قم نيوز : حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی استاد اقتصاد دانشگاه مفید و عضو هیات علمی این دانشگاه در گفتگویی به هشت سوال ایرنا در باب تاثیرات اقتصادی کرونا بر استان قم پاسخ گفت.
به گزار قم نیوز توضیحی درباره شرایط اقتصادی کشور در ارائه خواهم کرد پیش از آن باید بگویم که استان قم نیز جزیی از کشور بوده و همان پیامدها را خواهد داشت. اما علاوه بر آن نکات، چون قم، شهری زیارتی است و در ایام شیوع کرونا هم حرم بسته بوده است، لذا گردشگری مذهبی در اثر کرونا کاهشیافته و این صنعت تضعیفشده است. همچنین قم شهری مهاجرپذیر است، ازاینرو با شیوع کرونا و تعطیلی مدارس و برخی از مشاغل، تعداد قابلتوجهی از خانوارها (ی مجاور و مهاجر) به شهرها و مناطق خویش رفتند تا کرونا پایان پذیرد و یا از شدت آن کاسته شود، لذا این امر بر تقاضای کالاهای خدماتی و مصرفی در این شهر نیز اثرگذار بوده است.
- همهگیری کرونا چه تغییرات اقتصادی در سطح ملی ایجاد کرده است؟
برای پاسخگویی به این مساله لازم است وضعیتی که قرار داشتیم را ترسیم نماییم؛ برخلاف بسیاری از کشورهای دنیا که رشد اقتصادی مثبت و وضعیت نسبتا پایدار و متعادلی داشتند، ایران در شرایط پیش از کرونا، تحت تاثیر شرایط تحریمی قرار داشت که این امر منجر به افزایش نرخ بیکاری در کشور، منفی شدن رشد اقتصادی و کاهش شدید سرمایهگذاری شده و در نتیجه حجم فقر افزایشیافته بود.
از اواخر سال ۱۳۹۶ که نرخ ارز ۳۵۰۰ تومان بود به ۱۶ هزار تومان قبل از کرونا رسید و در نتیجه هزینههای تولید افزایش یافت، نرخ تورم به بالای ۴۰ درصد و نرخ بیکاری نیز افزایش یافت و حدود ۴۰ درصد جمعیت کشور به زیر خط فقر قرار گرفتند. تورم رکودی اشارهشده رشد ناامیدی در میان گروه زیادی از جوانان را پدید آورده و اعتماد عمومی را بیش از گذشته کاهش داده است. به همین دلیل اعتراضاتی در سال ۹۸ بروز کرد؛ بنابراین شرایط اقتصادی کشور پیش از کرونا نیز خوب نبود.
بخش دیگری از نابسامانی اقتصادی نیز به ساختار اقتصاد کشور که اقتصادی دولتی، رانتی و دلالی است برمیگردد؛ ساختار اقتصاد ما تولید محور نیست. ماهیت اقتصاد رانتی و دلالی این است که در شرایط فشارهای تحریمی و بروز عدم تعادلهای اقتصادی، تولید تضعیفشده و دلالی بستر مناسبتری نسبت به گذشته پیدا کرده و تقویت میگردد؛ در نتیجه گروهی از این شرایط سوءاستفاده کرده و ثروتهای زیادی به جیب زدهاند.
بر اساس آمار سال ۹۸، سرمایهگذاری خالص کشور منفی شد، این آمار نه فقط به این معناست که وضعیت کنونی ما مناسب نیست، بلکه بیانگر بحرانی بودن آینده کشور نیز خواهد بود. بنابراین اشتغال و رفاه فردای ما نیز تهدید شده است.
کرونا این مشکلات را بیشتر دامن زد. برخی از مشاغل اساسا تعطیل و برخی نیز نیمه تعطیل شد، فعالیتهای ساختمانی، رستورانها، گردشگری، حملونقل و بسیاری از مشاغل خدماتی شدیدا کاهش یافت.
بیکاران در کشور بنا بر برخی آمارها حدود سه میلیون نفر برآورد شده بود، ولی در گزارشی که اخیرا مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی اعلام کرده، حداقل حدود سه میلیون نفر اعلامشده است؛ یعنی برآوردی از حجم بیکاری مطرح کردهاند. در آن گزارش آمده است که حداقل ۲ میلیون و ۸۷۰ هزار نفر و حداکثر حدود ۶ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر حجم بیکاری تحمیلی از ناحیه کروناست و این غیر از آمار بیکاریهای قبل است.
