مبغوضترین زنها نزد خداوند و نزد اهل بیت «سلاماللهعلیهم»، خانم تنبل است؛ خانمی که نتواند شوهرداری کند، نتواند بچهداری بکند و نتواند خانهداری کند. در صورتی که اگر طبق وظیفه رفتار کند، ثواب جبهه دارد.
مبغوض ترین زنان نزد خدا و اهل بیت(ع)
خبرگزاری حوزه نیوز , 7 مرداد 1399 ساعت 18:30
مبغوضترین زنها نزد خداوند و نزد اهل بیت «سلاماللهعلیهم»، خانم تنبل است؛ خانمی که نتواند شوهرداری کند، نتواند بچهداری بکند و نتواند خانهداری کند. در صورتی که اگر طبق وظیفه رفتار کند، ثواب جبهه دارد.
به گزارش قم نیوز حضرت آیت الله مظاهری در درس اخلاق خود که با موضوع تنبلی و بطالت برگزار شد به تشریح این موضوع پرداخت که متن سخنان معظم له بدین شرح است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی»
بحث جلسۀ اخلاق، دربارۀ عواملی بود که انسان را به سقوط می کشاند. انسانی که پروردگار عالم او را برای صعود خلق کرده است و برای اینکه در راه مستقیم قرار بگیرد و به جایی برسد که به جز خدا نداند، گاهی سقوط می کند و به آنجا می رسد که از دشمنان خدا میشود.
به آنجا می رسد که نه تنها خود گمراه است، بلکه دیگران را هم گمراه می کند؛ «ضالِّ مُضلّ»؛ یعنی گمراهِ گمراه کننده میشود. به آنجا می رسد که یک دردسر عجیبی برای جامعه می شود و بالأخره به آنجا میرسد که جای او طبقۀ هفتم جهنّم است. قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ» [۱].
بحث این جلسه در مورد عاملی از عوامل سقوط است که خیر دنیا و آخرت را از انسان میگیرد و شرّ دنیا و آخرت به او می دهد. آن عامل مهم، «تنبلی و بطالت» در زندگی است.
انسان باید فعال باشد، فعالیّت شبانهروزی داشته باشد. به اندازۀ احتیاجش بخوابد و به اندازۀ احتیاجش استراحت کند، اما مابقی عمر را به بطالت نگذراند و صددرصد فعّال باشد. این بطالت برای هرکه آمد موجب سقوط اوست.
فعالیّت و حرکت مفید در گیاهان و حیوانات نیز ارزندگی دارد، چه رسد به انسان. مثلاً یک درخت زمانی در نزد صاحبش با ارزش است که حرکت داشته باشد و بتواند به واسطۀ حرکتش برای صاحبش میوه بدهد. اگر درخت خشک شود، سزای آن تبر است و سزای آن نابودی است و باید هیزم برای آتش بشود. اگر آن درخت خشک نباشد و میوه بدهد، کسی به آن تبر نمیزند.
یک حیوان تا وقتی که فعال باشد نزد صاحبش ارزندگی دارد. اما همین حیوان که محبوبیت حسابی در نزد صاحبش داشت اگر تنبل شد، سزای او اینست که طعمۀ گرگ بشود و سزای او اینست که او را بکشند. در تمام جنبده ها، بلکه در غیر جنبدهها هم چنین است. آیا خاک می تواند یک مروارید یا یک سنگ طلا بشود؟ آری. در وقتی که حرکت را شروع کند، آن حرکت همین خاک را یک طلای ناب میکند و یک سنگ معدنی می کند. حتی بالاتر از این به قول قرآن، همین خاک ناگهان یک انسان کامل میشود. خاک اگر در راه استکمال و حرکت قرار بگیرد، کم کم یک انسان کامل می شود. یک انسانی که به جایی رسیده است که مقامش را به جز خدا نداند. اول خاک بوده و یک تک سلول از نطفه و از اسپرم بوده است، اما همین تک سلول اگر حرکت نکند جای او مزبله است و اما اگر جداً حرکت کند، همین تک سلول یک انسان کامل می شود. از همۀ اینها که بگذریم اتومبیل شما پیش شما محبوب است، برای اینکه فعال است و کار می کند؛ اما همین اتومبیل اگر کهنه شد و اگر برای شما کار نکرد، سزای آن اینست که قطعاتش را از هم جدا کنند؛ از هر قطعهای که بهکار میآید، جداگانه استفاده کرده، قطعههای به درد نخور را هم دور بریزند.
