قم نيوز : آیت الله شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی امروز در پایان درس خارج فقه صلاة مسافر درباره شخصیت علمی امام خمینی (ره) گفت: طلاب باید از برکات علمی امام راحل بهرهمند شوند زیرا ایشان مطالب بسیار ناب و بکری را در مسائل گوناگون علمی بیان کردهاند.
به گزارش قم نیوز آیت الله حاج شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی که در پایان درس خارج فقه صلاة مسافر سخن میگفت، به مناسبت نزدیکی سالروز رحلت امام خمینی(ره)، از جایگاه علمی بلند آن امام عظیم الشان سخن گفت. متن سخنان این استاد برجسته حوزه علمیه در زیر میآید:
بسم الله الرحمن الرحيم
هفته آينده مصادف با 14 خرداد است، روز دوشنبه 14 خرداد مصادف با رحلت امام عظيمالشأن، امام خميني رضوان الله تعالي عليه است.
امام خمینی(ع) شخصیت جامعی داشت که کمتر نظیر ایشان پیدا میشود
امام رضوان الله عليه اولاً يك شخصيت جامعي بودند، يعني ما در جامعيّت براي امام كمتر ميتوانيم نظير پيدا كنيم، ما علماي جامع الاطراف، جامع المنقول داشتيم اما در همين حد بوده، بر فقه آگاهي داشتند، بر تفسير و عرفان آگاهي داشتند و حتي متون مربوط به اينها را تدريس كردند ولي در هر كدام در قلهي آن علم نبودند. در هر كدام اگر ميخواستيم حساب كنيم ممكن است جزء ممتازينش بودند ولي در قله يعني يك كسي كه در فقه به قله رسيده باشد، در تفسير به قله رسيده باشد، حالا قلهي نسبي. در عرفان واقعاً به قله رسيده باشد، در فلسفه همينطور. واقعاً امام رضوان الله تعالي عليه يك چنين شخصيتي بود و متأسفانه الآن كه در حدود 30 سال از رحلت آن مرد ميگذرد هنوز شخصيت علمي امام به نظر من براي خود حوزههاي علميه هم روشن نشده چه رسد براي بيرون از حوزههاي علميه.
باید از برکات علمی امام راحل بیشتر بهرهمند شویم
من همين توصيه را دارم كه واقعاً از بركات علمي اين مرد بهرهمند شويد و اي كاش يك روزي بيايد ابتكارات امام را در اصول، فقه، تفسير و عرفان. من در عرفان ورودي ندارم ولي آنهايي كه اهل عرفان هستند و متخصص در اين فن هستند ميگويند مطالب بسيار ناب و بِكري را امام دارد. در تفسير همين مقدار عرض كنم كه يك وقتي در يكي از كتابهاي امام، حالا يا آداب الصلاة بود يا اسرار الصلاة، راجع به يك آيهاي از آيات قرآن نكات بسيار بديعي كه در هيچ يك از تفاسير نديده بودم ديدم كه ايشان بيان ميكند. ميفرمايد راجع به اين آيه اينقدر مطلب در ذهن من هست كه اگر بخواهم همهي آنها را بنويسم خودش يك كتاب ميشود، اين خيلي عجيب است، يعني شخصیتی نبود كه فقط سر سفرهي ديگران بنشيند و تلاشش بر اين باشد كه حرفهاي ديگران را بفهمد و نقل كند. خدا نفسي به او داده بود كه اين نفس جوشان بود، واقعاً جوشان بود در فقه، در اصول، در تفسير، در عرفان، ما يك چنين شخصيتي را در حوزهي علميه داشتيم و درخصوص اخلاق ايشان، عرض کنم کتاب40 حديث ايشان واقعاً نظير ندارد بدون هيچ مبالغه انسان هر مقداري اين كتاب 40 حديث را بخواند كم است. در مسائل اخلاقي، در مسائل تربيتي، يك شخصيت جامعي بود.
امام از مصادیق بارز صدیقین بود
من آيات سوره مباركه مريم را ميخواندم و بعد اين نكته به ذهنم آمد كه اين آياتي كه واذكر في الكتاب ابراهيم إنه كان صديقاً نبيّا، تا به حضرت موسي ميرسد واذكر في الكتاب موسي إنه كان مخلصاً و كان رسولاً نبيا، واذكر في الكتاب ادريس انه كان صديقاً نبيا، مقام نبوت كه مسلم بعد از پيامبر تمام شد اما واقعاً بين خودم و خدا تأمل كردم بدون اينكه آن عُلقهي و علاقهي ذاتي كه دارم و تعصبي كه دارم كه آيا امام را از مصاديق صديقين ميتوانيم به شمار بياوريم يا نه؟ ديدم انصافاً امام از مصاديق بارز صديقين است، صديق را در تفاسير مراجعه كنيد دو تا معنا برايش كردند، يك معنا مبالغهي در تصديق است و يك معناي دوم مبالغه در صدق است. مبالغه در تصديق يعني كثير التصديق في امور الدين. صديق يعني در امور دين تصديقش زياد بود. آنچه كه خداي تبارك و تعالي آورده بود باور دارد، اين ميشود صديق.
