قم نیوز: جشنواره فیلم فجر در قم با اکران فیلمهای مختلف دنبال میشود و جدای از اینکه سیمرغهای فجر این بار بر شانههای چه کسانی خواهند نشست راه افتادن کارناوال این رویداد عظیم در شهرستانها را باید به فال نیک گرفت.
گزارشی از سومین روز برگزاری جشنواره فیلم فجر در قم
از بهشت آفتابگردانها تا روایت تنهایی در برلین
خبرگزاری ايسنا , 17 بهمن 1391 ساعت 19:35
قم نیوز: جشنواره فیلم فجر در قم با اکران فیلمهای مختلف دنبال میشود و جدای از اینکه سیمرغهای فجر این بار بر شانههای چه کسانی خواهند نشست راه افتادن کارناوال این رویداد عظیم در شهرستانها را باید به فال نیک گرفت.
به گزارش قم نیوز، سومین روز جشنواره مثل روزهای اول و دوم با حال و هوای خاصی همراه بود که شاید کمتر در شهر قم دیده شده است. طرفداران پر و پا قرص هنر هفتم در قم که بیشتر قشر جوان هستند آمده بودند تا ببینند در مهمترین رویداد سینمایی کشور چه میگذرد.
گهوارهای در بهشت
از همان ابتدا که وارد سالن شدم به دنبال جدول زمان پخش برنامهها رفتم و دیدن اسم «گهوارهای برای مادر» شاید انگیزه مضاعفی شد برای دنبال کردن برنامه. فیلمی لطیف و روان درباره رقیقترین احساسات انسانی؛ عشق به مادر.
وقتی نخستین سکانس روی پرده نقرهای نمایان شد تقریبا میشد حدس زد چه فیلمی را باید انتظار داشت. درامی با ضرب آهنگ کند و مضمون دینی. طاق نصرتیها و دیوارهای آجری که بعدها از تقلید لهجه دو بازیگر اصلی مطمئن میشویم که مربوط به شهر یزد است، در همان ابتدای فیلم وارد یک فضای سنتی شده که قرار است در این فضا نرگس، دختر طلبهای که عاشق کلام جدید و مباحثه علمی است، برای رفتن به یک سفر تبلیغی طولانی آماده شود. هجرتی که به قول خودش برکت دارد و قرار است منشأ آشنا شدن مردمان سرزمینی دیگر با یک چشمه زلال شود. چشمه زلالی که نرگسها از آن نوشیدهاند و حالا پی تشنگان میدوند تا به آنان یاد بدهد ایمان را چگونه حتی در سطرهای چخوف و داستایوفسکی باید جستوجو کرد.
اما از نیمههای فیلم زمزمه وجود مادری نیز آغاز میشود. مادری که اکنون بیمار و رنجور گوشه خانه در انتظار خبری از فرزندانش به سر میبرد. فرزندانی که هر کدام به شیوه خود میخواهند دنیا را تغییر دهند و وقتی برای او ندارند.
این مواجه شدن نرگس با مشکلات مادرش و ترک اجباری درس و مباحثه، گذاری از سنت به مدرنیسم تلقی میشود. نرگس از دنیای سنتی خارج میشود و به زندگی واقعیتر پا میگذارد. تنهایی مادرش او را به قلب مشکلی که با آن مواجه است پرتاب میکند. هیچ کس نمیتواند مانند خود او برای مادرش گهوارهای باشد که آرامش روزهای پایانی عمر را در آن تجربه کند.
از اینجا تم اصلی فیلم انتخاب است. انتخاب میان عقل و عشق و آنطور که از صحنه آغازین فیلم انتظار داریم عشق پیروز میدان میشود تا آتشی را که در تمام عالم برپا کرده به دل نرگس نیز برساند و هر چیزی جز محبت یار را از قلب او بیرون کند. عشق به مادر محکی میشود تا نرگس ورای تمام خودخواهیهای ناخودآگاهش برای تغییر جهان، رضایت دوست را در نگه داری از مادرش تجربه کند و به بهشتی از آفتابگردانها پا به گذارد که در آن هیچ اثری از نفس نیست.
چراغها روشن میشود. تماشاگران کف میزنند. گویا فیلم «رضایی» مورد رضایتشان قرار گرفته است. اگر دقت کنی بعضی هم در حال پاک کردن اشکهای خود هستند. گویا گهوارهای برای مادر آنها را به یاد مادرانی انداخته که در لباس سفید؛ پشت یک پنجره چشم به راه فرزندانشان هستند و آنها شاید به سودای تغییر جهان یا برای دلمشغولیهای پیش پا افتاده زندگی، وقتی برای بوسیدن این دستهای چروکیده و پاهای خسته ندارند.
فرصت برگزاری فیلمهای جشنواره سی و یکم در سینما وتوس قم شرایطی ایجاد کرده که علاقهمندان هنر هفتم گعدههای کوچکی تشکیل دهند و داغترین فیلمهای سینمای کشور را نقد و تحلیل کنند. جای خوشبختی است چرا که شاید از میان همین جمعهای دوستانه و جوانان علاقهمند استعدادهایی سر برآرند که هنر استان را ارتقا بخشند. سری به برخی از این جمعهای دوستانه میزنم تا از بازخوردهای فیلم بپرسم.
ریتم کند فیلم البته واکنشهای مختلفی ایجاد کرده است. سمیرا رحیمی این فیلم را خسته کننده میخواند و معتقد است باید همین داستان با چاشنی تعلیق و برخوردهای عمیقتر میان شخصیتها دنبال میشد ولی محمد برزگر که این فیلم را پسندیده و ریتم آرام فیلم در کنار فراز و فرودها آهسته دوربین و موسیقی لالایی مانند را مایه آرامش میداند.