انسان هم اینطور است؛ اگر فعّال باشد به هرکجا که بخواهد می تواند برسد، اما اگر کار نکرد، مبغوضترینِ افراد نزد خداوند است.
در روایات فراوانی، تنبلی و بیکاری مذمّت شده است. [۲] در حدیثی از امام کاظم «سلاماللهعلیه» نقل شده است که مبغوضترینِ بندگان نزد خداوند متعال، افراد تنبل، پرخواب و بیکارند:
«إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ إِنَّ اللَّهَ لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفَارِغَ» [۳]
مبغوضترین افراد نزد خدا آن کسی است که تنبل است، مبغوضترین افراد نزد خدا کسی است که بیش از احتیاجش می خوابد و مبغوضترین افراد نزد خدا آن کسی است که بیش از احتیاجش میخورد.
در روایت دیگری میخوانیم: «أَبْغَضُکُمْ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی کُلُّ نَئُومٍ وَ أَکُولٍ وَ شَرُوبٍ» [۴]؛ آدم پرخواب، پرخور و تنبل مبغوضترین افراد نزد خداست.
روایتی هست که این روایت انصافاً کمرشکن است. حضرت موسی «سلاماللهعلیه» از خداوند متعال سؤال کرد که خدایا مبغوض ترین افراد نزد تو چه کسی است؟ خداوند در پاسخ فرمود: «أَبْغَضُ الْخَلْقِ إِلَی اللَّهِ جِیفَةٌ بِاللَّیْلِ بَطَّالٌ بِالنَّهَارِ» [۵]؛ یعنی آن کسی که از اول شب تا صبح می خوابد و به فکر آخرتش نیست و نماز شب در زندگی او نیست و راز و نیاز با خدا در زندگی او نیست. این از شبش و روزش هم بیکار و تنبل و پرخواب و پرخور است؛ و بالأخره بسیار استراحت میکند، اما نکتۀ این روایت که در برخی احادیث دیگر هم مشاهده میشود، آن است که به جای آنکه بفرماید: «بطالٌّ باللّیل»، فرموده است: «جیفَةٌ باللّیل» و جیفة به معنای «مردار» است.
حیوانی که خود به خود بمیرد، معلوم است نه تنها به هیچ دردی نمی خورد، بلکه اگر دو سه روز بماند میکروبش برای موجودات دیگر مضر است. به این «جیفة» می گویند.
پروردگار عالم نفرموده «بطالٌّ باللّیل»، بلکه فرموده آن کسی که از اول شب تا به صبح بخوابد، به فکر من نباشد، نماز شب و راز و نیاز با من نداشته باشد، این انسان نیست، بلکه این یک میّت است و فقط به صورت انسان است، یعنی پیش من به اندازه ای مبغوض است که نظیر مردار نزد شما مبغوض است. همه و خصوصاً جوانها نباید از این روایتها بگذرند.
شعری منسوب به امیرالمؤمنین علی «سلاماللهعلیه» است که در دیوانی که منسوب به ایشان است، آمده است. میفرمایند:
إن الشباب و الفراغ و الجدة مفسدة للمرء أی مفسده[۶]
چه عاملی جوان را به سقوط میکشاند؟ آن هم سقوط حسابی؟ میفرمایند: بطالت و مخصوصاً اگر تنبلی، بیکاری و پولداری هم با آن باشد. اگر علاوه بر این تجملگرا هم باشد، آنگاه این سه، که با هم جمع میشود، انسان را به سقوط میکشاند و مفسدهدار میشود. هم خودش فاسد است و هم مفسد است. مانند جوانهایی که بیکار و تنبل هستند و برای گذرانوقت و فراغتشان، مشغول کارهای بیهوده و باطل میشوند که در اکثر مواقع هم خودشان را فاسد میکنند و هم دیگران را به فساد میکشانند.
