونیکی رسیدهایم نتایج به 50 درصد هم نمیرسد که این ناشی از روش اجرا است. در روش اجرا باید ساختار مناسب اجرای آن را ایجاد کنیم.
مشکل عدم اجرای درست این موضوع چیست؟
ما ساختار را تشکیل دادهایم اما مناسب نبود و ساختاری نبود که ما را به هدف برساند و ضعیف بود. نکته این است که ما باید یک تغییر بزرگ انجام بدهیم که سازمانی که با قلم و کاغذ و سلیقه افراد کار میکند ماهیت کارش عوض شود و همه چیز به سیستمهای کامپیوتری واگذار شود با همان هدفی که قبل از این هم وجود داشت.
مشکل اصلی این شکست استفاده از سیستمهای الکترونیکی چه بود؟
در این تغییر عمده مهمترین مانع افراد بودند. در حال حاضر فناوری از لحاظ سرعت و کیفیت کامپیوتر نسبت به 20 سال پیش چندین برابر شده است. درحالیکه در همان 20 سال پیش در دنیا از امکانات همان زمان استفاده کردند و خدمات را الکترونیکی کردند اما ما هنوز با امکانات موجود نتوانستهایم این کار را بکنیم و در واقع مشکل اصلی به همان عدم امکان تغییر نیروی انسانی بوده است. متولیان الکترونیکی کردن سازمانها اختیار و قدرت افراد را نداشتهاند چون خودشان رئیس داشتهاند.
برای برطرف کردن این مشکل چه راهکاری وجود دارد؟
در سال 83 و 84 در کلانشهرها شورایی به نام شورای راهبری فناوری اطلاعات و ارتباطات کلانشهرها ایجاد شد و به این مسئله رسیدیم که باید بر اساس استفاده از تجربه دنیا کار کارشناسی انجام بدهیم و برنامهای برای توسعه فناوری اطلاعات در شهرداریها داشته باشیم. مشاور برای هر شهری برنامه کلان توسعه فناوری اطلاعات را بعد از یک سال و نیم و مطالعاتی که صورت گرفت از راهبرد تا برنامه اجرایی را تصویر میکرد که هر شهرداری برنامه خود را تا 5 سال تدوین میکرد اما در همین هم مشکلاتی ایجاد شد.
چرا بعد از سالها هنوز شهرداریها به رضایتمندی مردم نرسیدهاند؟
از نظر خرید سیستمهای سختافزاری مشکلی وجود نداشت اما در قسمت نرمافزاری که باید با نیروی انسانی جایگزین میشد دچار مشکل شدیم، البته مشاور پیشبینی کرده بود که باید مدیریت ارشد اطلاعات زیر نظر شهردار در نظر گرفته شود. نزدیک به 15 سال است که این برنامه میگذرد و شهرداریها اصولی و نیمه اصولی برنامههای 5 ساله اجرا کردند اما هنوز یک شهروند عادی از خدمات شهرداری راضی نیست. اقدامی صورت نگرفت که بتواند حضور شهر منتفی شود در حالی که هدف همین بود که سیستم شفاف شود که مردم حضور پیدا نکنند و امکان جذب سرمایهگذار داخلی فراهم شود.
برای اصلاح این ساختار چه اقدامی صورت گرفت؟
اصلاحاتی صورت گرفت و معاونتهای برنامهریزی در شهرداریها ایجاد شد، اما مسئولیتهای بسیار زیادی داشتند که اصلاحات الکترونیکی در میان آنها گم میشد. در دنیا بحث الکترونیکی شدن و شهرهای الکترونیکی بسیار موفق مطرح شد حتی کشورهای همسایه هم به این سمت رفتند و سرمایهگذاران را جذب کردند و یک مفهوم جدیدی تحت عنوان شهر هوشمند شکل گرفت که یک پله فراتر از شهرداری الکترونیکی است.
تفاوت شهرداری الکترونیک و شهر الکترونیک چیست؟
ما یک شهرداری الکترونیکی داریم، یک شهر الکترونیکی و یک شهر هوشمند، از آنجا که مدیریت شهری و دستگاههای خدمات شهری یکپارچه نیست تحقق این کار ممکن نبود بعد از آسیبشناسی متوجه شدیم که این مشکل هم به ساختار برمیگردد. دستگاههای خدمت رسان باید میتوانستند به تصمیمگیری واحد برسند اما مدیر آی تی که باید این کار را میکرد اختیار این کار را نداشت.
نمونه از سامانههای هوشمند شهری بگویید؟
در شهر هوشمند علاوه بر اینکه باید خدمات الکترونیکی شود، خود سامانههای هوشمند در شهر هوشمند برای تصمیمگیری به شما کمک میکنند. یک مثال سامانه هوشمند تاکسیهای اینترنتی است به این طریق که در سامانههای هوشمند تاکسی اینترنتی امکانی فراهم میشود که مسافر نوع ماشین را انتخاب کند در صورتی که در تاکسیسرویس معمولی معمولاً این اتفاق نمیافتد. اما در مرحله هوشمند سازی حتی مسافر میتواند در مورد چهره راننده هم انتخاب داشته باشد. در این سیستمها در سامانه تعداد سفرها و کیلومترهایی که یک فرد رفته است و شهرهایی که رفت و آمد داشته است را حساب میکند و بر اساس آن به مخاطب پیشنهاد میدهد و بر اساس آن پیشنهاد ویژه و تخفیف هم ارائه میدهد و همه اینها باعث میشود که شهر هوشمند یک زندگی همراه با رفاه را برای شهروند فراهم کند.
انتهای پیام/ 110
کد مطلب: 79526