به گزارش قم نیوز، واژه «چهارشنبهسوری» از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفتهاست و سوری که به معنی سرخ است ساخته شدهاست. آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته میشود که این آتش معمولا در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن میکنند و از آن میپرند آغاز میشود و در زمان پریدن میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» در واقع این جمله نشانگر یک تطهیر و پاکسازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد.
به بیان دیگر شما خواهان آن هستید که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلات شما را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به شما بدهد. چهارشنبهسوری جشنی نیست که وابسته به دین افراد باشد و در میان پارسیان یهودی و مسلمان، ارمنیها، ترکها، کردها و زرتشتیها رواج دارد.
البته مراسمی که امروزه برپا میشود به طوری کلی متفاوت با آن روزگار است چون از نظر زرتشتیان آتش نماد مقدسی است و پریدن از روی آن به نوعی بیاحترامی به آن نماد تلقی میشود. جشن آتش در واقع پیش درآمد جشن نوروز است که نوید دهنده رسیدن بهار و تازه شدن طبیعت است.
یکی از آئینهای نوروزی امروز ـــ که بایستی آمیزهای از چند رسم متفاوت باشد –«مراسم چهارشنبه سوری» است که در برخی از شهرها آن را چهارشنبه آخر سال گویند. درباره چهارشنبه سوری، کتابها و سندهای تاریخی، مطلبی یا اشارهای نمییابیم و تنها در این قرن اخیر، یا دقیقتر، در این نیم قرن اخیر است که مقالهها و پژوهشهای متعددی در این باره منتشر شده و یا در نوشتههای مربوط به نوروز به چهارشنبه سوری نیز پرداختهاند.
بیگمان چهارشنبه سوری از رسمهای کهن پیش از اسلام نیست. در آن زمان هر یک از روزهای ماه را نامی بود، نه روزهای این است که ایرانیان آیین آتش افروزی پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا پیش آمدهای سال نو از آسیب روز پلیدی چون چهارشنبه بر کنار ماند. در باورهای عامیانه، چهارشنبه روزی نامبارک است. سفر نبایستی کردن شب چهارشنبه، به احوال پرسی مریض نبایستی رفت.
آتش بازی چهارشنبه سوری در زمان ناصر الدین شاه رواج یافت
آتش افروختن شب چهارشنبهً آخر سال، یا چهارشنبه آخر صفر را، برخی به قیام مختار نسبت میدهند: مختار سردار معروف عرب وقتی از زندان خلاصی یافت و به خونخواهی شهیدان کربلا قیام کرد، برای اینکه موافق و مخالف را از هم تمیز دهد و بر کفار بتازد، دستور داد شیعیان بر بام خانه خود آتش روشن کنند و این شب مصادف با شب چهارشنبه آخر سال بود و مختار برای کشتن یزید که در شهر کوفه که اکثر آنان ایرانی بودهاند از این فرصت استفاده کرده و در زمان همین جشن که مصادف با چهارشنبه بود یزید را قصاص نمود.
بعد از گذشت چند سال بعد از ورود اسلام به ایران به آرامی جشن سور در ایران کم رنگ و به آخرین چهارشنبه سال محدود شد، جشن سور از مراسم اصیل ایرانی است و منشا خارجی ندارد و آتش از عناصر چهارگانه است و تنها عنصری است که آلوده نمیشود به همین منظور از گذشتههای بسیار کهن تاکنون این آداب مرسوم بوده است.
آتش بازی در شب چهارشنبه سوری در زمان ناصرالدین شاه و به وسیلهٔ فرانسویها در ایران رواج پیدا کرد. در ابتدا فقط برای سرگرمی شاه این نمایش انجام میشد پس از آن مردم هم در این سرگرمی سهیم شدند و دستور نمایش آن در میدان توپ خانه صادر شد و مردم در آنجا به تماشای آتش بازی میایستادند و کم کم به شکلی که امروزه اجرا میشود در آمد.
ایرانیان عقیده دارند که با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار فضای خانه را از موجودات زیانکار میپالایند و دیو پلیدی و ناپاکی را از محیط زیست دور و پاک میسازند. برای اینکه آتش آلوده نشود خاکستر آن را در سر چهارراه یا در آب روان میریزند تا باد یا آب آن را با خود ببرد، گرد آوردن بوته، آتش زدن و پریدن از روی آن و گفتن عبارت «زردی من از تو، سرخی تو از من» شاید مهمترین اصل شب چهارشنبه سوری است.
رفتار خشونت آمیز کنونی در چهارشنبه سوری مغایر با عرف و منش است
هر چند که در سالهای اخیر متاسفانه این رسم جایش را به ترقه بازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است. یافتههای پژوهشی نشان میدهد که تمامی آیینها و یادمانهایی که مردم ایران در هنگامههای گوناگون بر پا میداشتند و بخشی از آنها همچنان در فرهنگ این سرزمین پایدار شده است، با منش، اخلاق و خرد نیاکان ما در آمیخته بود و در همه آنها، اعتقاد به پروردگار، امید به زندگی، نبرد با اهریمنان و بدسگالان و مرگ پرستان، در قالب نمادها، نمایشها و آیینهای گوناگون نمایشی گنجانده شده بود.