جوانی(دختر یا پسر) که بیکار است، اهل درس و کار نیست، پدر و مادرش هم از نظر مالی او را اداره میکنند و احتیاج ندارد، اگر متدیّن و با تقوا نباشد، دنبال عیاشی و خوشگذرانی میرود و هم خودش را فاسد میکند و هم دیگران را به فساد دعوت میکند. اوقات فراغت خود را در خیابانها و در پارکها، مشغول کارهای بیهوده و باطل میشود و سرانجامی جز سقوط و انحراف ندارد.
همه، خصوصاً جوانها باید هم برای دنیا و هم برای آخرت فعّال باشند. در آیات فراوانی از قرآن کریم، بر برخورداری از «ایمان» و اهتمام به «عمل صالح»، با جملاتی نظیر: «الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» [۷] به صورت توأمان تأکید شده است.
بر این اساس، رستگاری برای آن کسی است که زیربنای شخصیّت او، اعتقاد به اسلام و ایمان باشد و از نظر روبنا، فعّال و آن هم فعالیّت با عمل صالح و شایسته باشد.
معمولاً مفسرین، عمل صالح را ناظر بر عباداتی مثل نماز، روزه، حج، خمس و زکات میدانند، امّا باید توجه شود که منظور قرآن کریم از عمل صالح، فقط این عبادتها نیست، بلکه هر عمل نیکو و شایستهای که برای آخرت یا دنیا مفید واقع گردد، عمل صالح است و ثواب جهاد را هم دارد.
یک خانمی آمد خدمت پیغمبر اکرم «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» و گفت: یا رسول الله یک پیغام دارم نه از این زنها، بلکه از همۀ زنها تا روز قیامت. فرمودند پیام چیست؟ گفت: چرا امتیاز بین زن و مرد هست؟ پیغمبر «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» فرمودند چرا امتیاز؟ گفت: برای اینکه مردها جبهه می روند و جبهه برای زنان واجب نیست و ثواب به این بزرگی را نمی توانند کسب کنند. پیغمبر «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» از این حرف خیلی خوشحال شدند و فرمودند: بارک الله. جواب این پیغام به همۀ زنها اینست که: «جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ».[۸]
زن اگر می خواهد ثواب جبهه ببرد، باید شوهردار، بچهدار و خانهدار باشد. خانم تنبل که نتواند شوهرداری، خانهداری و نتواند خوب بچهداری بکند، این مبغوض ترین خانمها نزد خداست.
پیغمبر اکرم «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» بعد از آنکه حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» به خانۀ شوهر رفتند، فردا صبحش به منزل ایشان رفتند و به قول امروزیها یک کادو هم بردند. کادو چه بود؟ این بود که فرمودند: این خانه کار دارد و باید کار این خانه را شما دو نفر تقسیم بکنید. کارهای خارج از خانه برای علی «سلاماللهعلیه» و کارهای داخل خانه برای زهرا «سلاماللهعلیها» است. وقتی پیامبر «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» رفتند، حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» یک جمله دارند که این جمله را هم سنیها و هم شیعه نقل کردهاند و خانمها نباید از این جمله بگذرند. این جمله را یک عقل کل یعنی زهرا «سلاماللهعلیها» گفته است، فرمودند: «فَلَا یَعْلَمُ مَا دَاخَلَنِی مِنَ السُّرُورِ إِلَّا اللَّهُ بِإِکْفَائِی رَسُولُ اللَّهِ ص تَحَمُّلَ رِقَابِ الرِّجَالِ» [۹].