بنابراین وضعیت کشور، وضعیتی بدتر از گذشته به لحاظ بیکاری خواهد شد و این بیکاری فقر را نیز به دنبال خواهد داشت، کرونا بنگاههای کوچک و متوسط را نیز تعطیل یا نیمه تعطیل کرده است؛ از سوی دیگر به دلیل شیوع کرونا به همه کشورهای جهان، صادرات غیرنفتی کشور هم کاهش داشته است. پیشازاین به دلیل شرایط تحریمی نیز صادرات نفتی به شدت کاهشیافته بود.
وزیر اقتصاد در ۱۹ فروردینماه پیشبینی کرد حجم اقتصاد ایران حدود ۱۵ درصد کوچک میشود و ما با رشد منفی ۱۵ درصد در اقتصاد مواجه هستیم که اگر این مساله را با قبل و ۲ سال اخیر مقایسه کنیم، مجموع اینها نشان میدهد با حجم بالایی از کوچک شدن اقتصاد روبرو شده و حدود ۳۰ درصد اقتصاد کشور نسبت به سه سال پیش کوچک میشود. عمیقتر شدن رکود اقتصادی، افزایش بیکاری و فقر در جامعه از جمله پیامدهای کوچکتر شدن اقتصاد میباشد.
از سوی دیگر، مرکز پژوهشهای مجلس دامنه ای بین ۵.۷ تا ۱۱ درصد رشد منفی را برای سال ۹۹ پیشبینی کرده است؛ حتی اگر در خوشبینانهترین حالت رشد منفی در اقتصاد را ۵.۷ در نظر بگیریم، با توجه به رشد منفی در ۲ سال قبل، اقتصاد کشور در سه سال پیاپی با رشد منفی مواجه شده است. صندوق بینالملل پول نیز نرخ رشد اقتصادی کشور را برای سال ۲۰۲۰، ۶ درصد منفی پیشبینی کرده است.
تشدید این وضعیت منجر به افزایش آسیبهای اجتماعی و اخلاقی خواهد شد و طبیعتا در این شرایط چه کسی میتواند کمک کند؟
- شما کدام موارد از تغییرات نامبرده را پایدار میدانید (بهطوریکه تا مدت نهچندان کوتاهی پس از کرونا برقرار بماند یا حتی به ویژگی بلندمدت بشر و جامعه انسانی تبدیل شود)؟
ماهیت اقتصاد و روابط درون آن به شکلی است که بازگشت به شرایط عادی زمانبر است. کارگاهی که تعطیلشده است یا نیمه تعطیل است بهسرعت به وضعیت گذشته برنمیگردد. از سوی دیگر برخی از روشها مانند دورکاری بهعنوان تجربه جدید مورد آزمون قرار گرفت و در مواردی نتیجه داد؛ این امر در آینده مورد استقبال قرار خواهد گرفت. رشد فعالیتهای مجازی نیز از نتایج دوره کروناست که پس از کرونا باقی خواهد ماند و این امر میتواند منجر بهجایگزینی نرمافزارها بهجای نیروی کار شود و در نتیجه بر حجم بیکاری خواهد افزود.
کرونا بر تغییر روشهای فعالیت اقتصادی از کاربر بر سرمایه مجازی اثرگذار خواهد بود. تا پیش از کرونا، معمولا روشهای کاربر و سرمایهبر تعبیر میشد. منظور از سرمایهبر، سرمایه فیزیکی بوده است، اما این تعبیر برای شرایط جدید کاربرد دقیقی ندارد. لذا شاید باید چنین تعبیری شود: روشهای کاربر، سرمایهبر و روشهای مبتنی بر فناوری. احتمالا با تقویت روشهای دانشبنیان نیروی کار عادی کاهش خواهد یافت. این امر در آینده میتواند به تقویت رشتههای مرتبط دانشگاهی کمک کرده و از سوی دیگر خدمات آنان را در اقتصاد گسترش دهد.
جالب است که بنابر گزارش معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران، در آمریکا در این مدت حدود ۲۸ میلیون نفر بیکار شدهاند ولی ثروت ۵ میلیاردر برتر آمریکا، ۱۹ درصد رشد کرده است. بر ثروت بنیانگذاران شرکتهای آمازون، مایکروسافت، فیسبوک، برکشایر هاتاوی و شرکت اوراکل در این مدت بیش از ۷۶ میلیارد دلار افزوده شد. بنابراین این موج ایران را هم فرا خواهد گرفت و با توجه به موانع سیاسی و ساختاری کشورمان، بر نرخ بیکاری اثرگذار خواهد بود.
