قم نيوز : یک کارشناس مسائل شهری، نظام شهرسازی در قم را نیازمند همگرایی دانست و گفت: برای حل مشکلات در گام نخست باید با یکدیگر گفتوگو کرده و تعامل داشته باشیم.
به گزارش قم نیوز این روزها کمتر رسانه مکتوب و مجازی را میبینیم که بخشهایی از فضا یا زمان خود را برای صحبت از مخاطرات تغییر اقلیم اختصاص نداده باشد. تقریباً کمتر کسی نمیداند این موضوع در کشورمان و به ویژه در استان قم چقدر جدی است. با این حال تا کنون وقتی صحبت از تغییر اقلیم میشد، صفِ نخست توجه بخشهایی مانند صنعت و کشاورزی بودند. امروزه اما میدانیم نظام شهرسازی هم به همان اندازه در برابر دغدغه تغییر اقلیم وظیفه داشته و به همان میزان هم در صورت عملکرد بدون برنامه میتواند مخرب باشد.
مسعود ملکزاده، فوق دکترای معماری و انرژی از انگلستان و استاد دانشگاه معتقد است اگر میخواهیم به راه حلی برای این نگرانیها برسیم باید از گفتوگو درباره آن خسته نشده و مطالبه عمومی در این عرصهها ایجاد کنیم.
گفتوگوی این استاد دانشگاه را در زیر میخوانید؛
به نظر میرسد صحبت درباره مسئله اقلیم به عادت تبدیل شده اما در عرصه عمل چندان دستاوردی ندارد. به ویژه در نظام شهرسازی بسیاری اوقات افراد خود را در این عرصه وظیفهمند هم نمیدانند. چطور میتوانیم چنین نیروهایی را با این دغدغهها همراه کنیم؟
همیشه اینطور گفته میشود که چرا ما اینهمه حرف میزنیم؟ پس کی قرار است عمل کنیم؟ حرف من این است که اتفاقاً برخی چیزها با حرف زدن حل میشود. اتفاقاً علت اینکه درگیر این قضایا هستیم این است که وقتی میخواهیم تصمیم بگیریم نظر کارشناسان و مردم را نپرسیدهایم.
مشکل ما این است که هر کدام کار خود را میکنیم. مثل مسئلهای که در اقلیم داریم و گاهی این شنیده میشود که حتی امیدی به بهبود نیست. علت این است که من دارم خطری را میبینم اما کسی که مسئول است آن خطر را نمیبیند و حتی به حرف من توجه نمیکند.
یک معمار برایش مهم است که نمایی طراحی کند که دیده شود اما شاید یک دهم این برایش مهم نباشد که ساختمانی که میسازد از نظر اقلیمی بهینه باشد. با این عدم مسئولیتپذیری چه میشود کرد؟
یک معمار دغدغههای تخصصی خودش را دارد اما علاقهای ندارد که به دغدغههای دیگر بپردازد. از نظر وی دغدغههای دیگر در درجه دوم اهمیت قرار دارند. از طرف دیگری آن کسی که کارشناس محیط زیست است و دغدغه اقلیم دارد میگوید به من ربطی ندارد که شهر بزرگ شده یا قرار است جمعیت میلیونی در آن ساکن شوند. تنها راه این است که این دو آدم با یکدیگر گفتوگو کرده و به جایی برسند که دغدغههای هر دو طرف تأمین شود.
اگر الزامات قانونی لازم را ایجاد نکنیم، صرفِ گفتوگو میتواند به نتیجه برسد؟
وقتی این موضوعات به نتیجه خواهد رسید که به مطالبه عمومی تبدیل شود. حتی سیاست مداران هم به رأی مردم نیاز دارند. قدرت در دستان مردم است. وقتی مردم به کسانی که تصمیمگیریهای مخرب محیط زیستی دارند، رأی ندهند، بسیاری از مسائل تغییر خواهد کرد و سیاستمدار و سیاستساز هم مجبور میشود به متخصصین مراجعه کند. وظیفه رسانهها در این زمینه به عنوان زبان مردم بسیار مهم است.
پس حلقه گمشده این موضوعات از نظر شما رسانهها هستند؟
یکی رسانهها هستند. ان جی اوها و سازمانهای مردم نهاد هستند. در شهری مانند قم عنصر قدرت بیان روحانیون به عنوان یک فرصت بسیار خوب باید در نظر گرفته شود. بههرحال روحانیت روی بخش عظیمی از جامعه نفوذ کلام دارد و در روش علمی روحانیت به مسائل حقوق دیگران، نسلهای بعد، جانوران و ... توجه شده است.
الآن وقتان رسیده که تمام نیروهایمان را در زمینه اقلیم روی هم بگذاریم و در این زمینه نباید از نفوذ کلام روحانیت غافل شد.
بسیار گفته میشود که شهرهای ما ظرفیت جمعیتهای کنونی را ندارند. چطور میتوانیم در شهری مانند قم بگوییم که فقط ۲۵۰ هزار نفر باید ساکن باشند درحالیکه امروز یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر جمعیت داریم؟
واقعیت این است که مهاجرت هم واقعاً میتواند یک فرصت باشد. امروزه هر کسی درباره مهاجرت درباره قم حرف میزند به عنوان یک تهدید به آن نگاه میکند.
