به گزارش قم نگار، تاکیدات ویژه مقام معظم رهبری در چندماه گذشته در ارتباط با توطئه نفوذ آمریکا نشان از این است که آمریکا باز هم مانند تمام سالهای قبل با گفتمان جمهوری اسلامی بهعنوان یک الگوی هویتی و ارزشی متفاوت که همواره در مقابل نظام سلطه ایستادهاند مقابله کرده و این بار راهی به نام مذاکره را برای مقابله با این گفتمان برگزیده است.
سابقه مبارزه و مقابله آمریکا با گفتمان هویتی جمهوری اسلامی ایران منحصر به امروز و دیروز نیست، از روزهای ابتدای انقلاب و به راه انداختن جنگ توسط عراق گرفته تا همین سالهای اخیر و به راه انداختن فتنه ۸۸، آمریکا در همه دورهها یک جریان را دنبال میکرده است و آن هم اعمال نفوذ و تغییر در گفتمان غالب ایران بوده است که در هر دورهای به تناسب زمان ابزارهایی را بر میگزیده است.
سیاست های نرم و سخت آمریکا در طول این سالهای برای رد شدن از مرزهای محکم جمهوری اسلامی ایران و رسیدن به آرمان همیشگی آمریکاییها یعنی اعمال نفوذ امروزه برای هر کسی اثبات شده است، همان رویهای که حالا به فراخور زمان در لباس و قالب دیگری در حال انجام است و آمریکا برنامهای بلند مدت برای آن ترتیب داده است، برنامهای که آمریکا از پس مذاکره آن را دنبال میکند، برنامهای مبتنی بر مهار، نفوذ، تغییر رفتار و براندازی نظام جمهوری اسلامی که از قدیمیترین اهداف آمریکاییها بوده که در تمام این سالها برای رسیدن به آن با شکست مواجه شدهاند.
سخنان رهبر انقلاب با این مضمون که «در زمینهی سیاسی نیز بیگانگان بهدنبال نفوذ در مراکز تصمیمگیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیمسازی هستند که در صورت تحقق این توطئه، جهتگیریها، تصمیمات و حرکت عمومی کشور، بر اساس خواست و ارادهی بیگانگان، تنظیم و اجرایی خواهد شد.» نیاز به توجه بیشتر و برنامه ریزی از پیش معین شده مسئولان احساس میشود تا با دسیسههای آمریکا که با چاشنی نفوذ همراه است مقابله شود.
حالا اما آمریکا اگر چه در مسئولان آمریکایی در اظهارات علنی خود عنوان نمیکنند اما باز هم مثل همیشه آمریکا به دنبال راهکاری است که از طریق آن به تغییر معادله قدرت و سیاست داخلی ایران برسد و در واقع بیشتر از هر مسئلهای در انجام مذاکرات بر آن تمرکز داشتهاند، و در واقع هدف آنها از نشست پشت میزهای مذاکره این است که خود به داخل مرزهای ایران راه پیدا کنند نه اینکه ایران به مرزهای بین المللی راه پیدا کند، چرا که دشمن چندین و چند ساله ما یک شبه دایه مهربانتر از مادر و نگران ما نمیشود.
یکی از راههای آمریکا برای نفوذ و برقراری رابطه مبتنی با سلطه گری در ایران این است که نخبگان و سیاسیون کشور را هدف بگیرد و به این طریق و با استفاده از مجموعهای از رویکردهای سخت و نرم، تلاش میکند نخبگان سیاسی کشور را در مسیر اهداف غرب هدایت کند و استحالهی نظام را رقم بزند و به این طریف باز هم همان سیاست همیشگی خود یعنی کنترل منطقه توسط خود بازیگران منطقه را پیدا کنند.
از طرف دیگر محدود سازی سیاست داخلی کشور در مقابله با ترفندهای استعماری آمریکا تقویت جناحهای سیاسی حامی غرب را در کشور در پی خواهد داشت که همین امر خود یکی از ترفندهای آمریکا برای مهیا شدن شرایط نفوذ است و در واقع همهی این اقدامات با هدف تهی کردن ساختار نظام از محتوای ارزشی آن صورت میگیرد.
شاید بتوان مهمترین و تاثیرگذارترین ترفند آمریکا برای نفوذ را تغییر ذائقه فرهنگی ملت ایران دانست، امری که البته سالها است که در اجرای آن از پا ننشسته است و همواره در صدر سیاستهای خود قرار داده است، در واقع میتوان حوزهی «فرهنگ» جامعه را یکی از اثرگذارترین بخشهای جامعه دانست که آمریکاییها دست روی آن گذاشته و سعی در تغییر ۱۸۰ درجهای آن دارند
حالا اما آمریکا با باز شدن درهای مذاکره بیش از پیش به دنبال تاثیرگذاری بر فرهنگ از راههایی چون ابزار تخریب اخلاق، مصرفگرایی، بیاعتنایی به هویت ملی و دلبستگی به ارزشهای آمریکایی است تا شاید بتواند به آرزوی دیرینه خود دراین زمینه رسیده و گفتمان غالب کشور ما به سمت و سویی که منافع خود را تأمین کند سوق دهد.
چنین حرکتهای ریزی در تغییر ذائقه مردم در بلند مدت به تغییر در جهت گیریهای کلان یک جامعه و در تزلزل در ارزشهای سیاسی یک کشور میانجامد، نماد سازی های مرتبط با کشور را شاید بتوان اولین قدم در این تغییر ذائقه فرهنگی دانست که بهترین ابزار درک آن لطیفههای و شوخیهایی که مثلاً در مورد حضور مک دونالد در کشور شنیده میشد که به گونهای زندگی به شیوه آمریکایی را ترویج میکند.
اینها تنها بخشی از ابزارها و رویکردهای آمریکا با نگرش نفوذ به جمهوری اسلامی ایران است که در این بین اهمیت درک و هوشیاری مسئولان بیش از همه مهم و توجیه پذیر است که اجازه داده نشود آمریکا به هدف اصلی خود ازمذاکره که در پشت پرده سیاستهای خود پنهان کرده است برسد.
انتهای پیام/130