رفتار خشونت آمیز و مغایر با عرف و منش جامعه نظیر آنچه که امروزه تحت نام چهارشنبه سوری شاهد آن هستیم، در هیچ کدام از این آیینها دیده نمیشود. بهتر است بگوییم، کسانی که با منفجر کردن ترقه و پراکندن آتش سلامتی مردم را هدف میگیرند، با تن دادن به رفتاری آمیخته به هرج و مرج روحی، آئین چهراشنبه سوری را به چهراشنبه سوزی مبدل کردهاند.
سنت مراسم چهارشنبه سوری که در برای آتش احترام قائل میشوند؛ سنتی از آتش پرستان قدیم است. متاسفانه این مراسم که همه ساله باعث هدر رفتن سرمایههای انسانی و اقتصادی زیادی شده، نظم و امنیت عمومی را برای شهروندان مختل و خانوادههای بیشماری را در آغاز سال نو اندوهگین و داغدار مینماید؛ سنتی کاملا غلط و خرافی است که از هیچ گونه پشتوانه منطقی و عقلی صحیحی برخوردار نیست.
سنتی که مبنای عقلی دارد را باید پاس داشت
متاسفانه برخی آگاهانه یا ناآگاهانه به اسم ترویج و پاسداشت میراثها و سنتهای باستانی، فرهنگهای جاهلی که هیچ گونه جنبه مثبتی در آن وجود ندارد را در بین جوانان گسترش داده و در پشت این موضوع در صدد ضربه زدن به هویت اسلامی جامعه هستند. علیرغم اقدامات تبلیغاتی که در رسانهها و توسط نیروهای انتظامی برای کاهش خسارات ناشی از این سنت جاهلی در نظر گرفته شده؛ اما به نظر میرسد ریشهکنی این قبیل ناهنجاریها، تنها با کار عمیق فرهنگی امکان پذیر است.
برخی میگویند این یک سنت ملی است و سنن ملی را باید محترم شمرد. پاسخ این است که آن دسته از سنن ملی را باید محترم شمرد که مبنای عقلی داشته باشند نه همه آنها را. مثلاً آیین نوروز در ایران یک مبنای عقلی دارد و آن این است که نیاکان ما بهترین روزهای سال را که طبیعت در نقطه تعادل قرار دارد برای سیاحت و تفریح و دید و بازدید و صله رحم انتخاب کردهاند و این نوعی توجه به خالق هستی است و اگر به دور از لهو و لعب برگزار شود مورد تأیید اسلام است.
قرآن کریم یکی از مشکلات همه پیامبران را تقلید امتهای آنها از آباء و اجداد خود میداند که وقتی به آنها میگفتند چرا این کار را انجام میدهید میگفتند ما پدران خود را بر این راه یافتهایم و ما راه آنها را ادامه میدهیم. امروز نیز وقتی از عدهای سئوال میشود که چرا مثلاً آیین چهارشنبه سوری را برگزار میکنید، میگویند چون پدران ما این کار انجام میدادند، که شهید مطهری در یکی از کتابهایش در این باره نوشته است «شاید پدران ما شعور نداشتند، آیا ما باید کار آنها را تکرار کنیم؟! این گونه آیینها سند نادانی یک ملت است و ما باید روی آن را بپوشانیم نه اینکه هر سال تجدید کنیم. وقتی ما این کار را انجام میدهیم زبان حال ما این است که ماییم که چنین پدران نادانی داشتهایم.»
بنابراین باید در نظر داشت که امروزه دیگر خبری از زندگیهای آرام و بدون دغدغه روستایی و قدیم نیست و تب پیشرفت و مدرنیته شدن مردم را به زندگی درون خانههای آرپاتمانی گرفتار کرده است، خانههایی که در برخی از آنها زنان باردار، افراد کهنسال و نوزادان زندگی میکنند و صدای انواع ترقه و نارجکهای دستی علاوه بر مختل کردن زندگی آنها سبب ایجاد حق الناس نیز میشود.
نظر مراجع تقلید درباره چهارشنبه سوری
اگر با عینک مهندسی فرهنگی برخی از کارها را رصد کنیم در مییابیم که برخی از آنها نه تنها پشتوانه دینی ندارد بلکه حتی با آمیزههای دینی ما نیز مغایرت شدیدی دارد، بنابراین به بررسی نظر مراجع تقلید درباره سنت «چهارشنبه سوری» و «سیزده بدر به اعتقاد نحسی 13» میپردازیم.
آیتالله سید علی خامنهای: چهارشنبه سوری و سیزده به در، مبنای عقلایی ندارد. (مجموعه استفتائات)، آیتالله فاضل لنکرانی: در فرض مزبور که دارای خطرات جانی و مالی است و موجب اذیت و آزار دیگران است و مخالف مقررات و قانون و نظم جامعه است جایز نیست، آیتالله شیخ محمدتقی بهجت: این کارها مشروعیت ندارد.
