قم نيوز : مرجع تقلید شیعیان در یادداشتی به مناسبت فرارسیدن ماه محرم الحرام گفت: حادثه عاشورا واقعه ای است که دل های ارباب ایمان و عشّاق حقیقت در برابر آن به خاک تعظیم افتاد و مشعل نورپاشی شد که در ادوار روزگار، چراغ هدایت مردان بزرگ شد.
به گزارش قم نیوز در متن یادداشت حضرت آیت الله صافی گلپایگانی مرجع تقلید شیعیان آمده است: در میان حوادث و پیشامدهای بزرگ و دلخراش تاریخ، هیچ واقعه ای نیست که مانند حادثه جانسوز کربلا همه ساله مراسم سالگرد آن با شکوه و عظمت فراوان و شرکت تمام طبقات از زن و مرد، پیر و جوان برگزار و مجالس یادبود و تذکار آن همواره در منازل، مساجد، مدارس، تکایا، و حسینیه ها، بازار و خیابان ها تشکیل گردد، و خطبا در پیرامون آن سخنرانی، و نویسندگان، کتاب ها و مقالات بنویسند و مرور زمان و تکرار این مراسم، آن را کهنه نسازد، و از اعتبار و اهمیّت آن نه تنها چیزی کاسته نگردد بلکه عظمتش روزافزون و در هر عصری برای فلسفه آن، معنایی عالی و هدف هایی ارزنده درک و استنباط شود.
روز حسین علیه السلام، روزی شد که هرگز گذشت ازمنه و اعصار، آن را از یاد نخواهد برد.
حادثه عاشورا واقعه ای است که دل های ارباب ایمان و عشّاق فضیلت و حقیقت در برابر آن به خاک تعظیم افتاد، و مشعل نورپاشی شد که در قرون و ادوار روزگار، چراغ هدایت مردان بزرگ و رهبران مصلح گردید، و آنها را از ظلمات تحیّر و سرگردانی نجات داد.
کاری که حسین علیه السلام کرد یک کار عادی که مانند آن را تاریخ نشان دهد نبود بلکه یک کار و قیام بی سابقه بود.
یک کار و عمل خدایی بود که جوامع عالم جبروت، و سکّان صوامع ملکوت و ملأ اعلی آن را بزرگ ترین تجلّی کمال مقام انسانی دانستند، و قهرمانان فضیلت بشری و صاحبان عقول کامله، و واصلان حقایق عالیه، پیغمبران اولواالعزم، اولیای عالی قدر و شهدای راه اصلاح و هدایت، آن را نمونه ممتاز و منحصربه فرد نمایش قدرت اراده، قوّت عزم و ثبات، کمال ایمان، صبر و فداکاری و شجاعت شمردند.
ایمان خالص، مردانگی، صراحت، وفا و علو همّت، شکیبایی و استقامت، مقاومت در برابر تجاوز و ستم، از سرتاسر این حادثه تاریخی و اَلَم زا نمایان و هویداست.
عظمت مقصد، اِبای نفس و بی اعتنایی به زخارف دنیا و مادیّات، و مرگ باعزّت و شرافت را بر زندگی با ننگ و ذلّت برگزیدن از جریان آن ظاهر و پیداست.
شرح این داستان، شرح کمال روح انسان، و تحقیر تمام مظاهر مادّی و لذائذ دنیوی و محکوم ساختن شرک و کفر و ستم و بیدادگری است.
تاریخ این فاجعه جانکاه، تاریخ فداکاری بی مانند در راه مبدأ و عقیده، و احترام از شرف و کرامت حقّ، و کوشش برای آزادی و نجات جوامع محروم است، پس شگفت انگیز نیست اگر صدایش در جهان پیچید، و بانگش در گوش ها مانند بانگ اذان برجا و پایدار مانده، و با آن که قریب به هزار و چهارصد سال است که گویندگان و نویسندگان از آن سخن می گویند، اهمیّت آن همچنان در دل ها باقی است، و بر آن رادمردان باایمانی که در راه ایمان به خدا، و اجرای احکام خدا استقامت ورزیده و شربت شهادت نوشیدند، درود می فرستند.
آنان جوانمردانی بودند که دوستی دنیا و قیافه مهیب مرگ در زیر شمشیر و نیزه، آنها را در برابر طغیان اهل باطل، سست و خاضع و حقیر نساخت، و آنچه را باعث ضعف اراده و کوتاهی همّت می شود از جاه و مقام، زر و زیور، همسر و فرزند پشت سر گذاشته و آخرین مرتبه آزادگی روح را مالک شدند.
در برابر آنها، گروهی پست و نفوسی پلید قرار گرفتند که روح و دلشان هرگز از کمند بندگی منصب و درجه و لذائذ مادّی آزاد نگشته و از حرّیت ضمیر و بیداری وجدان بی بهره بودند و از کشتن اخیار و بندگان خدا و اطفال و شیرخواران باک نداشتند.
