حضرت آیت الله خامنهای با بیان اینکه مهمترین ابتکار امام جمهوری اسلامی بود، فرمودند: این همان مردم سالاری دینی است که زیر عنوان جمهوری اسلامی رسمیت پیدا کرد.
نامزدها وعده بیپشتوانه ندهند/به برخی احراز صلاحیتنشدهها ظلم شد
خبرگزاری تسنیم , 14 خرداد 1400 ساعت 12:41
حضرت آیت الله خامنهای با بیان اینکه مهمترین ابتکار امام جمهوری اسلامی بود، فرمودند: این همان مردم سالاری دینی است که زیر عنوان جمهوری اسلامی رسمیت پیدا کرد.
به گزارش قم نیوزحضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب صبح امروز (جمعه) به مناسبت سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) از طریق پخش زنده تلویزیونی با مردم ایران سخن گفتند.
اهم فرمایشات رهبر انقلاب به شرح زیر است:
-ملت ایران امروز و تا آیندههای دور به نگاهبانی از یاد و خاطره امام (ره) نیاز دارند.
-امام ابتکارات زیادی داشتند و مهمترین ابتکار امام جمهوری اسلامی بود. این همان مردم سالاری دینی است که زیر عنوان جمهوری اسلامی رسمیت پیدا کرد.
- از روز اولی که جمهوری اسلامی تشکیل شد؛ بدخواهان، دشمنان و کسانی که نمیتوانند این پدیده عظیم را هضم کنند، در داخل و خارج کشور میگفتند جمهوری اسلامی تا یک سال دیگر نمیتواند باقی بماند و از بین خواهد رفت.
-بعد از رحلت امام، دوباره بدخواهان جان پیدا کردند و امید پیدا کردند و آرزوهای خود را به صورت پیشگویی تکرار کردند و همان حرفها را بار دیگر گفتند.
-یک حزب فرسوده قدیمی و البته خیلی پرمدعا در سال ۶۹ یک بیانیهای داد که در آن بیانیه اعلام کرد که جمهوری اسلامی در لبه پرتگاه است. یعنی یک تکان دیگر بخورد جمهوری اسلامی از بین رفته و ساقط شده است.
-چند سال بعد هم گروهی و دستهای که متأسفانه مسئول هم بودند و جزو نمایندگان یکی از مجالس شورای اسلامی بودند، در نامهای اعلام کردند که فرصتی اندک برای جمهوری اسلامی باقی مانده است.
-قبل از اینها و بعد از اینها هم افراد، اشخاص، گروهها و دستهها چه در داخل کشور و چه خارج از کشور، از این حرفها میزدند. زیر سایه بیگانگان و دشمنان جمهوری اسلامی این حرفها گفته میشد و در رادیوها پخش میشد و فروپاشی جمهوری اسلامی را به هم نوید میدادند و آرزوی خودشان را به صورت خبر و تحلیل به زبان میآوردند.
-آخرین بار همین دو سال پیش بود که یک مقام عالی رتبه آمریکایی با قاطعیت اعلام کرد که جمهوری اسلامی ۴۰ سالگی خود را نخواهد دید.
-کسانی که اینگونه پیش گوییها را میکردند، نگاهشان به خیلی از انقلابها و نظامهای برآمده از انقلابها همین بود، چون بسیاری از انقلابها چه در جنوب شرقی آسیا و چه در غرب آسیا و چه در آفریقا، مثلاً انقلاب کبیر فرانسه، چه حتی در اروپا، پس از سالهای کوتاهی که به وجود آمده بودند از بین رفتند؛ یعنی شروع ذوق انگیز و پایان زهرآگینی داشتند.
- در ایران نهضت مشروطه با آن همه هیاهو به وجود آمد اما ۱۵ سال بعد از آنکه امضا شد و فرمان مشروطیت امضا شد، کسی مثل رضا خان با آن استبداد سیاه سرکار امد.