یاد امام در در میان مسلمین همیشه زنده نگه داشته شود
راجع به حضرت زهرا سلام الله عليها كه ميگوئيم كانت صديقه يعني نسبت به آنچه به عنوان دين بود تصديق ميكرد. امام اين روحيه را هم داشت، يعني اين خصوصيت از خصوصيات وجودي امام بود، اسلام را به تمام آنچه كه در اسلام هست، مكتب اهلبيت را به تمام آنچه كه در مكتب اهلبيت از واجبات، مستحبات، مكروهات، اخلاقيات، سياسات، همه چيز كاملاً تصديق ميكند. حالا معناي دوم هم اينست كه مبالغه در صدق است يعني كسي كه خيلي راست ميگويد كه اين به نظر من ولو مرحوم علامه همين را ترجيح ميدهند ولي به نظر ميرسد كه اين مبالغه در تصديق باشد.از مصاديق صديقين است، اگر خداي تبارك و تعالي به پيامبر ميفرمايد واذكر بالله ابراهيم ما از همين جمله نتيجه ميگيريم بايد ياد امام هميشه زنده نگه داشته شود، بايد ياد امام در حوزه ها، كشور، ميان مسلمين هميشه زنده نگه داريم.
از مصاديق مخلَص بود نه مخلِص. مخلِص يعني كسي كه عملش را براي خدا انجام ميدهد، مخلَص يعني من اخلَصه الله لنفسه، من اختاره الله لنفسه يعني كسي كه خدا او را براي خودش قرار داده. امام از مصاديق مخلَصين بود خدا در اين برههي از زمان، در اين برهه از تاريخ براي دفاع از دين خودش او را اختيار كرد و او را موفق كرد كه يك چنين حركت عظيمي را انجام بدهد.
میراث امام خمینی(ره) اندیشه حکومت اسلامی در زمان غیبت است
نكته بعد پاسداشت از ميراث امام است؛ ما ميراث امام را بايد زنده نگه داريم، ميراث امام انديشهي حكومت اسلامي در زمان غيبت است. مسئلهي انديشهي ولايت فقيه، انديشه حكومت اسلامي در زمان غيبت كه بزرگترين ميراث امام بود، امام آمد از درون اين دين مسئلهاي كه فقيه در زمان غيبت در صورت وجود شرايط، در صورت همراهي مردم بايد حكومت تشكيل بدهد، نه به هر قيمتي بگوئيم كشتن افراد، نه اگر مردم آمادگي داشتند، كما اينكه در كشور ما اينطور بود بايد حكومت تشكيل بدهد، اين ميراث يعني واقعاً بزرگترين خدمتي كه امام به اسلام كرد، به اين كشور كرد، به اين مردم كرد، آمد همين را براي جامعه مطرح كرد. صدها نظريهي حركت جوهري ملاصدرا ارزش اين نظريهي امام را ندارد ولو اينكه آن حركت جوهري هم خودش موجي را در تاريخ فلسفه ايجاد كرده ولي به اين نميرسد، اين هم يك امري نيست كه بگوئيم حالا امام يك حكومتي تشكيل داد، ما بتوانيم نگه داريم يا نگه نداريم با سطحينگري. اولاً يك مسئوليتي حوزهها دارند كه پايههاي علمي اين حكومت را روز به روز محكمتر كنيم، نگذاريم پايه هاي علمياش دست نااهلان بيفتد كه متأسفانه برخي افراد ميآيند در اين مسائل اظهار نظر ميكنند و اهليت هم ندارند، پايه هاي علمياش را محكم كنيم.