خدا می داند چقدر خوشحال شدم از این تقسیمی که پدرم در خانه کردند و فرمودند: کارهای داخل خانه برای تو و کارهای خارج از خانه برای علی باشد. لذا زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» جداً کار می کرد. حتی روزها با دست مبارکش گندم یا جو آسیاب می کرد و می پخت و با امیرالمؤمنین «سلاماللهعلیه» و با بچه ها و حتی با خادمۀمی خوردند. [۱۰]
در روایتی میخوانیم روزی پیغمبر اکرم «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» با دیدن دشواری زندگی حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» برای دخترشان گریه کردند و فرمودند: «یَا فَاطِمَةُ تَعَجَّلِی مَرَارَةَ الدُّنْیَا بِنَعِیمِ الْآخِرَةِ» [۱۱]؛ یعنی زهرا جان، بچش تلخی و مرارت دنیا را برای شیرینی آخرت.
کار خانم در خانه جهاد است. مبغوضترین زنها نزد خداوند و نزد اهل بیت «سلاماللهعلیهم»، خانم تنبل است؛ خانمی که نتواند شوهرداری کند، نتواند بچهداری بکند و نتواند خانهداری کند. در صورتی که اگر طبق وظیفه رفتار کند، ثواب جبهه دارد. یعنی اگر عمل صالح و شایسته ثواب جبهه داشته باشد، حتماً آیۀ شریفۀ: «الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» او را شامل میشود.
همچنین راجع به مرد، اگر برای اینکه زن و بچهاش در رفاه باشند فعالیّت کند، ثواب جبهه دارد. در روایت آمده است: «الْکَادُّ عَلَی عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» [۱۲]
یعنی اگر یک مردی کار کند که زن و بچه در رفاه و آسایش باشند، خدا ثواب شهید به او می دهد و این مثل اینست که در جبهه باشد. اما اگر مرد تنبل باشد و خانوادۀ او در مضیقه باشند، منفور است. علاوه برآنکه حقّالنّاس است، گناهش هم خیلی بزرگ است. پیامبر اکرم «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» میفرمایند: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ یُضَیِّعُ مَنْ یَعُولُ» [۱۳]؛ هر کس به عائلۀ خویش نرسد، ملعون است، ملعون. در روایت دیگری فرمودهاند: برای گناهکار بودن مرد همین بس که به اهل و عیالش رسیدگی نکند. [۱۴]
اگر مرد به فکر خودش باشد و شبانه روز برای رفاه و راحتی خودش، اقدام کند و به فکر خانوادهاش نباشد، گناهکار است، گناه او خیلی بزرگ است و جهنّمی است. قبل از خودخوری، انسان باید دیگرگرا باشد. باید بچه ها و زن در رفاه و در آسایش باشند. ثوابش هم گفتم که ثواب جبهه است.
این بحث ادامه دارد، انشاءالله در جلسات بعدی به آن خواهیم پرداخت.
پی نوشت ها:
[۱]. نساء، ۱۴۵: «آری، منافقان در فروترین درجات دوزخند.»
[۲]. ر. ک: الکافی، ج۵، ص۸۶-۸۴؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۷۲-۱۶۷.
[۳]. من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۶۹.
[۴]. مجموعة ورام، ج ۱، ص ۱۰۰.
[۵]. بحار الأنوار، ج ۱۳، ص ۳۵۴.
[۶]. شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج ۳، ص ۳۴۰.
[۷]. بقره، ۲۵: «و کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند.»
[۸]. الکافی، ج ۵، ص ۹؛ ر. ک: اندیشههای ناب؛ دفتر دوم: سیمای زن در اسلام، ص ۲۰.
[۹]. قرب الإسناد، ص ۵۲؛ بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۸۱.
[۱۰]. الکافی، ج ۵، ص ۸۶.
[۱۱]. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج ۲، ص ۴۴۵.
[۱۲]. الکافی، ج ۵، ص ۸۸.
[۱۳] . من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۸.
[۱۴] . همان.
انتهای پیام / 137
کد مطلب: 90471