قم نيوز : قم نگار: دانشگاه قم امروز میزبان مادری بود که انتظار ۳۲ ساله اش به سر رسیده و به دیدار یوسف گم گشته اش نائل شد.
به گزارش قم نگار، مارشهایی که به صدا در آمدهاند، تاجهای گلی که صف کشیدهاند و حضور مسئولان استانی همه خبر از ورود مهمانی عزیز میدهند، مهمانی که ۳۲ سال است انتظار را مشق میکند و در مکتب عاشقان منتظر درس صبر و استقامت پس میدهد.
در مقابل درورودی دانشگاه قم خیل جمعیتی صف بستهاند که میزبان خوبی برای شهید گمنامی بودهاند که سالها در غم فراغ اسطوره مهربانی، مادر لحظهها را به سر برده است، مادری که در این سالها تنها قاب عکسی از فرزند مرهم دردش شده و اشک چشمانش رفیق همیشه همراهش.
چندی پیش بود که بنرهایی سطح شهر را پر کرد، بنرهایی حاوی خبری مهم، خبر پایان یک انتظار طلاقت فرسا که امان مادر و پدر را بریده بود، اتفاقی که خبر از بازگشت یوسف میداد یوسفی که مادرش سالها بوی پیراهنش را از تابوتهای همرزمان شهیدش استشمام میکرد.
خبر این بود، شهید گمنام مدفون در دانشگاه قم به تازگی ازسوی ستاد تفحص شهدا و از طریق آزمایش DNA احرازهویت شده و خانواده گرامی این شهید شناسایی شدهاند. نوجوان اما پیر جوانمردی شهید ستار یکه زارع فرزند اسماعیل و متولد سال ۱۳۴۵ بود که در سال ۶۲ به عنوان نیروی بسیجی از قزوین به مناطق عملیاتی جنگ اعزام شد؛ ۱۷ سال بیشتر نداشت که ساکش بست و راهی شد و حتی مخالفتهای سرسخت مادر و خواهرانش هم او را از این کار بازنداشت.
در سه راهی مرگ در منطقه عملیاتی مجنون و در حین اجرای عملیات خیبر بود که جام شیرین شهادت نوشید وحالا از آذر ماه سال ۹۱ حدود ۳ سالی میشود که مهمان مردم قم و دانشجویان دانشگاه قم است.
و حالا این مردم مهمان نواز جمع شدهاند تا امانتی را که ۳ سال در دست داشتهاند به صاحب اصلیاش واگذار کنند و چه خوب مهمان نوازانی هستند، مرضیه یکه زارع خواهر شهید ستار یکه زارع در حالی از شدت اشک به سختی حرف میزد، گفت: هر اتفاقی را تصور میکردم جز اینکه برادر شهید م مهمان مردم شریف قم باشد و امروز با دیدن چنین استقبال باشکوهی شوکه شدهام برادر من گمنام بود اما در شهر قم غریب نماند.
برادر شهید هم با شانههایی که شدت اشک میلرزید، گفت: برادر شهیدم ۶ خواهر و ۳ برادر داشت اما امروز من در شهر قم دیدم که برادرم هزاران خواهر و برادر دارد و در میان مردم خوب قم طعم غربت را حس نکرده است.
سید مهدی صادقی استاندارقم هم با تحسین استقبال باشکوه از خانواده این شهید، تصریح کرد: چنین استقبال با شکوهی از خانواده شهید یکه زارع نشان از این است که این شهید غریب نبوده و مردم قم هوای این شهید را در طول این سالها داشتهاند. مادر شهیدان زین الدین از جمله کسانی بود که آمده بود تا تسلی دهد دل مادری را که انتظار موهایش را سپید و قدش را خمیده کرده است.
میزبانی چون حضرت معصومه (س) مادر شهید زین الدین با بیان اینکه حضور این شهید برزگوار در شهر کریمه اهل بیت (س) نشان از مقام والای این شهید است، گفت: باید پیروی از ولایت فقیه و اطلاعت از فرمان رهبری را از این جوانان که جان خود را در این راه فدا کردند بیاموزیم و در زندگی عملی خود به کار گیریم.