آیت الله جعفر سبحانی در مذمت چهارشنبه سوری و دوری از ترویج این خرافه گفت: قرآن مجید میفرماید یکی از اهداف بعثت پیامبر این است که غل و زنجیری که بر افکار مردم بسته شده بود را باز کند. مراد از غل و زنجیر آداب و رسوم جاهلی است که هیچ اثری در اخلاقیات و زندگی انسان ندارد از این رو پیامبر اسلام تمام رسوم جاهلیت که به ضرر انسان بود را لغو کرد.
چهارشنبه سوری به نحوی که در ایران رسم شده جهل است و ضررهای آن برای همه مشهود است. متاسفانه به خاطر همین رسوم غلط، جوانان زیادی زخمی و کشته میشوند و پدران و مادران آنها در سوگ آنها مینشینند. همه انبیا و اولیای الهی آمدند تا با خرافات مبارزه کنند و چهارشنبه سوری هم نوعی خرافه است. باید از اصالتهایی که موجب پیشرفت ملت ما میشود محافظت کرد.
چهارشنبه سوزی جایگزین چهارشنبه سوری شد
تقلید از دیگران در صورتی درست است که باعث سازندگی شود ولی تقلیدی که مایه بدبختی شود درست نیست. پریدن روی آتش و گفتن برخی جملات به هیچ وجه درست نیست. به همه مردم توصیه میکنم که در روز چهارشنبه آخر سال مراقب اعمالشان باشند و دچار مسائل خلاف شرع و عقل نشوند.
باید در نظر داشت که این سنت به ظاهر شیرین و مهیج که در سالهای اخیر با عنوان چهارشنبه سوزی مطرح میشود و روح و روان و جسم و جان شهروندان را در کنار سایر اموال مردم به نشانه گرفته و آتش نیستی بر خرمن هستی و کار و زندگی آنان میافکند. اقداماتی که هر ساله برای چهارشنبه سوری برگزار میشود، چالشی را بهدنبال دارد که فقط خسارتهای آن به جا میماند و به فرصتی برای اعمال مجرمانه شده است.
در این باره قانونگذار نیز با استناد به ماده 618 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 بخش تعزیرات این موضوع را بیان میکند که هر کس با هیاهو و جنجال یا حرکات غیرمتعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسایش و آرامش عمومی شود یا مردم را از کسب و کار باز دارد به حبس از سه ماه تا یک سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
پس همانگونه که در ماده مذکور آورده شد، شاهد هستیم که مجازاتهای بهنسبت سنگینی برای افرادی که مخل آرامش و امنیت اجتماعی و سایر شهروندان باشند، در نظر گرفته شده است اما نمیتوان فقط به این ماده اکتفا کرد بلکه از نظر تحریق و تخریبی که برای اموال مردم ایجاد میشود نیز میتوان به ماده یک قانون مسئولیت مدنی مصوب 1339 استناد کرد.
در ماده 1339 نیز هرکس بدون مجوز قانونی بهعمد یا در نتیجه بیاحتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا به هر حق دیگر که به موجب قانون برای افراد ایجاد شده، لطمهای وارد کند که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود، مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود است.
با متجاوزان حقوق شهروندی برخورد قانونی میشود
برابر اصل چهل قانون اساسی نیز هیچکس نمیتواند اعمال خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد. طبق اصل 22 این قانون هم حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند. به موجب بند 2 و 3 ماده 307 قانون مدنی؛ اتلاف و تسبیب از زمره موجبات ضمان و مسئولیت قهری هستند.
از سوی دیگر وفق ماده 328 همان قانون هر کس مال غیر را تلف کند، ضامن آن است و باید مثل یا قیمت آن را بدهد، اعم از اینکه از روی عمد تلف کرده باشد یا بدون عمد و اعم از اینکه عین باشد یا منفعت و اگر آن را ناقص یا معیوب کرده باشد، ضامن نقص قیمت آن مال است. همچنین، برابر ماده 331 قانون یاد شده، هر کس سبب تلف مالی شود، باید مثل یا قیمت آن را بدهد و اگر سبب نقص یا آن عیب شده باشد باید از عهده نقص قیمت آن برآید، به طور کلی قانونگذار با ماده 618 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 و ماده یک قانون مسئولیت مدنی، اسباب برخورد با خاطیان چهارشنبه سوری را فراهم کردهاست.
الان چهارشنبهسوری با اهداف و مراسمی که در گذشته برگزار میشد، تفاوت زیادی دارد، بنابراین اگر نهادهای مدنی، دولتی و دانشگاهی برای مطالعه و پیشنهاد راههای جایگزین کاری نکنند و مسئولان هم دست روی دست بگذارند، این موضوع به یک» بحران ملی و غیرقابل کنترل «و دارای پیامدهای گسترده مادی و معنوی و اجتماعی در سالهای آینده تبدیل میشود.
گزارش از زهرا رئیسی
انتهای پیام/105