قم نيوز : قم نیوز: یک کارشناس معماری با بیان اینکه طرح حرم تا جمکران با مبانی معماری سنتی تضاد دارد، گفت: رعایت معماری سنتی و اصول ادب تشرف به حرم در این طرح حساب شده نیست.
به گزارش قم نیوز، قم مدتها مغضوب حکومتها بود. پس از انقلاب نیز به علل مختلف دولتها توجه چندانی به نیازهای این شهر نداشتند تا اینکه در سالهای اخیر معادلات تا حدودی تغییر کرد و حالا این بودجههای عمرانی که به شهر وارد شده گویا بلای جان میراث تاریخی مردم قم شده است.
مدیریت شهری در قم مانند خانوادهای که مدتی طولانی از غذا بیبهره بوده، سر این سفره نشسته و گویا در تناول هیچگونه ملاحظه و تفکری را دخالت نمیدهد.
چندین طرح بزرگ عمرانی در شهر در حال پیگیری هستند اما مجریان آن کمترین توجه را به اثرات بلند مدت این طرحها دارند. این میشود که مونوریل دید اطراف حرم را مخدوش میکند. خانههای تاریخی خراب میشوند. بافت تاریخی از بین میرود و...
جلال محدثی استاد دانشگاه و کارشناس معماری منظر است که از دغدغههای یک معمار جوان در حفظ هویت تاریخی شهرش میگوید.
در شهر قم یک نوع بیتفاوتی نسبت به میراث فرهنگی و حفظ آثار تاریخی دیده میشود. به نظر شما ریشه این موضوع چیست؟
چند دلیل میشود برای این موضوع در نظر گرفت. یکی از دلایل این است که بسیاری از مسئولان در زمینه میراث فرهنگی و مباحث مرتبط با معماری اسلامی اطلاعات و تخصص کافی ندارند.
نگاه مدیران به اتفاقات اینگونه است که میخواهند یک بیلان کاری خوب ارائه دهند. در این بیلان کاری هم حجم کار انجام شده به چشم میآید اما مسایلی مانند توجه به میراث فرهنگی یا آثار فرهنگی انجام طرحهای عمرانی کمتر دیده میشود. شاید در مقام حرف تمام مدیران استان به این موضوع اهتمام داشته باشند اما در پشت میز مدیریت میراث فرهنگی اولویت دست پایین و حاشیهای محسوب میشود.
موضوع دیگر در مورد مدیران استانی این است که بیشتر این افراد بومی نیستند و طبیعی است که نسبت به هویت شهر قم تعصب خاصی نداشته باشند. این میشود که مثلاً اگر در بافت قدیمی امکان خدمات شهری نباشد و مردم ناراضی باشند، بدون اینکه به روشهای جایگزین فکر شود محله تخریب خواهد شد و خیابان ساخته میشود.
موضوع مهم دیگر این است که مردم شناخت کافی از هویت و تاریخ خود ندارند و از مسئولان مطالبه حفظ این آثار را نمیکنند. مردم ما نمیدانند که با نگهداری از آثار تاریخی میتوانند تا چه اندازه در آینده به تاریخ و فرهنگ گذشته خود ببالند.
اگر مردم به این موضوع اهمیت میدادند و این مطالبه را از مسئولان داشتند بسیاری از اتفاقاتی که امروز در شهر افتاده، رخ نمیداد اما مردم قم نسبت به تاریخ خود بی علاقه و بی تفاوت هستند.
مسئله سوم که از دیگر مطالب مهمتر است کمهمتی کارشناسان در این زمینه است. شاید بتوان گفت که بیعلاقگی مردم و بیتوجهی مسئولان نیز به ضعف در عملکرد کارشناسان و متخصصان این عرصه برمی گردد چرا که آنها هستند که وظیفه دارند مردم و مسئولان را نسبت به اهمیت موضوع آگاه کنند.
جامعه تخصصی معماری امروز در شهر قم بیشتر به فضای کسب و کار و مسایل صنفی متمایل است تا موضوعات مرتبط با هویت دینی و ملی.
سازمان میراث فرهنگی هم که باید یکی از سرسختترین مدافعان هویت شهر باشد در مواردی به تخریبگر تبدیل میشود. این سازمان تا زمانی که به مسایل میراث فرهنگی میپرداخت بسیار مؤثرتر عمل میکرد اما در حال حاضر گردشگری که امری بسیار درآمدزاتر و آسانتر است تمام ظرفیت این سازمان را به خودش مشغول کرده است. گویا دیگر مشکلات ریز و درشت نگهداری از آثار تاریخی برای این سازمان مطرح نیست. مرمت آثار تاریخی موضوعی زمانبر و هزینهبردار است به اولویت چندم این سازمان تبدیل شده است.
ضعفهای این نگاه تخصصی به مقوله میراث فرهنگی در مدیریت شهری و سازمان میراث مسبب وضعیت امروز است. در حال حاضر مدیریت شهری هم اولویتهای خود را موضوعات ترافیکی و خدماتی میداند و مسایل فرهنگی در پایینترین رده بررسی میشوند.
به طور مشخص طرح حرم تا جمکران را از نظر نگاه به میراث فرهنگی چگونه توصیف میکنید؟
نکته اصلی در مورد این طرح این است که از ابتدا مطالعه نشده بود. در واقع این یک طرح سلیقهای بود که بسیار شتابزده در دست اقدام قرار گرفت. ایراد از ایده نبود بلکه روش اجرا درست نبود. کسی که این بلوار را طراحی کرد یک خط کش روی نقشه قم گذاشت و حرم حضرت معصومه(س) را به جمکران وصل کرد.
در واقع این یک ایده ذوقی بود که بلواری وجود داشته باشد که از طرفی به حرم و از طرف دیگر به جمکران وصل شود. این بلوار در مجموع 7 کیلومتر است که بیشتر آن در بیابان قرار دارد اما یک کیلومتر آخر آن که حرم میرسد، در بافت تاریخی قم تخریب به وجود آورده است.
محلههایی مانند شادقلی خان، ملامحمود، دروازه قلعه و کوچه ارک که در این مسیر بودند، توسط بلدوزرها نواخته شدند و کار به حدی از تخریب رسید که بعدها دیگر نمیشد جبرانش کرد و طرح را برگرداند.
به هر حال خود این طرح رنگ و بوی فرهنگی و معنوی دارد؟
البته باید گفت که از نظر معماری سنتی و اصول ادب به تشرف این طرح حساب شده نیست.
اینکه حرمهای مقدس آن هم در مسیری که سواره از آن عبور میکنند به صورت عریان دیده شوند با ادب تشرف جور در نمیآید. این طرح با مبانی معماری سنتی نیز تضاد دارد. در این نوع معماری برای تشرف سلسله مراتب در نظر گرفته میشد. در گذشته برای اماکن مقدس نظرگاه میگذاشتند و کوچههایی بود که با پیچ و خم مردم را به آن مکان نزدیک میکرد تا شوق زیارت را دوچندان کند. از دل این کوچهها در جایی گنبد دیده میشد و در جای دیگر نه.
تشرف با پای پیاده نیز در آداب مهم محسوب میشود اما در این بلوار مسیری سوارهرو تا هر دو مکان مقدس وجود دارد که آن شور و اشتیاق برای دیدار گنبد و تشرف را از بین میبرد. بعد از مدتی دیدن این دو حرم برای کسانی که این مسیر را طی میکنند بسیار عادی میشود.
شاید اگر این مسیر طور دیگری طراحی میشد نیاز نبود برای ساخت این بلوار بلدوزر بافت تاریخی شهر را بشکافد.