مادر و پدرشهید ستار یکه زاع در حالی توسط دانشجویان و مردم قم با گلهایی که در دستشان بود به سمت مزار فرزندانشان مشایعت میشدند که اشک و صدای هق هق فضا را پر کرده بود و مداح این ندا را سر میداد که:
وقت وصالت شدهای نوگل پرپر چشم انتظار تو بودم همیشه مادر غریب و بیکس و تنها دورت بگردم بگو چطور جون دادی تو لحظهٔ آخر
تسلیت گفتن به این مادر و پدر کاری بیهوده است زیرا که این خانواده فرزندی را در راه خدا داده اند که خدا قول جبران آن را داده است و این موهبتی است که جای تبریک دارد نه تسلیت؛ به گفته استاندار قم: برای عرض تسلیت خدمت مادر شهید ستار یکه زارع رفتم اما ایشان گفتند که برگشت یوسفم تبریک دارد نه تسلیت و چنین صبر و روحیه ای جای تحسین و تقدیر دارد.
در وصیت نامه اش خواسته بود که در گلزار شهدای روستای احمد آباد نظرآباد کرج دفن شود اما شاید وقتی که وصیت نامه می نوشت فکرش را هم نمی کرد که خدا سرنوشتی نیک تر برایش رقم زده باشد سرنوشتی با طعم میزبانی و همسایگی کریمه اهل بیت (س) و با زهم مهمان نوازی جوانانی که درس زندگی و ولایت مداری را در دانشگاه در کلاس درس این استاد می آموزند.
سید مهدی صادقی با تاکید بر اینکه به لطف خداوند شهید یکه زارع در سرزمین پاک و مقدسی به نام شهر مقدس قم آرمیده است، خاطرنشان کرد: با نذر این مادر بزرگوار در کمتر از ۱۰ روز این شهید احراز هویت شده و آرامگاه این شهید برای این خانواده مشخص شده است.
رئیس دانشگاه قم نیز با اشاره به اینکه میزبان حقیقی این مجلس خانواده شهید یکه زارع هستند؛ گفت: دانشجویان، اساتید، کارکنان همه فرزندان این شهید و خانواده محسوب میشوند.
وی خاطرنشان کرد: شهید یکه زارع امروزه از اساتید این دانشگاه محسوب میشود و به دانشجویان این دانشگاه درس زندگی میآموزند.
دیرباز با بیان اینکه چنین شهیدانی برای قرنها در جامعه ما استاد درس زندگی هستند، تصریحکرد: مهمترین درس این شهدا درس دفاع از دین و نظام اسلامی و مقام ولایتفقیه است.
قدی خمیده از داغ فرزند داغ فراغ فرزند را میتوان در تک تک چروکهای گوشه چشم حاج اسماعیل یکه زارع دید، روستایی شریفی که سال هاست دستانش پر از پینههایی است که حاصل زحمت و تلاش اوست، اسطوره استقامتی در که در عین سادگی میتوان از صبوریش درس عرفان آموخت، پدری که بلافاصله بعد از شنیدن شهادت فرزندش نماز شکر به جا میآورد و وقتی از او میپرسند که اگر به سال ۶۲ بر گردیم باز هم ستار را راهی جبهه میکنی، میگوید: نه تنها ستار را راهی میکنم بلکه آرزو میکنم که کاش ۶ دخترم هم پسر بودند تا میتوانستم آنها را هم در راه خدا و خدمت به خلق خدا بدهم.
و مادری که بعد از شنیدن خبر تشخیص هویت فرزندش اشک شوق میریزد و نجوا میکند، خدا کند انتظار واقعی تمام شود و یوسف فاطمه (س) از راه برسد.
در مکتب چنین پدر و مادری تربیت چنین فرزندی چندان عجیب هم نیست که در سرتاسروصیت نامهاش پیروی از ولایت فقیه را توصیه کرده و شهادت را هدیه گرانمایه وآن را معامله با خدا خوانده است.
در مبارزات سالهای انقلاب در ۱۲ سالگی رابط بوده و در ۱۷ سالگی و اوج جوانی از تمام تعلقات دینوی دل بریده و راهی راه حق شده است وباز هم در وصیت نامهاش وحدت را شمشیری برنده در مبارزه با دشمن میداند و آن را عامل شکست سلطنت ۲ هزار و ۵۰۰ ساله شاهنشاهی شمرده است.
در سراسر این سرزمین فراوانند مردان بیادعایی که حالا از آنها یادی مانده و راهی، راهی که باید آن را ادامه داد و یادی که باید زنده نگه داشت تا شاید مرهمی باشد بر دلهای مادران و پدرانی که فرزندان رشیدشان را دادند و چفیهای، پلاکی و یا استخوانی تحویل گرفتهاند و بیشک طرف معاملهشان کسی نیست جز خدا...