-امروز جمهوری اسلامی هم توسعه یافتهتر از چهل سال پیش و هم پیشرفتهتر و از همه جهت جلوتر است. این سوال پیش میآید که راز این ماندگاری و پیشرفت چیست؟ چرا جمهوری اسلامی با وجود این همه دشمنی به سرنوشت نظامها و انقلابهای دیگر دچار نشد.
-راز ماندگاری جمهوری اسلامی، همراهی این دو کلمه با هم است؛ یعنی جمهوری و اسلامی، مردم و اسلام، جمهوری یعنی مردم، اسلامی هم یعنی اسلام و دین.
-کار بزرگ امام این بود که این فکر را، این نظریه را، نظریه جمهوری اسلامی را خلق کرد و آن را وارد میدان نظریه های سیاسی گوناگون کرد و به آن تحقق و عینیت بخشید
-تسلط امام بر مبانی اسلامی و معرفت و جامعیت او در فهم مسائل اسلامی این نظریه را در ذهن این بزرگوار به وجود آورد که البته مخالفانی داشت. هم مسئله اسلامی بودن حاکمیت اسلام و هم جنبه مردمی بودن حکومت و مردم سالاری مخالفان سرسختی داشت. از روز اول تا امروز هم مخالفانی هستند که نظراتی دارند که به آنها اشاره می کنم.
- یک دسته غیرمذهبی های سکولار بودند و معتقد بودند دین چنین حق و شانی ندارد که وارد مسائل سیاست، نظام اجتماعی کشور شود. اگر کسی به دین معتقد باشد، برای نماز و مسائل قلبی است. اینها اعتقادی به حاکمیت دین نداشتند. بعضیها می گفتند دین افیون جامعه است و مضر است. دسته دیگر معتقد به دین بودند و از موضع دفاع از دین می گفتند، دین نباید آلوده سیاست شود و باید کنار بنشیند و تقدس خودش را حفظ کند و وارد میدان سیاست و بگو مگو نشود.
-مخالفان حاکمیت مردمی یعنی مردم سالاری هم دو جبهه بودند، یک جبهه لیبرال های سکولار بودند که معتقد به مردم سالاری بودند منتهی میگفتند مردم سالاری به دین ربطی ندارد، در مردم سالاری باید لیبرال ها و مردان فن سالار و به تعبیر خودشان تکنوکرات بیایند. بنابراین[از نظر آنها] مردم سالاری دینی و جمهوری اسلامی بی معنی است. آنها با بخش جمهوری مخالف بودند، یک عده هم معتقد به دین بودند و میگفتند حاکمیت دین به مردم ربطی ندارد، مردم چه کاره هستند.
-نمونه های عواقب نظریه دوم را در حضرات داعش ملاحظه کردیم؛ آنها معتقد به حاکمیت دین بودند و مردم را هیچ کاره می دانستند. امام با توکل به خدا، با ایمان به مردم و با استناد به معرفت عمیقی که از دین داشت، محکم ایستاد و این نظریه را پیش برد و این نوآوری بزرگ را در محیط جامعه تحقق بخشید.
-حاکمیت دین را قرآن به صورت روشن بیان کرده است. واقعا اگر کسی این را انکار کند، حاکی از این است که تدبر در قرآن ندارد. از طرفی آیه شریفه سوره نساء است که امام به آنها اشاره می کند که درقرآن آمده است پیغمبران را فرستادیم که اطاعت کنند، در چه چیزی اطاعت کنند؟ موضوع اطاعت پیامبران چه چیزی است.
-حاکمیت دین و اسلام یک امر روشنی است که لازمه اعتقاد به اسلام است یعنی اگر کسی به اسلام اعتقاد دارد باید به حاکمیت اسلام در جامعه هم اعتقاد داشته باشد، اما مسئله جمهوریت، مردم سالاری و اعتبار رأی مردم مسئله مهمی است که باید از دو منظر به آن نگاه کرد، یک منظر جنبه دینی قضیه است، یک جنبه اعتقادی که مسئله مسئولیت و حق است. یک منظر دیگر، منظر امکان عملی تحقق حاکمیت دین است که بدون مردم امکانپذیر نیست.
