قم نیوز: با بررسی وضعیت تحریمها مشاهده میکنیم امریکا هرجا ناچار بوده است، در تحریمهایی که خود وضع نموده دست برده است. در سال ۲۰۰۰ امریکا متوجه شد محصولاتی مانند فرش و خاویار که از ایران خریداری میکرده را در هیچ جای دیگر با همان کیفیت پیدا نمیکند. کوارتز مینویسد:» این لغو تحریمها چندان بیتناسب با دولتی نبود که در ایران بر سر کار آمده بود. امریکا این کار را برای کمک رسانی به دولت اصلاح طلب در ایران انجام داد!
به گزارش قم نیوز، اغلب مردم گمان میکنند در صورت اینکه تحریمها را علت تمامی نابسامانیها و مشکلات اقتصادی کشور بدانیم، رفع تحریمها موضوعی امیدبخش و خوشایند به نظر میرسد و قطعا پایان انزوای اقتصادی این تصور را به ذهن متبادر میسازد که گره از مشکلات بسیاری گشوده خواهد شد. اما آیا سود لغو تحریمها بیشتر متوجه ایران خواهد شد یا طرف مقابل؟
با نزدیک شدن به زمان اعلام توافق نهایی (۳۰ ژوئن) کارشناسان اقتصادی امریکایی با بازار مصرف خواندن ایران، از سود سرشار رفع تحریمها برای کارخانجات امریکایی سخن میگویند. نشریه یکوارتز در این باره مینویسد:
«اعمال یک تخفیف تدریجی در تحریمها میتواند دروازههای دومین اقتصاد غرب آسیا (پس از عربستان) را به روی کارخانجات امریکایی و غربی باز کند. این مطلب چنان برای تجار و سرمایه داران یالات متحده و اروپا وسوسه انگیز است که منتظر به نتیجه رسیدن مذاکرات در تاریخ ۳۰ ژوئن نماندهاند و از اکنون در حال فراهم نمودن مقدمات سرمایه گذاری در ایران برآمدهاند. بازار کشور ۸۰ میلیونی ایرانی پر از مصرف کنندگانی است که تشنهٔ محصولات امریکایی هستند که آنها را به یاد زمان شاه میاندازد. البته در راه رسیدن به بازار مصرف جوان ایران مشکلاتی نیز وجود دارد:
۱- برداشتن تحریمها یکباره صورت نمیگیرد. بلکه پروسهای طولانی و نامعین است که ممکن است سالها به طول بیانجامد.
۲- تمامی تحریمها مشمول تخفیف یا لغو کلی قرار نمیگیرند. باید توجه داشت که بخش عمدهای از آنان مربوط به عدم توجه ایران به حقوق بشر و حمایت وی از گروههای تروریستی است. این تحریمها در جای خود باقی خواهند ماند!
۳- فساد اقتصادی در ایران معضل دیگری است که باید در سرمایه گذاری در ایران به آن توجه داشت.»
گرت نادا، کارشناس مسائل ایران در ادامه مینویسد: «اوج تبادلات اقتصادی ایران و امریکا به سالهایی بر میگردد که ایران متحد اطلاعاتی امریکا در جنگ سرد به حساب میآمد. در سال ۱۹۷۸ امریکا با صادر کردن ۳. ۷ و وارد نمودن ۲. ۹ میلیارد دلار جنس بیشترین مبادلات اقتصادی را با ایران داشت.
در نزدیکیهای انقلاب اسلامی، امریکا و آلمان نزدیکترین روابط را با ایران داشتند و حدود ۵۰۰۰۰ نفر امریکایی در ایران کار و زندگی میکردند. محصولات امریکایی نظیر تسلیحات جنگی، تجهیزات صنعتی، فناوری و کشاورزی ۱۶% از واردات ایران را تشکیل میدادند. در دههٔ ۱۹۷۰ حدود ۵۰% و ۷۵% از برنج و گندم وارداتی و غلات وارداتی ایران از امریکا خریداری میشد».