- برخی سیاستمداران کرونا را بزرگترین بحران جامعه خود در دهههای اخیر دانستهاند، آیا کرونا در حوزه اقتصاد پدیدهای بحرانزا تلقی میشود که دردسرهای فراوان و عظیمی ایجاد کرده باشد؟
کرونا موجب تغییر ترکیب بخشهای اقتصادی خواهد شد. صنایع دانشبنیان تقویت خواهند شد و رشتههای دانشگاهی مرتبط رونق خواهند گرفت و از سوی دیگر شغلهای با مهارت کمتر و اصطلاحا کارمندی را تضعیف میکند. لذا بر نرخ بیکاری و ترکیب بیکاران و ترکیب فقیران نیز اثرگذار خواهد بود بخشی از طبقه متوسط را به زیرخط فقر خواهد کشاند. بهجای بحران میتوان از تعبیر دوران گذار و زایش نام برد. تا اینکه اقتصاد به تعادل جدید برسد.
دورکاریها نیز موجب کاهش هزینههای بنگاهها از سویی و از دست رفتن برخی از مشاغل خواهد شد.
چنانچه در بالا توضیح دادم کرونا موجب از دست رفتن برخی از مشاغل برای همیشه، برخی از مشاغل برای دورهای موقت و تغییر رویه انجام کار در برخی مشاغل دیگر خواهد شد و از سوی دیگر موجبات رشد و رونق مشاغل دارای فناوری میشود. بنابراین صنایع مرتبط با آن رشد خواهد داشت و تربیت نیروی متخصص دانشگاهی اهمیت خواهد یافت. لذا زیرساختهای این دو مساله از اهمیت بسیار برخوردار خواهد بود.
- با فرض طولانیتر شدن کرونا، شما چه پیشنهادهایی در حوزه اقتصاد، برای زیست در شرایط کرونا دارید؟
ادامه این روند و تعطیلی مشاغل برای هیچ کشوری امکانپذیر نیست و ایران نیز خود با مشکلاتی پیش از کرونا نیز مواجه بوده و خواهد بود؛ ازاینرو این مساله ضرورت بیشتری برای ایران پیدا میکند. لذا اول؛ فرهنگسازی انجام پروتکلهای بهداشتی در فعالیتهای اقتصادی اهمیت زیادی دارد. دوم، زیرساختهای تکنولوژیک که در این مدت ضعفها و نارساییهای خود را آشکار کرد باید ترمیم و بهبود یابد. این امر بهویژه در فعالیتهای آموزشی چشمگیر است. سوم؛ حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط از طریق معافیتهای مالیاتی، تخفیفهای گمرکی و وامهای کمبهره.
- آیا ایران پس از کرونا، از نظر اقتصادی، متفاوت از ایران پیش از کرونا خواهد بود؟ اگر آری چرا و اگر خیر چرا؟
دولت به لحاظ درآمدی وضعیت مناسبی ندارد، تحریم اثرات خود را گذاشت از یکسو درآمد نفتی کشور را که از مهمترین درآمدهای دولت است کاهش داد؛ از سوی دیگر به دلیل رشد اقتصادی منفی نیز درآمد دولت کاهشیافته است. از سوی دیگر به دلیل شرایط تورمی، هزینههای دولت افزایشیافته است.
کاهش درآمد حقیقی دولت در شرایط کرونایی تشدید خواهد شد؛ بنابراین دولت نسبت به گذشته وضعیت درآمدی بسیار مشکلدارتری خواهد داشت؛ با وجود اینکه توان مالی دولت تقلیل پیدا کرده، توقع و انتظار هم از دولت بسیار بالاست؛ همانطور که در سراسر دنیا این توقع از دولت هست که وضعیت جامعه را اصلاح و به اقشار آسیبپذیر و بنگاههایی که در معرض ورشکستگی هستند، کمک کند و سیستم اقتصادی کشور را نجات دهند.
این توقع معمولا از همه دولتها هست که در این شرایط وارد شوند، گاهی وقتها یک بنگاه اقتصادی دچار مشکل است و دولت تعهدی نسبت به یک بنگاه ندارد، شاید این بنگاه در نتیجه سوءتعبیر و انتخابهای نادرست در یک فضای رقابتی ورشکست شده باشد؛ اما وقتی صحبت از یک صنعت و یک سیستم اقتصادی میشود، حتما دولت تعهد دارد که ورود پیدا کند.
دولت این تعهدات را در بسیاری از کشورها از طریق افزایش استقراض انجام داده است، دولت ما هم اقدام به افزایش استقراض کرده است و بخشی از اوراق اسناد و اموال را میفروشد که فروش اموال بحث مستقلی را میطلبد که چقدر میتواند برای آینده کشور خطرناک باشد!