-یک منظر جنبه دینی و اعتقادی است که مسئله مسئولیت و حق است. منظر دیگر، منظر امکان عملی تحقق حاکمیت دین است که بدون مردم امکانپذیر نیست. در قرآن کریم و روایات ما درباره مسئولیت مردم نسبت به سرنوشت جامعه مطالب روشن و فراوانی است. آحاد جامعه نسبت به وضع جامعه مسئول هستند.
-این جزو مهمترین و لازم ترین حقوق پروردگار بر مردم است که باید همکاری کنند تا حق در جامعه برپا شود. این مسئولیت مردم است، بایستی کمک کنند که در کشور حکومت حق، حکومت خدا حکمفرما باشد، وظیفه امر به معروف، یکی از مهمترین معروف ها حکومت حق و عدل است. باید در جامعه حکومت حق و عدالت برپا باشد.
-مسئولیت و حق مردم از متن اسلام برمیآید. منظر دوم منظر پشتیبانی و نیاز به پشتیبانی مردمی است.
-امام کسی نبود که به خاطر رودربایستی با برخی حرف ها از حکم خدا منصرف شود اگر چنانچه مردم سالاری در دین نبود و خدایی نبود، کسی نبود که به آن تن دهد.
-آن روزی که امام مسئله حجاب را مطرح کردند، الزام بود که زنان در محیط اجتماعی باید حجاب داشته باشند. خیلی از افراد مخالف بودند. یکی از افراد نزدیک امام به من گفت که این چه حرفی است که می زنند؟ البته عقیده ما، عقیده امام بود.
-امام با طرح استوار و منطقی توانستند ملت ایران را که قرن ها با استبداد خو گرفته بود، به وسط صحنه بیاورند و صاحب اختیار کشور کنند و کاری کنند که ملت ایران خودش را باور کند. شما جوان های عزیزی که دوره قبل از انقلاب را ندیده اید، خیلی سخت است که بدانید چگونه بوده است. ما در آن دوران زندگی کرده ایم و نفس کشیده ایم. در آن دوران مردم هیچ کاره بودند این حرف برای آحاد مردم قابل باور نبود.
-امام «دو کلمه جمهوری» و «اسلامی» را گره گشای مشکلات کشور میدانست که ما اسلام را رعایت کنیم و مردم در صحنه حضور داشته باشند. «جمهوری اسلامی» یعنی حاکمیت اسلام با حاکمیت مردم که اینها در هم هستند و هیچ گونه منافاتی ندارند.
-گفته میشود که برخی به خاطر فشارهای معیشتی که وجود دارد و همه میدانیم و همه آن را لمس میکنیم به خاطر این فشارها مردد هستند که در انتخابات شرکت کنند یا نه.
-بعضی ها می گویند ما در دوره های مختلف به یک کسی با شوق رأی دادیم بعد به دلخوری منجر شد، پس بنابراین خوب است که شرکت نکنیم.
-برخی از این حرفها زده میشود که به نظر میرسد نبایستی این چیزها ما را برای مشارکت در انتخابات دلسرد کند، اگر نابسامانی وجود دارد، اگر ناکارآمدی وجود دارد باید آن را با انتخاب درست یا انتخاب خوب جبران کنیم نه با عدم انتخاب. اگر چنانچه ضعفی وجود دارد در مدیریت ها راه چاره آن چیست؟ راه چاره آن این است که ما در مدیریت ها دخالت نکنیم؟ یا نه این است که دخالت کنیم.