در حساب مردم مادّی، در این پیکار، بُرد با دسته اشرار و دشمنان دین بود، و ایمان و عقیده ای که حسین علیه السلام و اصحابش را مظهر آن استقامت و فداکاری بی نظیر قرار داد، ارزش نداشت، و پایان آن حادثه، پایانِ روز عاشورا بود، اما در حساب واقع و تاریخ فضیلت و بلندپروازی های روح انسان و در حساب موازین قرآن و اسلام، پیروزی جاوید، نصیب حسین علیه السلام و یارانش شد.
در میزان اصحاب فضیلت، قیمت و بهای انسان، این منافع فانیه و لذائذ زودگذر نیست و حساب سود و زیان و شکست و پیروزی مردان بزرگ با این ترازوها صحیح نیست.
در میزان حقیقت، قیمت و ارزش اشخاص به مقدار قوّت ایمان و اراده آنهاست، و پیروزی واقعی، پیروزی باطن بر ظاهر، روح بر جسم، و حقیقت بر مجاز است؛ پیروزی، پایداری در راه مقصد و هدف و تسلّط بر عوامل ضعف روح و تباهی ایمان است.
آری، مردم همه میمیرند، و بسا کسانی که در راه عقیده و ایمان به حقّ جان سپردند ولی مانند شهیدان کربلا نامدار و جاوید نماندند و آن آزادگی و استقامتی که آنها نشان دادند در سایر میدان های مواجهه حقّ و باطل آشکار نشد.
آنان دلیران شیردلی بودند، با آن که می توانستند با کنار رفتن از آن ایستگاه خطرناک جان خود را حفظ کنند، با پای خویش به استقبال مرگ و شهادت رفتند و راستی اگر آنها آن روز در آن میدان عقب نشینی کرده و دوستی جان و مال و مقام، و بیم از شمشیر و مرگ آنها را شکست می داد زیان و ضرری که به انسانیت و موازین عالیه اسلامی وارد می شد بیش از اندازه تصوّر بود.
میدان کربلا میدان نبردی بود که صحنه جهاد و جنگ همان زمین کربلا نبود و نبرد، نبرد آن اشخاصی که در آنجا با هم رو به رو شدند نبود، بلکه نبرد، نبرد حقّ و باطل و اسلام و کفر بود و اگر اهل حقّ عقب نشینی می کردند، عقب نشینی آنها در همان جا و در آن روز به پایان نمی رسید و برای آیندگان و نسل های آتیه آثار خطرناک و مأیوس کننده داشت؛ زیرا تماشاکنندگان آن صحنه خونین، تنها مردم دنیای معاصر آنها و مسلمان های آن زمان نبودند، بلکه تماشاگران آن صحنه، تمام ملل اسلام و توده های مظلوم و محروم در مرور اعصار بوده و هستند، لذا حسین علیه السلام و یارانش آن استقامت عجیب و حیرت افزا را در آن میدان بلا نشان دادند و دشمن بدن های پاک آنها را پاره پاره ساخت ولی بر روح و اراده و نیّت و هدف آنها دست نیافت.
«نیزه (سلاح) تمام اعضای بدن آنان را تغییر داد (پاره پاره کرد) مگر بزرگواری های آنان را که از دگرگونی در امان است.»
درس هایی که این واقعه به انسان ها می دهد همه عالی و آموزنده و سودمند بوده، و مکتب آن یک مکتب عمومی و همگانی است که کلاس ها و شعب آن در تمام نقاط و سرزمین های آدم نشین، شهری و روستایی، چادرنشین و آسمان خراش گزین را به فضایل انسانی، هدایت می کند.
سرگذشت حقیقی کربلا، چون سرگذشت یک نبرد واقعی حقّ با باطل و پیکار با بیدادگری، و مبارزه فضیلت با رذیلت است، طبعاً و به خودی خود مورد توجّه هر با وجدان و هر شخص عدالت پژوه و آزادی خواه است و احساسات پاک انسانی و بیداری ضمیر و شعور باطنی، هرکسی را شیفته و دلباخته قهرمانان حق پرست این حادثه می سازد.
موجبات بقا و پایداری این حادثه دلسوز، همواره آن را نگاه داری نموده و تا انسانیّت باقی است و بشر، عدالت خواه و فضیلت دوست و دشمن ظلم و ستم و زور و حکومت خودکامگی است، این واقعه زنده است و او را به سوی زندگی هرچه آزادتر راهنما خواهد بود.
آری! هیچگاه بشر از شنیدن سرگذشت مردان حق پرستی که در کربلا در راه دفاع از حقّ و مبارزه با باطل فداکارانه ترین جهاد را نمودند، سیر نمیشود و فداکاریهای آن مردان نخبه جهان آفرینش و شهیدان حقیقت و فضیلت، زینت بخش جاودان اوراق تاریخ است، و گوشها از شنیدن و چشم ها و زبان ها از مطالعه و خواندن آن ملول و خسته نخواهد شد.
*صلّی الله علیک یا اباعبدالله و علی الأرواح الّتی حلت بفنائک*
*کمترین بنده درگاه دوستان اهل بیت نبوّت*/لطف الله صافی گلپایگانی