طی این 40 سال دعواهای تنگ نظرانه آن قدر بالا گرفت که کم کم سلطنت طلبان روسیاه فراری و اذنابشان دوباره جرأت یافتند اندک اندک مصدق را متهم کودتا علیه نظام رسمی کشور در 1332 و یاغی معرفی کنند و کودتا را نیز قیام ملی!!
درسهای ۲۸ مرداد
جواد عباسی
پايگاه اطلاع رسانی قم نیوز , 1 شهريور 1397 ساعت 10:50
طی این 40 سال دعواهای تنگ نظرانه آن قدر بالا گرفت که کم کم سلطنت طلبان روسیاه فراری و اذنابشان دوباره جرأت یافتند اندک اندک مصدق را متهم کودتا علیه نظام رسمی کشور در 1332 و یاغی معرفی کنند و کودتا را نیز قیام ملی!!
به گزارش قم نیوز روایت رژیم شاهنشاهی از 28 مرداد و تعبیر آن به قیام ملی! را فراموش نکرده ایم، انقلاب اسلامی که به نتیجه رسید فقط 40 ساله ها از جعلی بودن این قیام ملی به طور ملموس مطلع بودند، امید میرفت مطلعین و مورخین و تحلیلگران انقلابی روایت مستند و غیر قابل تردیدی از آن به نسل جدید انقلابی ارائه کنند که نشد از اولین تجمع انبوه سیاسی بعد از جشن انقلاب در 14 اسفند در احمدآباد، ارائه و تحمیل تحلیل های جهت دار تنگ نظرانه حزبی آغازیدن گرفت و آن قدر کفه سهم خواهی های سیاسی سنگین و سنگین تر شد که دیگر اصل نهضت ملی به مرور به حاشیه رفت.
طی این 40 سال دعواهای تنگ نظرانه آن قدر بالا گرفت که کم کم سلطنت طلبان روسیاه فراری و اذنابشان دوباره جرأت یافتند اندک اندک مصدق را متهم کودتا علیه نظام رسمی کشور در 1332 و یاغی معرفی کنند و کودتا را نیز قیام ملی!!
دعوای قدیمی مصدق _ کاشانی به سنگرهای رو به رو و آماده جنگی تبدیل شد که دیگر بهانه هم برای حمله به یکدیگر لازم نداشت و شلیک های نیشدار طرفین روی دکمه AUTO-FIRE هفته و ماهی نبود که دیده و شنیده نشود و قربانی در این کارزار واقعیات جامعه ایرانی بود، قطعا هیچیک از طرفین نزاع نمیتواند خود را در این دوره طولانی از خطا مبرا اعلام نماید و متاسفانه پس از 65 سال از آن واقعه شوم که پتک محکمی بر جامعه نوپای سیاسی پس از تلاشهای نافرجام مشروطه تلقی میشد، نتوانست روایت مستدل و مقبولی به نسل جوان انقلابی ارائه نماید.
متاسفانه با شناختی که اتاق عملیات روانی ائتلاف دشمنان کارآزموده از تحریک پذیری های احساسی مردم این سرزمین به دست آورده اند، شاهد آن هستیم که با تمسک به دوقطبی سازی های تحریک آمیز توانسته اند همواره طی این چهل سال در اجرای عملیات روانی موفق و کارنامه پر محصولی از خود باقی بگذارند و به همین دلیل و البته به مدد حضور نفوذیان ناشناخته آنها درون جبهه مردمی انقلاب، میتوان ادعا نمود در هیچیک از بحران های سیاسی اجتماعی کشور که گاهی تا سرحد تلاشی این نظام مردمی نیز پیش رفت، تحلیل ملی و همه پسندی از چگونگی شکل گیری، ماهیت و فرجام آن ها نداریم، شک دارید فقط موضوعات ذیل را مروری نموده و آدرس تحلیلی مستند و مستدل و مقبول ارائه نمایید:
ترورهای فرقان، کودتای نقاب، حتی جنگ تحمیلی، غائله 14 اسفند سال 59 ، منافقین و 30 خرداد سال 1360 ، فرار بنی صدر، بمب گذاریهای 6 و7 تیر و 8 و 14 شهریور سال 1360 ، واقعه مک فارلین، ادامه جنگ پس از بازپس گیری خرمشهر، پذیرش قطعنامه 598 ، عملیات مرصاد، مواضع ایران پس از جنگ خلیج فارس، طالبان و ترور دیپلمات های ایرانی، فتنه قتل های زنجیره ای، فتنه کوی دانشگاه در سال 1378 ، فتنه پر کینه سال 1388 ، داعش و حضور سیاسی نظامی ایران در عراق و شامات، دفاع از جبهه مقاومت در لبنان و فلسطین، برجام هسته ای و برجام های احتمالی بعدی و......