-اگر ناکارآمدی و نابسامانی وجود دارد، ما باید آن را با انتخاب درست جبران کنیم نه عدم انتخاب. اگر چنانچه ضعف در مدیریت وجود دارد، راه چاره آن است که در مدیریت دخالت نکنیم یا دخالت کنیم و یک مدیریت درست و حسابی و مدیریت به معنای واقعی کلمه، اسلامی و مردمی به وجود بیاوریم.
-یعنی اگر چنانچه دلخوری وجود دارد، بایستی اینگونه جبران شود نه با وارد نشدن در انتخابات. البته در انتخاب بایستی دقت کرد.
-تاکید می کنم به وعده و حرف نمی توان اطمینان کرد. به دیگران و خارجی هم همین حرف را می زنم. من به مسئولین محترم درباره مسئله هسته ای که در جریان است می گویم به حرف و وعده نمی توان اعتماد کرد.
-بنابراین کارآمدی را با حرف نمی شود تشخیص داد، من یک توقعی از خود نامزدهای محترم دارم و عرض میکنم وعده هایی که مطمئن نیستند میتوانند انجام دهند، ندهند؛ این وعده ها به ضرر کشور است، چرا؟ برای اینکه شما یک وعده ای می دهید بعد اگر به فرض به ریاست جمهوری رسیدید به وعده عمل نمی کنید و مردم را نسبت به نظام و انتخابات دلسرد می کنید، بنابراین دادن وعده هایی که مطمئن نیستند که به آن عمل کنند جایز نیست، وعده هایی که قطعا روشن، مسلم و واضح است و اهل فن تأیید میکنند که قابل تحقق است، این وعدهها را بدهید.
-وعدههایی که پشتوانه عملی ندارد، این وعدهها را نباید داد که موجب دلسردی مردم می شود و گناه است.
-توقع دیگر از نامزدهای محترم این است که شعارهایی بدهند که به آن اعتقاد دارند. برخی شعارهایی می دهند و ما افراد را می شناسیم و میدانیم که ممکن است در دل به این اعتقاد نداشته باشند، در حالی که درست نیست. صحبت من با نمایندگان مجلس هفته پیش این بود که کسانی که سخنان نافذ دارند مردم را تشویق به انتخابات کنند.
-این توصیه کردن به حق است و این وظیفه است و این کار را انجام دهید، همه کسانی که می شناسید، افراد خانواده، همکاران و کسانی که با آنها سروکار دارید، همه آنها را دعوت کنید.
-یک توقع دیگری از نامزدها است که تصمیم بگیرند اگر چنانچه پیروز شدند و توانستند به مطلوب برسند خودشان را اولا به عدالت اجتماعی، به کاهش فاصله فقیر و غنی متعهد و این کار را جزو اساسیترین کارهای خودشان بدانند، ثانیا خودشان را متعهد بدانند بدون رودربایستی و ملاحظه با فساد مبارزه کنند. خودشان را متعهد بدانند که تولید داخلی را تقویت کنند. بنده مکررا تاکید کردم که محور نجات اقتصاد کشور تقویت تولید داخلی است.
-یک تذکر ضروری وجود دارد که می خواهم در آخر صحبت عرض کنم. [این تذکر] یک امر دینی و انسانی است، در جریان عدم احراز صلاحیت، به بعضی از کسانی که احراز صلاحیت نشدهاند جفا و ظلم شد، نسبت هایی به خودشان یا به خانواده هایشان داده شد که واقعیت نداشت، خانواده های محترم و عزیز، دچار یک چنین مواجههای با چنین نسبتهایی شدند.
-گزارش های غلطی بود که بعد هم ثابت شد خلاف است، منتهی در فضای مجازی. یک نمونه اینکه فضای مجازی بدون هیچ قید و بندی است، همین است که این چیزها را منتشر کردند. حفظ آبروی انسانها جزو مهمترین مسائل و بالاترین حقوق انسان ها است. خواهش و مطالبه من از دستگاه های مسئول این است که جبران کنند.
انتهای پیام / 137
کد مطلب: 97344