برخلاف بسیاری از صحبتهایی که امروز میشود و تحلیلهای بعضا خوشبینانهای که شاید به دلیل اینکه از این بخش منافعی کسب میکنند، اما نسبت به این مساله با این شیوه، رفتار و نوع عملکردی که نسبت به این واگذاریهاست، بنده چندان خوشبین نیستم.
اگر این مساله را بهصورت پرونده باز کنار بگذاریم، با وجود مشکلاتی که دولت دارد و بر اساس درآمدهایی که از طریق این فروشها کسب میکند، از این طریق کمکهایی را که تعهد داده جبران میکند که بار مالی بالایی نیز دارد.
دولت نسبت به برخی فعالیتها به هر دلیل سکوت میکند؛ مالیات بر معاملات سهام تنها نیم درصد است، سال گذشته بر اساس اعلام مرکز آمار با وجود اینکه حدود هفت درصد رشد اقتصادی منفی داشتیم، در همان زمان بازار بورس ۱۸۰ درصد سود داشته است و به گفته کارشناسان در ۲ ماه نخست امسال حدود ۱۰۰ درصد سود داشته است. بازاری که اینهمه سود دارد و به دلیل رشد منفی اقتصادی، ارتباطی هم با رشد اقتصادی ندارد. جا دارد دولت مالیات بیشتری از معاملات بورس اخذ نماید.
البته بهبود فضای کسبوکار، کاهش تنشها در عرصه سیاست خارجی و حرکت به سمت حمایت از بخش مولد اقتصاد از ضروریترین و موثرترین راههای بهبود وضعیت کشور است.
- آیا جهان پس از کرونا، از نظر اقتصادی متفاوت از جهان پیش از کرونا خواهد بود؟ و چرا؟
علاوه بر آنچه در پاسخ به سوال چهارم بیان شد، باید اضافه کرد که در جهان پس از کرونا، بسیاری از بنگاهها دیگر توان ادامه دادن ندارند، بسیاری از افراد در دایره فقر افتادهاند و بسیاری نیز بیکار شدهاند؛ آسیبهای اجتماعی رخداده، طلاقها، تشنجها، نزاعهای خیابانی و خشونتها صورت گرفته و آثار روانی که برجای میگذارد که بهراحتی التیام نمییابد و مشاغلی که حذفشده، بهزودی جبران نمیشود.
مثلا اگر ۲۰ درصد بیکاری رخ دهد، پس در عرض چند ماه تا یک سال بیکاری کاهش مییابد، بنابراین متاسفانه باید برای دوران پس از کرونا هم توجه داشت و برنامهریزی کرد، بهویژه برای حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط.
بسیاری از بنگاههای بزرگ از روشهای دیگری به دلیل قدرت انحصاری و اهرمهایی که دارند و از سوی دولت نیز مورد حمایت قرار میگیرند، قدرت تحمیل قیمت را بر بازار دارند، اما بنگاههای کوچک این قدرت را ندارند و دچار مشکل میشوند و باید از تجارب گذشته درس بگیریم و دولت باید این بنگاهها را موردحمایت قرار دهد. همچنین برنامه ویژهای برای فقر داشته باشد.
امروزه وقتیکه وارد بحث فقر شدیم و دولت قرار است حمایت کند، از کسانی حمایت میکند که دچار فقر شدهاند و بیمههای تامین اجتماعی دارند، ولی در دهکهای پایینتر جامعه درصد کمتری دارای بیمه هستند؛ مثلا در دهک دوم ۲۴ درصد و در دهک اول حدود ۱۳ درصد بیمه تامین اجتماعی دارند و مفهوم این است که عمده ۲ دهک پایین مورد حمایت نیستند و از طرفی نیز شناسایی آنها کار سختی است.
زنان سرپرست خانوار باید بهطور خاص موردحمایت قرار گیرند، فکر نکنیم که اگر کرونا تمام شد مسائل خیلی سریع برمیگردد، حمایتها باید حتیالمقدور از طریق افزایش مالیاتهایی که از ظرفیتها و سرمایههای غیرمولد در اقتصاد است، صورت گیرد.
در حال حاضر با شرایط موجودی که شکلگرفته ۵۰ درصد جامعه زیر خط فقر هستند، بنابراین آستانه تحمل مردم کاهش مییابد، آسیبهای اجتماعی و اخلاقی افزایش مییابد، در این شرایط سیاستهایی که موجب تحریک مردم و فشار بر اقشار پایین جامعه میشود را نباید انجام داد. دولت نباید هزینههای خدمات دولتی خود را افزایش دهد، زیرا افزایش هزینههای خدمات دولتی مثل پول آب، برق و گاز به بهانههای مختلف و سایر خدماتی که عموم شهروندان بهره میگیرند، میتواند به افزایش نارضایتیها منجر شود.
