اظهارات توهین آمیز فردی نسبت به صحبتهای حضرت آیت الله صافی گلپایگانی درباره روابط با کشورهای جهان تبدیل به دستاویز جدیدی برای اصلاحطلبان شده تا بار دیگر در دوقطبیها کاذب و مخرب مورد علاقه خود بدمند
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران، در نامهای به معاون وزیر امورخارجه دولت اصلاحات، به نقد تناقضهای اصلاحطلبان در مواجهه با بحرانهای منطقهای پرداخت و تصریح کرد: ایران، هوشمندانه وارد دام آمریکا در افغانستان نشد.
نماینده مردم تهران در مجلس گفت: اگر اصلاح طلبان دلشان برای مردم افغانستان میسوزد به این کشور سفر کنند و در میدان جنگ حاضر شوند و به کسی هم کاری نداشته باشند که البته باید بگویم آنها نه مرد جنگ هستند و نه مردم سختی کشیدن و نه اینکه دلشان برای کسی میسوزد.
استاندار قم با بیان اینکه مهمترین دارایی حاکمیت برای حکمرانی را سرمایه های اجتماعی دانست و گفت: همه ی گروه های سیاسی موظف به حفظ سرمایه های اجتماعی نظام هستند.
عضو سابق شورای شهر تهران گفت: بی شک اگر این دوستان نقد مدیریتی به مدیریت شهری دکتر قالیباف می داشتند حتما مطابق قانون وحتی فراتر از آن اقدام می کردند در حالی که حتی تذکری ندادند.
جناب عبدی ظاهرا متوجه این مساله نیز در جملات سردار سرافراز سپاه قدس نشدند که سردار سلیمانی بیش از آنکه آن فرد اغتشاشگر را تقبیح کند، آتش زدن پرچم را غیرقابل تحمل دانسته است. جدای از آنکه آن فرد هتاک کیست و چه سرگذشتی دارد و چگونه فکر می کند وقتی پرچم ایران آتش زده می شود، قبح آن آنقدر بزرگ است که فوریت مساله تقبیح و برائت از آن است بعد داستان پردازی ...
مخملباف، که از ایران گریخته و با سرویس های مختلف جاسوسی و حتی مجاهدین خلق نیز در ارتباط است در نامه ای به اصطلاح سرگشاده خطاب به اصلاح طلبان نوشته است:« یک سفر چند روزه به افغانستان بروید و برای آنها توضیح بدهیدکه خطا کردهاند که با طالبان جنگیدند، بایستی در حکومت طالبان اصلاحات می کردند و افغانستان را از دست طالبان از طریق اصلاحات آزاد می کردند.
از منظر دیگر گزارش نجفی آینده سیاسی قالیباف را مجهول کرده است. قالیباف همواره سعی میکرد از سکوی شهرداری برای پریدن به پاستور استفاده کند. واقعیت آن است که با توجه به شکستهای پیاپی آقای قالیباف از نمایندگان جریان اصلاحات و عملکرد نه چندان شفاف وی در شهرداری تهران او دیگر فاقد آینده سیاسی روشن است.
اصلاحطلبان نیز بعد از این باید با احتیاط بیشتری از آرای شناور سخن بگویند. آنان نیز یکی از جریانهای سیاسی درون نظام هستند که ظهور و افولشان در تجمیع آرای خودی است.
دهم مهرماه و چند روز پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیتها، اسدالله بیات زنجانی یکی از تندترین نطقهای تاریخ مجلس را ایراد میکند. او با اشاره به توضیحات آیتالله امامیکاشانی در خطبههای نمازجمعه درباره بررسی صلاحیتها و امتحان خبرگان، سخنان ایشان را «بدعت» و سکوت در مقابل آن را «مستحق لعنت» دانست
رابطه اصلاح طلبان و روحانی روز به روز سردتر می شود تا جایی که یکی از فعالان سیاسی اصلاح طلب اعتراف کرده ما میدانستیم روحانی اصلاحطلب نیست؛ ولی از او حمایت کردیم؛ چون میدانستیم جامعه پذیرای یک اصلاحطلب نیست.
اصلاح طلبان نه تنها حامی بلکه واسطه رای به روحانی بودند و در مسئولیت ها و شکست های دولت یازدهم و دوازهم شریک هستند، هر گونه تلاشی برای فرار از پاسخگویی به حامیان، غش در معامله است. مطالبه گری برای جریان رقیب و گروه هایی است که در سال های گذشته به دولت و عملکرد آن نقد داشتند، نه کسانی که خود را برای حمایت از روحانی قربانی کردند
قم نیو: زعمای اصلاح طلب پس از انتخابات تلاش فراوانی دارند تا خود را به جایگاه مطالبه گر از دولت دوازدهم تنزل دهند و به این گونه از طرفدار به اپوزیسیون تبدیل شوند.
قم نیوز: شاید اگر به زدو بندها و کشمکش های میان شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان و احزاب و گروه های دیگر این جریان بیشتر نگریسته شود، خاستگاه اختلافات خود را بهتر نشان دهد. محمدرضا عارف هرازگاهی نقد ها و کنایه هایی را نثار اعتدالیون و دولت اعتدالی می کند و آنهم تنها با یک هدف، اینکه در انتخابات آینده اصلاح طلبان بر داشته های خود ائتلاف کنند.
قم نیوز: انتقاد اصلاح طلبان از دولت روحانی پس از انتخابات باعث شده رابطه سرد اصلاحات- اعتدال شکل بگیرد اما یک فعال سیاسی این جریان معتقد است دولت در دست اصلاح طلبان است.