اگر ایران نبود، امروز داعش بر سوریه و عراق مسلط بود
نسبت به اين حكومت اسلامي واقعاً به عنوان يك امانت بزرگ الهي نگاه كنيم نه به عنوان يك قدرت سياسي، كه قدرت سياسي هم هست. امروز به بركت اين انقلاب، به بركت همين حكومت شيعه يك اقتداري در دنيا پيدا كرده، من در اين سفري كه در عراق رفته بودم دعوت كرده بودند براي سخنراني، آنجا به بعضي علمايشان گفتم آن كسي كه عراق و سوريه را از حلقوم داعش بيرون كشيد ولايت فقيه بود، ايران بود، البته در كنارش هم خود حشد الشعبي و مردم عراق هم نقش بزرگي داشتند، مرجعيت عراق بودند. همهي دنيا ميدانند اگر ايران نبود امروز داعش در سوريه و بر عراق مسلط بود، دنبال توسعه طلبي بود. داعش يك نهاد نامشروعي به مراتب اخبث از خود اسرائيل بود، اصلاً به نظر من اگر داعش بر عراق و سوريه مسلط ميشد براي خود اسرائيل موضوعي باقي نميماند چون اين بيشتر به نفع آمريكا بود، از اين طريق ميتوانست كشورهاي اسلامي را از بين ببرد.
از انقلاب اسلامی به عنوان امانت امام راحل پاسداری کنیم
بايد از اين يادگار امام يعني حكومت اسلامي در زمان غيبت، ولايت فقيه، كبروياً و صغروياً بايد امانتداري كنيم. امانتداري به چيست؟ امانتداري اين است كه در جايي كه ديديم يك مسئولي برخلاف اسلام حركت ميكند فرياد بزنيم، در جايي كه مسئولي مراعات حال مردم را نميكند فرياد بزنيم، شما در تمام سخنرانيهاي امام ببينيد دو تا محور دارد: اسلام و مردم. چرا امروز بعضي از مسئولين طوري عمل ميكنند كه جوانهاي امروز ما نسبت به امام نااميد شوند، نسبت به انقلاب نااميد شوند، من كاري به اين مسئولي و آن مسئول و اين دولت و آن دولت ندارم ولي متأسفانه هستند افرادي كه دلسوز حكومت اسلامي نيستند بعضيها هستند براي قدرت طلبي براي اينكه جناح خودشان سر كار نيامده، هر گونه سنگ اندازي ميكنند اينها چه كاري است و با كدام منطق درست است؟ ما يك امانتي را به نام انقلاب اسلامي داريم كه خون اين همه شهيد پاي اين امانت ريخته شده ما نسبت به قطره قطرهي خون اينها روز قيامت مسئوليم، فكر نكنيم اگر يك روزي خدايي نكرده كه آن روز را ان شاء الله هيچ كس نخواهد ديد، اگر لطمهاي به اين نظام و انقلاب باشد و بگويد يك حكومتي در مدتي آمد و تمام شد و حالا حكومت ديگري بيايد، همه ما مسئوليم.
پاسداشت اين نعمت و امانت را داشته باشيم در جايي كه بايد حمايت كنيم حمايت كنيم، حمايت بي چون و چرا از يك طلبه بسيار سخيف است، طلبه بايد روي مباني ديني حمايت كند، اگر طلبه را بكشانند به خيابان و بگويند امروز براي اين جناح فرياد بزن اين بزرگترين ضربه را به اسلام و انقلاب زده، طلبه وقتي براي دين به خيابان بيايد، براي دين بالاي منبر برود، براي دين درس بگويد و براي دين از انقلاب دفاع كند، ما همين وظيفه را داريم، امام اين را به ما ياد داده. براي دين از همه ي شئون حكومت، از رهبري و مسئولين حمايت كنيم. حالا بيائيم تفكيك كنيم بگوئيم از اين حمايت ميكنيم و از اين نميكنيم، به اين ضربه ميزنيم به آن نميزنيم، اينجا منافع ما هست و آنجا نيست، اينها همهاش گناه كبيره است.
نباید اجازه بدهیم که مردم از حکومت اسلامی ناامید شوند
بالأخره امام را بشناسيم، ميراث امام را بشناسيم، راه حفظ اين انقلاب را بشناسيم، نگذاريم مردم نااميد شوند، يكي از راههاي نااميد كردن مردم اين است كه بگوئيم حكومت اسلامي نتوانست برايتان كاري كند، اين حكومت چه اشكالي داشته؟ مگر غير از قرآن و روايات و عدالت حرف ديگري دارد؟ مگر غير از حكومت خدا حرف ديگري دارد؟ مسئولين نتوانستند كار كنند، مجريان نتوانستند كار كنند، اشكال از افرادي بوده كار دستشان بوده، حكومت بايد ان شاء الله به صورت خيلي قوي بماند، با اين همه دشمني كه در بيرون از كشور هست واقعا اين تاريخ 40 ساله را كه نگاه كنيم نميتوانيم انكار كنيم دست خدا بر سر اين كشور و بر سر اين انقلاب بوده، اگر كسي بخواهد انكار كند خيلي بي انصافي است، يك امر واقعي است لذا بايد اين قابليت را داشته باشيم كه اين عنايت خدا ان شاء الله مستمر باشد.
وصلي الله علي محمد و آله الطاهرين