قم تقریباً بینالمللیترین شهر ایران است. اتفاقاً اگر در مورد ماجرای لندن و تغییری که در ۷۰ سال اخیر در زمینه بهبود وضعیت محیط زیستی این شهر رخ داد مطالعه کنیم، متوجه میشویم که نمودار افزایش کیفیت فضای شهری با نمودار درصد بینالمللی شدن شهر منطبق است.
مهاجران معمولاً از جاهایی به شهرهای بزرگ میآیند که ارتباطشان با محیط زیست بیشتر است. اگر برنامه ریزان شهری این شهروندان را به حفظ عادات طبیعی خود تشویق کنند، این موضوع اثر خود را در بهبود محیط زیست شهری نشان خواهد داد.
در لندن به شما اجازه میدهند که اگر از جای دیگری آمدی و دوست داری در حیاط خانهات حیوان اهلی نگهداری کنی، این کار را انجام دهی. همین کار به حفظ تنوع زیستی و بهبود چرخه محیط زیست در شهر کمک کرده است. بحث گونه زیستی در این مباحث از موضوعاتی است که ما بسیار نادیده میگیریم و مهاجرت میتواند به این موضوع کمک کند.
گاهی به نظر میرسد از گذشته خود بیگانه شدهایم و واقعیت محیط زندگی خودمان را بپذیریم؛ مثلاً گمان میکنیم که در شهری مانند قم باید زمینهای چمن فراوان و آبنماهای متعدد داشته باشیم درحالیکه مردم در گذشته با همین امکانات اندک زیستی به خوبی زندگی کرده و خودشان را با طبیعت و گونههای بومی وفق میدادند.
این موضوع یک درد فراگیر است. از زمانی که مدرنیته شروع کرد به استانداردسازی برای هر چیز آن هم با ابزارهایی مانند سینما و رسانه بسیاری معادلات تغییر کرد. امروزه برای همه چیز استاندارد ساختهایم. استاندارد خوش پوشی از رسانهها آمده و در همه دنیا کم و بیش یک چیز است. حتی استاندارد فیزیک چهره و بدن انسانها توسط رسانهها تبیین میشود.
استاندارد ساختمان قشنگ و با کیفیت و استاندارد شهر زیبا و با کیفیت هم توسط رسانهها ساخته میشود. الآن استاندارد شهرداری زیبا این است که جلوی ساختمان آبنما بوده و در کنارهها گلکاری شده باشد. در شهر رشت همین منظره را میبینید و در شهر قم هم این را. درحالیکه اقلیم در قم و رشت بسیار متفاوت است.
گاهی هم نیروهای دانشگاهی در این قضیه دخیل هستند. من ممکن است در کشور دیگری تحصیل کرده باشم و در یک موقعیت مکانی و زمانی دیگری استانداردهای ساختمان و شهر خوب را یاد گرفته باشم اما مشخص نیست که این استاندارد در اینجا و این زمان هم کارایی داشته باشد.
شهرداری، نظام مهندسی، وزارت راه و شهرسازی و ارگانهای دخیل دیگر را چطور میتوانیم برای دغدغهمند بودن در این مسیر همراه کنیم؟
نظام مهندسی وظایف خود را به ساختمان محدود کرده و در زمینه شهرسازی برای خود وظیفهای تعریف نکرده است. شهرداری بیشتر در این زمینه کار میکند و مؤثرتر است. از طرفی راه و شهرسازی هم جزو متولیان این مسئله محسوب میشود.
این دو ارگان کارهای خوب زیاد انجام دادهاند اما حتی همان کارهای خوب گاهی بعدها متوجه شویم اثر بدی دارند. شهر قم هم از این نظر نمونههای زیادی دارد.
امروز هم اگر قرار باشد مشکلات را حل کنیم گام نخست این است که با یکدیگر گفتوگو کنیم و تعامل داشته باشیم. باید در کمیسیونهایی که تصمیمگیری مسائل شهرسازی را انجام میدهند سازمانها و افرادی که دغدغه اقلیم را دارند، حضور داشته باشند. همینطور مردم باید بتوانند آزادانه به این کمیسیونها از قبیل کمیسیون ماده پنج رفت و آمد کرده و عملکرد آنها را به طور مستقیم نظارت کنند.
حضور مردم در تصمیمگیریهای شهرسازی میتواند بسیار اثرگذار باشد. بسیاری از شهرها هیچ تصمیم معماری و شهرسازی صورت نمیگیرد مگر اینکه تمام کسانی که از این تصمیم متأثر میشوند نسبت به آن رضایت داشته باشند.
وقتی شهرداری در یک محل میخواهد تصمیم بگیرد که یک ساختمان ۱۰ طبقه ساخته شود باید مردم محل یا نمایندگانشان نسبت به این موضوع نظر دهند. ترویج این نحوه حکمرانی شهری میتواند ما را به جایی برساند که کمتر برای آیندگان و طیفهای مختلف مردم تصمیمهای عجیب و غریب بگیریم و در یک کلام کمتر مخرب باشیم.
انتهای پیام/ 138