نادا در ادامه اعتراف میکند که پس از پایان گروگانگیری اتباع امریکایی شاغل در سفارت امریکا در ایران (۱۹۸۱)، تجارت با ایران دوباره از سر گرفته شد ولی امریکا هیچگاه فراموش نمیکند انقلاب اسلامی چگونه بازار مصرف غنی و پر منفعت ایران را از چنگ امریکا خارج ساخت به طوریکه از صادرات ۳. ۷ میلیارد دلاری امریکا به ایران فقط چیزی در حدود ۳۰۰ میلیون دلار باقی ماند. همچنین، صادرات ایران به امریکا نیز با کاهشی شدید به حدود ۶۴ میلیون دلار رسید.
اما امریکا در مقطعی تصمیم گرفت برای تنبیه ایرانیان به علت اینکه انقلاب اسلامی را به پیروزی رسانده بودند و یک متحد را از دایرهٔ متحدین امریکا در منطقهٔ غرب آسیا خارج کرده بودند به بهانههای مختلف تحریم اقتصادی وضع کند: حمایت از تروریسم، عدم توفیق در همراهی با سازمان ملل در مسئلهٔ هستهای، و تخطی از قوانین حقوق بشری.
در جدول زیر نرخ نزولی صادرات و واردات ایران و امریکا را طی ۳۶ سال مشاهده میکنید:
با بررسی وضعیت تحریمها مشاهده میکنیم امریکا هرجا ناچار بوده است، در تحریمهایی که خود وضع نموده دست برده است. در سال ۲۰۰۰ امریکا متوجه شد محصولاتی مانند فرش و خاویار که از ایران خریداری میکرده را در هیچ جای دیگر با همان کیفیت پیدا نمیکند. بدین ترتیب تحریم این دو بخش را برداشت. کوارتز در این باره مینویسد:» این لغو تحریمها چندان بیتناسب با دولتی نبود که در ایران بر سر کار آمده بود. امریکا این کار را برای کمک رسانی به دولت اصلاح طلب در ایران انجام داد! »
در ادامه جدول اجناس وارداتی از امریکا به ایران را مشاهده میکنید که اکثر آنان قابل تولید در داخل کشور هستند و در سالهای اخیر به کشور وارد شدهاند. این در حالی است که کارخانجات ایران به هیچ عنوان شانس چنین صادراتی به امریکا را نخواهند داشت:
بیبی سی پیشتر به نثل از یک کارشناس مسائل اقتصادی اعلام کرده بود:» ایران یک بازار وسیع، بکر و نوظهور در جهان است که هر سرمایه گذاری را وسوسه میکند. تقریبا ۶۵% از جمعیت ایران زیر ۳۵ سال سن میکنند و درصد سوادآموزی در ۱۵ تا ۲۴ سالهها بالای ۹۸% است. حدود ۸۵% از کل جمعیت ایران با سوادند و بیش از نیمی از زنان خانه دار ایرانی به اینترنت دسترسی دارند! »
در سال ۲۰۱۳ (پایان ریاست جمهوری دکتر احمدینژاد که طی آن بیشترین و کمرشکنترین تحریمها اعمال شدند) آنچه که موجبات حیرت کارشناسان اقتصادی امریکایی را فراهم آورده است، [برخلاف برخی کارشناسان داخلی که بسته به جهت وزش باد در عالم سیاست، نرخها و درصدهایی که اعلام میکنند نیز متفاوت میشود!!] این است که حتی با وجود تحریمهای طاقت فرسا، ایران دومین اقتصاد پویا را در منطقه داشته است (پس از عربستان سعودی).
نشریهٔ کوارتز در ادامه به این نکته اشاره میکند که عطش ایرانیها برای سوارشدن بر ماشینهای مدل بالا و همچنین جایگاه دوم زنان ایرانی در مصرف مواد آرایشی، ایران را به بازارمصرفی بزرگ تبدیل کرده که در کنار محصولات دخانی با مارکهای نظیر مالبرو اشتیاق تولیدکنندگان امریکایی را به نحو فزایندهای برای رفع تحریمها برانگیخته است.
انتهای پیام/۱۳۲