قم نيوز : نظام جمهوری اسلامی که در سال ۷۸ تجربه کافی برای برخورد با کیسهای بزرگی چون شبکه نفوذ را نداشت امروز به حدی از بلوغ رسیده است که با قدرت و درایت با باقی مانده این شبکه برخورد کرد و اجازه سواستفاده و انحراف آن را ندهد.
به گزارش قم نیوز، سال 78 نظام مقدس جمهوری اسلامی در برخورد با کیس های اسراییلی کم تجربه بود، یا ندیده بود یا با برند آمریکایی و خودسر و..... با آنها مواجه شده بود. در کودتای نقاب، کیس مک فارلین، مهدی هاشمی و بحران منتظری، قبل تر امید نجف آبادی و... .
اما در مهمترین پرونده امنیتی نظام، چشم و گوش ها باز شد، در این پرونده لباس پلیس بر قامت دزد پوشانده شد و لباس پزشک بر قامت جنایتکار و از یهودی مخفی در نقش یک حزب اللهی تمام عیار بازی گرفته شد. بازی ای که کارگردانی کهنه کار و آشنا با تمام رمز و راز های اندرونی نظام با تمامی ابعاد در کارگاه عملیاتی پرونده قتل های زنجیره ای در مدیریت خود داشت.
راز تمامی قتل ها در جلسه اول تیر 1378 آن قدر واضح و عیان گزارش شد که حتی دیر باور ترین مسئول، که در ابتدای جلسه با طنز تلخی میگفت مگه 4 ، 5 نفر میتوانند کودتا کنند در انتهای جلسه با تاکید میگفت چرا اینها را جلوتر نگفته بودید؟! همه حضار در قطعی ترین برداشت مشترک میخواستند که تا آخر این پرونده تعقیب شود و فهیم ترین و دلسوز ترین فرد حاضر فرمود بروید بذرهایی را که پاشیده اند شناسایی کنید .
صهیونیسم و شبکه قدیمی اش که با به کارگیری هوشمندانه عوامل نفوذی خود، کشور را تا آستانه جنگ داخلی پیش برده بود و جسدهایی را در داخل کشوربرصحنه های پر التهاب آنچنان جا گذاری کرده بود که همه با بدبینی کینه توزانه، متاثراز هنرپیشه هایی که جنگ های حیدری نعمتی سیاسی را به تیغ کشاندن بر یکدیگر تبدیل کرده و همه در انتظار از شمارش افتادن آخرین نفس های وحدت ملی بودند، این جلسه به برکت کشف نقاب از چهره نفوذی های ظاهر الصلاح عیدی بزرگ در عرصه امنیت ملی بود که البته خناسان از همان لحظه تلاش بر کند کردن تیغ تصمیمات متخذه را در دستور کار خود قرار دادند.
به موازات لطماتی که به این سازمان کوچک و پر مسئولیت در اجرای این ماموریت مهم از درون وارد شد و قطعا در ماموریت های مهم بعدی مد نظر قرار دارد، با مطرح شدن کیس مشابه ای که این ایام مطرح شده و از قضای روزگار تفاوتی اندک حتی در نام دارند: سعید امامی و سید امامی، به نقش آفرینی های عوامل موظف حاشیه آفرین در فضاسازی هایی که حاشیه را از متن مهمتر میکنند باید اشاره داشت، زیرا در بعد تجربه اندوزی های سازمانی و ماموریتی قطعا توجیه ضرورتی ندارد و آثار زمین خوردن در مدیریت چنان کیسی به حد کافی رشد آفرین بوده اما از لحاظ بازی خوردن افکار عمومی قطعا جای کار زیادی است چون در آن کیس نگذاشتند مردم علیرغم تاکید مقام معظم رهبری بر اطلاع رسانی از اصل قضایا مطلع شوند و فقط پرونده جنایی آن هم در حد چهارنفر رسیدگی قضایی شد . پرونده امنیتی هم به مدد اقتدار سیاسیون حاکم با تغییر قاضی و مسئولین قضایی پرونده برای اولین بار توسط مدیران اجرایی کشور، آنگونه رقم خورد که مالک را از پشت خیمه معاویه بازگرداند.
روزنامه های آن ماهها را تورقی نمایید تا بوق های موظف و مامور را خوب بشناسید، با تبلیغ شکنجه و مونتاژ فیلم وپر کردن ستون های روزنامه ها از انواع حدسیات بی پایه و گرفتن فرصت اطلاع رسانی از مامورین موظف، چنان فضا را متشنج و از محتوای اصلی تهی کردند که حتی حوصله پرسشگرترین افراد را در خصوص عمق مسایل پرونده به پایان بردند، امروز بلافاصله با مطرح شدن کیس جدید که قطعا با توجه به تجربیات گذشته اطلاع رسانی مردمی از ضروری ترین اقدامات است، همان مامورین موظف با توجه به موفقیتشان در جنجال آفرینی های قبل با شتاب به میدان آمده اند، از سویی گیج و بی تعادل بنظر میرسند و از سوی دیگر برحسب همان عادات و آموزش های قبلی به همان شیوه ها متوسل شده اند
مهمترین عامل موفقیت آنها در بازی دادن افکار عمومی، دوقطبی کردن های تند سیاسی در جامعه است تا افکار قبل از اعلام نظر مستظهر به اطلاع یابی، نگاه کنند ببینند پرچم قوم و عشیره سیاسی شان کجا علم شده و چه تابلوهایی را بالا برده، مستقل از واقعیت ها و صد افسوس و زهی تاسف بر ما اگر باز به همان شیوه ها بازی هنرپیشه های آموزش دیده موسادی را بخوریم .
جناب تاج زاده دقیقا مشابه همان مواضع سال 78 با طرح سئوالی از دادستان و ابله معرفی کردن افسر اطلاعاتی دشمن صحت اظهارات رسمی را زیر سئوال برده و این اول بازی های توئیتری بی پایان در فضای مجازی است که بالاخره کی ابله است جناح من یا جناح تو و باز یک کیس نفوذی یهود کهنه کار در افکار عمومی تخطئه و به فراموشی سپرده شود و در جبهه ساختگی روبرویی جناب کوچک زاده برای به فراموشی کشاندن این کیس جاسوسی افاضه فرموده اند اگر پسر من عضو گروه موسیقی سگ زرد بود از خدا مرگ میخواستم ! چقدر هنر مندانه کیس جاسوسی را تنزل رتبه میدهد به این مسئله پوچ که پسر این فرد اهل موسیقی و ..... بوده و از فردا موافقان و مخالفان موسیقی ذیل تابلوی ایشان چه دعواها که خواهند داشت !!
روی سخن با هردوی این عالیجنابان است، مردم را اینقدر نادان تصور نکنید. آن که ابله است اوست که از روی سرمشق های بیست سال قبل اربابش دوباره نویسی میکند، مطمئن باشید تاریخ سیاسی کشور در انتظار حرکت های جدید شماست با این فرق که میدانی به وسعت مکاریهای لو رفته هردو ی شما و جبهه سازی های فرضی دو قطبی تان را نه تنها شناسایی بلکه مین گذاری کرده است پس این گوی و این میدان بیایید تا تقاص همه بازی دادن های قدیمی تان را در این میدان مین گذاری وسیع با تمام وجود حس کنید. ان ربک لبالمرصاد