در تمامی موضوعات فوق استعداد بالای تحریک پذیری جامعه بخصوص پس از مسلح شدن جامعه به دستاوردهای فضای مجازی که در نهایت سرعت امکان اعلام نظر و رای غیر مسئولانه وغیر پاسخگو را برای هر شخصیت واقعی یا جعلی، حقیقی و حقوقی را فراهم کرده، امری غیر قابل تردید است که البته همه را میتوان از ویژگی های یک جامعه جوان و پرسشگر دانست، که صد البته این هیجانات و احساسات اگر در بستر صحیح هدایت و مدیریت شوند به سرمایه ای بی بدیل تبدیل خواهند شد به شرطها و شروطها .
به نظر میرسد قبل از فراخوانی جریانات معارض سیاسی به وحدت نظر و مصالحه در ارائه تحلیل های حداقل شبیه به هم نسبت به موضوعات مهم که قطعا دستاوردی واقعی نخواهد داشت و دلیل آن نیز مناظرات بی نتیجه عموما تلویزیونی است که سالهای سال در موضوعات مختلف شاهد بوده ایم و در انتهای بحث مجری با اعلام زود هنگام پایان وقت مناظره چون داور مسابقات بوکس تمام هم و غم خود را صرف جداسازی میهمانان برنامه کرده است!! بهتر است روش تحقیق و تحلیل را به مردم بیاموزیم تا نه با شابلون های از قبل طراحی شده قبلی بلکه با آشنایی به روش تحلیل و مستند سازی به مواجهه با موضوعات بروند، که در این راستا تلاش همه دلسوزان در مجامع، دانشگاهها، حوزه های علمیه و موسسات فرهنگی مردم نهاد و موظف دولتی و آزاد امری ضروری است .
باز به موضوع اصلی این نوشتار یعنی کودتای 28 مرداد برمیگردم و تلاش میکنم با ارائه راه کاری نسبت به آن مخاطبین را به تهیه الگویی برای تجزیه و تحلیل وقایع مهم و نه تحلیل صرفا رسانه ای آن که عموما متاثر از پذیرش قطبیت مقبول و پذیرش تحلیل منطبق با آن قطب سیاسی اجتماعی است، رهنمون باشم :
وقایع مهم نهضت ملی و کودتای 28 مرداد از مجموعه ای از رخدادهای مهم سیاسی تشکیل شده که طی سالیانی شکل گیری و نمادین شد، وقایع مهمی چون:
ارجاع پرونده ایران به دیوان داوری لاهه و ملی شدن نفت، واقعه مهم 30 تیرماه 1331 ، ترور رزم آرا، لایحه درخواست افزای
ش اختیارات نخست وزیر، کاهش اختیارات شاه و خاندان سلطنتی، نقش اقلیت در مجلس و تضعیف مصدق، واقعه 9 اسفند و جلوگیری از خروج شاه از کشور، شکل گیری شبکه افسران ضد نهضت، قتل هوشمندانه افشار طوس، تشدید اختلافات مصدق و کاشانی، انحلال مجلس، تبدیل مجلس به ستاد کودتا، تبدیل مجلس روضه منزل آقای کاشانی به پایگاه ضد نهضت و....
