به گزارش قم نگار، آسمان به یکباره سیاه شد... باد زوزهکشان از راه رسید و رعد و برق به جان مردم وحشت انداخت... درخت شکست؛ خیابان خلوت شد و همه در تحیر فرو رفتند... خرداد سال گذشته بود که وزش تندبادی با سرعت بیش از ۱۲۰ کیلومتر به همراه گرد و خاک غلیظ و رگبار شدید باران و رعد و برق جان ۶ نفر از مردم تهران را گرفت و بسیاری را متعجب کرد... به راستی چه شد که طبیعت به یکباره اینطور روی غضبش را به شهر نشان داد؟
بعد از آن اتفاق تحلیلهای گوناگون از این توفان تا مدتی صدر اخبار بود. عدهای از ضعف هواشناسی میگفتند و عده دیگر از اثرات پارازیتها اما در این میان یک نکته مغفول ماند و کمتر کسی از آن صحبت کرد؛ تغییرات اقلیمی که موجب بروز چنین طوفانی شد.
سید احمد شفیعی، معاون نظارت و پایش حفاظت محیط زیست استان قم ریشه این اتفاق و واکنشهای اینچنینی طبیعت را وضعیت بحرانی دشت مسیله میداند.
دشتی که ۵۰ سال است در بحران خشکسالی در آتش بیمهری ساکنان بالادست میسوزد و کسی توجه ندارد ادامه بحران در این دشت علاوه بر قم، دامن تهران و دیگر شهرهای اطرافش را خواهد گرفت.
کویر مسیله بین استانهای قم، اصفهان، تهران و سمنان واقع است و وسعت آن به بیش از ده هزار هکتار میرسد. در گذشته قسمتهای عمده این کویر پوشیده از درختان گز و تاغ بوده و در حقیقت یکی از مراکز مهم جنگلهای کویری ایران محسوب میشود.
حدود ۵۰ سال پیش دشت مذکور دارای یکی از بهترین مراتع استپی و دشتی بوده بهگونهای که محل چرای اسبهای دولتی در آن زمان بوده و نیز رمههای بزرگ گوسفند و شتر در دشت مذکور به چرا پرداختهاند.
علاوه بر مراتع خوب در سالهای گذشته دشت مسیله یکی از بزرگترین تولیدکنندگان غلات در بخش مرکزی ایران بوده است. امروز اما از دشت مسیله شورهزاری بیشتر باقی نمانده. روستاها خالی از سکنه شده، پوشش گیاهی تا حدی از بین رفته و حیوانات وحشی توسط شکارچیان یا به دلیل خشکسالی منقرض شدهاند.
شدت و قدمت بحران
جدا از این مشکلات، دشت مسیله امروز یکی از بزرگترین مراکز القای ریزگردها در استان قم است که هر از گاهی موجب تنگ شدن نفسهایمان در شهر قم شده و ترکشهایش کم کم به تهران و دیگر شهرهای بزرگ اطراف هم میرسد.
دشت مسیله در سال ۱۳۴۵ که هنوز بحران آب ایجاد نشده و سدهای کنونی ساخته نشده بود، نخستین دشت ممنوعه کشور بود.
معاون نظارت و پایش حفاظت محیط زیست استان قم در گفتگو با مهر میگوید « از ۶ دشت استان قم، سه دشت در فهرست ۱۰ دشت نخست بحرانی کشور قرار دارند اما در این میان مسیله با EC ۱۵ هزار، عنوان شورترین دشت کشور را به خود اختصاص داده است. بحران آب موجب شور شدن خاک و شور شدن خاک موجب از دست رفتن پوشش گیاهی میشود که همین موضوع ریزگردها را به وجود میآورد و ریزگردها با عملکرد پیچیدهای که دارند خشکسالی را تشدید میکنند.»
سید احمد شفیعی با اشاره به اینکه تا کنون کار عملی خاصی برای مبارزه با این پدیده و نجات دشت مسیله صورت نگرفته، گفت: دشت مسیله در سال ۱۳۴۵ که هنوز بحران آب ایجاد نشده و سدهای کنونی ساخته نشده بود، نخستین دشت ممنوعه کشور بود. در صورتی که آن زمان میزان کسری مخازن آبی به ۱۰۰ میلیون متر مکعب نمیرسید که در واقع عدد بسیار پایینی است. در حال حاضر که ۱۱۰ میلیارد متر مکعب کمبود مخازن آبی داریم و بحران در این حوزه بیش از هزار برابر شده، وضعیت این دشت بسیار بحرانیتر است.
بمبی بیخ گوش پایتخت
گویا مسئولان به ندای واعطشای دشتهای قم عادت کردهاند و کسی گمان نمیکند که باید کاری عملی در این حوزه صورت بگیرد با این حال به گفته شفیعی نباید این موضوع فراموش شود که بحران دریاچه نمک شاید الآن مشکل قم باشد اما در آینده نزدیک فقط مشکل قم نخواهد بود.
این حوضه بزرگترین کانون جمعیتی کشور را در خود جای داده و زندگی ۲۰ میلیون نفر به این مسیله وابسته است. بزرگترین مراکز صنعتی، اقتصادی و سیاسی در این محدوده قرار دارند. دو شهر بزرگ قم و تهران و ۴۰ شهرک صنعتی مهم در این محدوده قرار دارند. همچنین بالاترین ضریب شهرنشینی در کشور را ما در حوضه دریاچه نمک شاهد هستیم.
بالاترین ضریب شهرنشینی در کشور را ما در حوضه دریاچه نمک شاهد هستیم
او میگوید سابقه قم در بحران خشکسالی به جای اینکه موجب حساسیت بیشتر شود، موجب بیحساسیتی شده درحالیکه بحرانهایی که دولت انتظار دارد با خشکسالی در دریاچه ارومیه رخ بدهد خیلی وقت است در قم اتفاق افتاده.
معاون محیط زیست قم اظهار داشت: مشکل اصلی در زمینه دریاچه ارومیه، تهدید خشکسالی برای هزاران هکتار باغی است که در این محدوده وجود دارد؛ اما این مشکل در دشت مسیله خیلی وقت است که رخ داده.
وی گفت: در گذشته ما ۱۱ روستای فعال در این دشت داشتیم که امروز همه آنها از بین رفته و به مخروبه تبدیل شدهاند. در حال حاضر ۹۵ درصد جمعیت استان قم در شهر قم زندگی میکنند و حاشیهنشینی و سکونتگاههای غیر رسمی در آن شکل گرفته که آثار همین بحران آب است. تقریباً ۷۰ هزار هکتار زمین کشاورزی هم با سختی زیاد زنده نگه داشته شده که پیشبینی این است که به زودی از بین میرود.
بحران محیط زیست موضوعی نیست که دلسوزان از آن سخن نگفته باشند یا ابعادش برای کارشناسان پوشیده باشد. با این حال سخن گفتن از این بحران هنوز به پایشهای دقیق و مطالعات گسترده نیاز دارد و حل کردن آن هم به عزمی راسخ در میان مسئولان و تصمیمگیران بالادستی. توفان تهران نشانهای بود که طبیعت به دست ما داد تا بدانیم دخالت بیش از این در طبیعت و بیتوجهی به بایستههای زیست محیطی تا چه حد میتواند زندگی روزمره ما را به مخاطره بیندازد.
انتهای پیام/۱۳۷