در این شرایط اقتصادی، اگر شهرداریها قیمت بلیت مترو را افزایش دهد، درست است که شهرداریها مشکل دارند و هزینهای که در مترو میشود بیشتر از درآمدی است که از ناحیه مترو هست و متروها باید بتوانند هزینههای خود را بپوشانند، اما مساله این است که ما در شرایط بسیار خاصی هستیم که مناسب چنین تصمیماتی نیست.
اعمال مالیاتهایی بر سرمایههای بیکار یا شبه بیکار، عدم انجام سیاستهایی که موجب ناخرسندی و فشار بیشتر بر مردم میشود، شناسایی افراد فقیر که مشمول بیمه تامین اجتماعی نشدهاند، از نکات بسیار مهمی است که میتواند مورد توجه دولت قرار گیرد.
دوستان را به مطالعه اعتراضهای سال ۹۶ و ۹۸ فرامیخوانم، عمده اعتراضات این ۲ سال توسط اقشار پایینتر از متوسط و فقیر بوده است، مطالعه ترکیب سنی و درآمدی معترضان پیامهای خیلی روشنی به ما میدهد و دست کم در شرایط کنونی که با تبعات تحریم و کرونا مواجه هستیم، باید سیاستهای تحریکآمیز را رها کرد و به این مساله توجه داشت و حداقل در کوتاهمدت برای اقشار آسیبپذیر فکر جدیتری داشته باشیم.
- اگر از نظر شما ایران پساکرونا متفاوت از ایران پیشاکرونا خواهد بود، شما چه تمهیداتی برای زیست بهتر در ایران پس از کرونا پیشنهاد میکنید؟ و اگر از نظر شما ایرانِ پساکرونا متفاوت از ایرانِ پیشاکرونا نخواهد بود، شما چه تمهیداتی پیشنهاد میکنید که ایران پساکرونا بیشتر آماده بحرانهایی نظیر کرونا باشد و کمتر تحت تاثیر آنها مختل شود؟
دوران کرونا به طول خواهد انجامید و ممکن است شدت و ضعف داشته باشد، ولی ادامه خواهد داشت، برخی کارشناسان پیشبینی کردهاند حداقل تا یک سال دیگر تداوم داشته باشد و ما نیز باید با زندگی در کنار کرونا بیشتر کنار آییم.
در این شرایط دولت به همان اندازهای که کرونا تشدید میشود، امکانات خود را نیز از دست میدهد، بنابراین دولت باید دست به سیاستهای جدید بزند.
نظام مالیات و قانون کار در کشور، قوانینی است که در جامعه ضد تولید و اشتغال است و نظام دلالی و اقتصاد انگلی را تقویت میکند که رفتارهای دولت در وضعیت کنونی باید بگونه ای باشد که مشوق فعالیتهای دلالی نباشد.
طولانی شدن کرونا میتواند به ما کمک کند تا برای اصلاح نظام مالیاتی و قانون کار بیشتر بیندیشیم، مالیات بر خانههای خالی را باید جدی گرفت، یکی از واجبات مالی که در فقه اسلامی وجود دارد، مالیات بر پول راکد است، یعنی سکههایی که در صد اسلام بودند، اگر یک نفر این پول را از جریان اقتصاد خارج میکرد و این پولها یک سال در مسیر اقتصاد قرار نمیگرفت، به لحاظ فقهی زکات بر آنها تعلق میگرفت که اصطلاحا زکات بر نقدین (طلا و نقره) گفته میشود.
امروز نیز سرمایههای راکد، خانههای خالی، پولهایی که در شرایط فعلی بدون ارتباط با بخش حقیقی اقتصاد در بازارهای بورس و طلا معامله میشود؛ نرخ رشد اقتصادی کندتر و بیکاری بیشتر خواهد شد.
احتمالا بهزودی سوداگری طلا هم بهعنوان رقیب دیگری وارد بازار خواهد شد، باید مالیات بر فعالیتهای سوداگری را جدیتر گرفت.
دولت باید برای همیشه به اقتصاد ایران کمک کند و از فرصت طولانی شدن کرونا استفاده کند، زیرا طولانی شدن کرونا به معنای تعمیق رکود تورمی کشور است و در کنار تحریمها به معنای بحران افزایی در آینده است.