این موضوعات مهم میتوانند مستقل از تحلیل های متصلب حزبی ما را به دلایل واقعی شکست نهضت ملی و کودتای شوم که از قهر مردم نسبت به سیاسیون بیشترین بهره برداری را کرد راهنمایی کند، شاید فضا سازی قبل از موفق شدن کودتای قبلی در کشور در سوم اسفند 1299 که مجموعه ای از ارعاب و وحشت را به کمک جریانات پلیدی چون کمیته مجازات که منجر به قهر و خوف مردم شده بود سابقه موفق و قابل تکراری برای جامعه ایرانی تشخیص داده شده بود که این بار نیز با همان شیوه عمل شد! مهم این است که مردم از صحنه خارج ، رهبران سیاسی منزوی و صحنه در اختیار دشمن قرار گرفته بود .
اجزاء تشکیل دهنده این پازل در صورتی که به دقت بررسی شوند و سئوالات مهم استخراج شوند امید میرود که مسئله قابل تحلیل و تبیین گردد به شرطی که جسارت بازبینی همه مسائل مستقل از دیدگاههایی جامد که به تابو تبدیل شده اند فراهم باشد.
برای شروع ورود به این مباحث چند سئوال کلیدی بعنوان دیدگاه های جدیدی برای رصد مسئله تقدیم میگردد:
1- چه جریانی فداییان اسلام را با ردگذاری آشکار و غیر قابل انکار به صحنه اجرایی ترورها کشاند و بعد همه آنها را قربانی کرد؟
2- چه جریانی معمار اجرای ترور افشارطوس بود و از چه عقبه ای برخوردار بود؟
3- چه جریانات و افرادی در 9 اسفند 1331 از خروج شاه از کشور مانع شدند؟
4- چه جریانی با نصب سرگرد سخائی توسط مصدق به عنوان مسئول حفاظت مجلس مخالفت کرد تا این سنگر به مرور توسط جریانی مرموز به ستاد کودتا تبدیل شود؟ و بعد سخائی را به مسلخ کرمان تبعید نمود تا توسط امانپور و به فرمانی خاص در خیابان مثله شود؟
5- چه جریانی ساده اندیشانه به توسعه قلمروی فعالیت های مخرب سازمان های اطلاعاتی دشمن میدان داد و حتی چهره ای مقبول از آنها تصویر نمود؟
6- چه جریانی از مراسم روضه منزل آیت الله کاشانی تریبونی ضد نهضت پدید آورد و درگیری ساختگی منجر به قتل مشکوک یک نفر در آن درگیری ها را به نزاع خونین رهبران نهضت تبدیل نمود؟
7- بی توجهی و ممانعت از پاکسازی نیروهای مسلح و خنثی سازی ترفندهای شبکه افسران مجری کودتا چگونه شکل گرفت؟
8- عوامل اصلی تحریکات حونین داخلی چه افراد و جریانات بودند؟
9- چگونه وصله ناچسب تعامل پنهان به حزب توده و شوروی به پیکرنهضت ملی چسبانده شد؟ چه وقایع و افرادی نقش داشتند؟
10- عوامل اصلی تجزیه احزاب موجود و ایجاد تخاصم بین آنها و سر در گم کردن مردم چه افراد و جریاناتی بودند؟
برای شروع تحقیق و تأمل در مورد موضوع فوق از همین سئوالات شروع می کنیم، مطمئنا راهکارها گام به گام واضح و قابل تشخیص خواهند بود ، همین شیوه تجزیه و تحلیل اگر مفید واقع شد میتوان نقشه راه برای ورود به بقیه موضوعات مهم تاریخی سیاسی را نیز یافت. ان شاءالله
*جواد عباسی
انتهای پیام / ۱۰۵
کد مطلب: 68250