رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با بیان اینکه هیچ تقابلی میان احکام شرعی و دستورات بهداشتی وجود ندارد، گفت: اسلام نسبت به حفظ جان بسیار تأکید دارد.
آیت الله فاضل لنکرانی: هیچ تقابلی میان احکام شرعی و دستورات بهداشتی وجود ندارد
خبرگزاری مهر , 25 اسفند 1398 ساعت 17:28
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با بیان اینکه هیچ تقابلی میان احکام شرعی و دستورات بهداشتی وجود ندارد، گفت: اسلام نسبت به حفظ جان بسیار تأکید دارد.
به گزارش قم نیوز در هفتههای اخیر و با شیوع بیماری کرونا مباحث زیادی خصوصاً در فضای مجازی در زمینه تأثیر دعا و نیایش و همچنین رعایت نکات بهداشتی و راهکارهای پزشکی برای رفع بیماری کرونا مطرح شده است.
در این میان آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) با ورود به این موضوع توضیحاتی داده که بدین شرح است.
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از سؤالاتی که این روزها برای ملت عزیز ما مطرح میشود این است که آیا تقابلی میان احکام شرعی و دستورات بهداشتی وجود دارد یا خیر؟ متأسفانه یک گروه اینجا جانب افراط را طی میکنند و همه افکار و اندیشهها را متوجه عوامل ظاهری این عالم میکنند و یک گروه هم جنبه تفریط را طی میکنند و فقط مسئله دعا و تضرع و استمداد از خدای تبارک و تعالی را مطرح میکنند.
ما همه این عواملی که در عالم هست را تحت اراده خدا میدانیم، اگر بنا باشد یک قرص انسان مریضی را شفا بدهد تا خدا اراده نکند او نمیتواند تأثیری داشته باشد.
اگر یک انسانی معتقد باشد که به اراده خودش و فقط با علم پزشکی میتواند به نتیجه برسد این اشتباه محض است!
از آن طرف اگر یک کسی معتقد باشد که فقط باید با تضرع و دعا به نتیجه برسیم این هم یک اشتباهی است که او میکند.
اساساً این نکته را میخواهم مورد توجه قرار بدهم که اگر ما اسباب این عالم را از هم جدا کنیم این خودش یک نوع شرک است، ما همان طوری که دارو و پزشک را جز علل برای صحت یک انسان میدانیم در کنار اینها امر معنوی دعا و تضرع را هم مؤثر میدانیم.
البته نمیخواهیم انکار کنیم و نباید از این غفلت کرد که در میان این عوامل دعا به مراتب قویتر است و گاهی اوقات هم این اتفاق افتاده که به صورت غیر طبیعی یک انسان با دعا معالجه شده اما ما در روایات داریم که یک پیامبری از انبیا الهی مریض شده بود و به او گفتند چرا معالجه نمیکنی؟ گفت آن کسی که مرا مریض کرده باید مرا شفا بدهد، از جانب خدای تبارک و تعالی وحی آمد، تا خودت را مداوا نکنی تو را شفا نمیدهم!
بنابراین اشتباه این است که ما بین این علل تفکیک میکنیم؛ ما به حسب ظاهر یک علل ظاهری مادی داریم، یک علل معنوی داریم. هم باید از این علل مادی استفاده کرد ««أَبَی اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ الْاُمور إِلَّا بِالْأَسْبَابِها» این سنت خدای تبارک و تعالی است، اگر یک کسی گرسنه است بگوید من بدون اینکه غذا بخورم میخواهم با دعا خودم را سیر کنم، این بر خلاف سنت خدای تبارک و تعالی است، خدای تبارک و تعالی جسم انسان را طوری قرار داده که برای سیر شدن نیاز به غذا دارد و بدون این غذای مادی سیر نمیشود! حالا یک کسی بگوید من گرسنهام، تشنهام، من بدون اینکه آب بخورم، سیراب میشود.
ما باید اسباب ظاهری این عالم را مأموران الهی بدانیم یعنی این قرص خودش مأمور خدا برای سلامتی انسان است، این آب مأمور خداست برای اینکه این انسان را از تشنگی نجات بدهد، این غذا مأمور خداست برای اینکه انسان را از گرسنگی نجات بدهد. تا خدا اراده نکند به این نتیجه نخواهد رسید و دعا و تضرع هم همینطور است.
این عالم یک عالم علت و معلول است، عالم حرج و مرج نیست و باید از راههای علمی و پزشکی جلو برویم.
خدای تبارک و تعالی سنّتش بر این است که بشر همان طوری که عوامل ظاهری را مورد توجه قرار میدهد، یک کسی میخواهد عالم بشود، میخواهد به مرتبه اجتهاد برسد یا پزشک بشود، اگر در خانه بنشیند من دعا میکنم خدا یک شبه من را مجتهد و پزشک کند این برخلاف سنت الهی است «لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَی» سنت الهی اینست حتی در رزق باید تلاش و کوشش کند. ما در روایات داریم که به بعضی از ائمه ما عرض میکردند فلان شخص در خانه خودش نشسته و میگوید من دعا میکنم خدا رزقم را به من برساند، فرمودند این کار اشتباهی است، خدا وعده داده رزق هر انسانی را به او بدهد ولی به شرطی که او تلاش کند، فعالیت خودش را کند، یعنی خدا میخواهد انسان هم متوجه عوامل ظاهری این عالم باشد،
این عالم یک عالم علت و معلول است، یک عالمی است که سراپا نظم و قانون در این عالم تکوین وجود دارد، یک عالم هرج و مرج نیست که همینطوری هر چیزی هر نتیجهای برای هر کسی بخواهد باید با راه خودش تحقق پیدا کند، اگر کسی مریض شد، وظیفه شرعیاش هست به عنوان یک واجب خودش را معالجه کند، هیچ انسانی حق ندارد بگوید من مالک خودم، من مریض شدم و میخواهم بمیرم، این حرف غلط و مخالف با دین و فقه ماست، فقه میگوید اگر مریض شدی بر تو معالجه خودت واجب است، مگر یک مرضی باشد که با صبر و حوصله خود به خود بدن او را حل کند و نیازی به مراجعه به طبیب نداشته باشد.
اگر این روزها افرادی مریض هستند مبادا این را کتمان کنند، به طبیب مراجعه کنند و با او ارتباط برقرار کنند حفظ نفس واجب است. اما در کنارش خدا میفرماید بدان که طبیب وسیله است، قرص دارو است اما شفا دست خدای تبارک و تعالی است و بشر باید به عوامل ظاهری و باطنی توجه داشته باشد. عوامل ظاهری موجب رشد علم میشود و عوامل باطنی موجب ارتقای روحی و ایمان میشود.
بنابراین اسلام نسبت به حفظ جان بسیار تأکید دارد، باید از راههای علمی و پزشکی جلو برویم. از همین جا باید از مسئولین پزشکی قدردانی کنم که دارند بانهایت تلاش و ایثار جهاد میکنند، ان شاء الله این مشکل را حل کنند.
انتهای پیام / 137
کد مطلب: 86819