گهوارهای برای مادر فیلم سوم پناه بر خدا رضایی پس از چراغی در مه و مادر است. اما بر خلاف چراغی در مه به نظر میرسد رضایی در این فیلم توانسته تا حدودی رضایت منتقدان را جلب کند. رضایی علاوه بر کارگردانی، تهیهکنندگی این اثر را هم همراه با محمد احمدی بر عهده داشته است و در آن الهام حمیدی، چکامه چمن ماه، غزل صارمی، امیر آقایی، فرحناز منافی ظاهر، افسر اسدی، هایده حائری، مهران رجبی، نیکا خسرو آبادی و... بازی میکنند.
سرمای تنهایی در برلین
فیلم دیگری که در سومین روز جشنواره فیلم فجر در سینما وتوس قم اکران شد، برلین منهای هفت بود. فیلمی درباره جنگ و تنهایی آدمهایی که از آن آزرده شده و برای یافتن روزگاری بهتر وارد دنیای رنگارنگ غرب میشوند.
برلین منهای هفت ما را از فضای لطیف گهوارهای برای مادر به دنیای خشنی پرتاب کرد که در آن انسانها برای زنده ماندن ترک وطن میکنند، بستگانشان را انکار کرده و گذشته و هویتشان را تحریف میکنند تا شاید جایی در دنیای رنگارنگ غرب که در آن اثری از بمب و موشک نیست، بیابند.
این فیلم داستان جنگ است. جنگی که بارش را به دوش بچهها میگذارد. جنگی که خانهها را ویران میکند و خانوادهها را آواره. نقطه کور این فیلم سخن گفتن کاظم است که باید دریچهای شود از دنیای خواستنی بچهها تا آرزوهای بربادرفته بزرگترها. اما این دریچه بسته است و کاظم از شیرینیهای کودکی تنها به اندازه خط خطی کردن کاغذهای سفید سهم برده است.
قسمت دیگری از داستان این فیلم از سوی دختر عراقی روایت میشود که نجابت شرقیاش زیر چکمههای ستم پایمال شده و اکنون غمخواری در کشور غریبه پیدا میکند؛ خانم دکتری که تجربهای مشابه را پشت سر گذاشته و میخواهد نجمهها را از باری که به دوش میکشد، رها کند.
پدر که شخصیت محوری این فیلم است، خاکستریترین شخصیت آن نیز هست. مجموعهای از ترسها و تردیدها که با مرور زمان در باید و نبایدهای فرهنگ غربی هضم میشود تا از هراس مرگ در کشوری که رو به ویرانی است، نجات یابد.
برلین منهای هفت در واقع داستان تنهایی آدمهایی است که حتی در غربت به هم رحم نمیکنند. آدمهایی که نه تنها سقفی برای آرامش ندارند که هیچ هم زبانی نیز برای بازگو کردن آنچه بر ایشان گذشته نمییابند.
لوکیشنهای برلین منهای هفت تا حد زیادی واقعی از آب درآمده و ما را با واقعیت زندگی مهاجران در شهری مانند برلین آشنا میکند. افکتهای صدایی هم در این فیلم به خوبی به کار گرفته شدهاند. صدای رد شدن قطار که در سکوت تنهایی عاطف(پدر) طنینانداز میشود، گویای ناامید کنندهترین لحظه در این فیلم است و صدای باز شدن کلید در نیمه انتهایی فیلم، از حل شدن تدریجی مشکلات خبر میدهد. در پایان هم به حرف آمدن کاظم با صدای هیاهوی کودکان همزمان شده و پسر عراقی در میان دیگر کودکان برلین، زیر برفهای کریسمس، دنیای رنگارنگ کودکی را تجربه میکند.
این فیلم که در بخشهای فیلم اولیها و سودای سیمرغ با دیگر فیلمها به رقابت میپردازد، توسط رامتین لوافی کارگردانی شده و سیامک پورشریف و محمدرضا گوهری نیز تهیهکنندگی و نویسندگی آن را به عهده داشتهاند.
تماشاگران قمی البته نقدهایی نیز به این فیلم داشتهاند. شعاری بودن و داستان خشک و بیروح و فاقد کششهای لازم دراماتیکی از جمله این نقدها است. البته تماشاگران قمی نگاه ویژهای نیز در نقد این فیلم دارند که قابل توجه است. حجتالاسلام سید محمد علوی معتقد است: داستان برلین منهای هفت از یک نوع غربزدگی رنج میبرد. به گفته وی انسانهای شرقی در این فیلم مانند شخصیت کریم تنها به دنبال منافع خود هستند تا جایی که حتی دیگر شرقیها را فریب میدهند اما در این میان انسان غربی دایه مهربانتر از مادر میشود و حتی میهمانی کریسمس خود را برای کمک به یک خانواده عراقی لغو میکند».
روز سوم جشنواره فیلم فجر در قم پس از برگزار شدن جلسه نقد این فیلمها به پایان رسید. گذشته از اینکه سی و یکمین سیمرغهای فجر بر شانههای چه کسانی خواهند نشست و این جشن بزرگ فرهنگی به چه کیفیتی اداره خواهد شد، راه افتادن کارناوال این رویداد عظیم در شهرستانها که موجب شده جوانان در سراسر ایران خود را در آن دخیل بدانند، باید به فال نیک گرفت.
کد مطلب: 11694