قم نيوز : شهید تهرانی مقدم یکی از سمبل های دانش ورزی، عزم و اراده و البته خلاقیت و امیدواری به آینده است؛ شخصیتی که بسیاری از موفقیت های دوران دفاع مقدس و بعد از آن، مدیون اوست.
به گزارش قم نیوز او از نخستین کسانی است که طرح اقتصاد مقاومتی را در سال 1366 هجری شمسی در کشور و با تولید راکت «نازعات» با بُرد 150 کیلومتر و البته قدرت مانور بیشتر کلید زد؛ آن هم در زمانی که موشکهای گرانقیمت و دور بُرد اسکاد، حتی برای اهداف نزدیک نیز مورد استفاده قرار میگرفت.
سخن از شهید سردار حسن تهرانی مقدم است؛ شخصیتی که به تعبیر فرمانده پیشین سپاه امام علی ابن ابی طالب (ع) قم، الگویی ماندگار برای پاسداران جوان است و در چنین روزی از آبان ماه سال 1390 به درجه رفیع شهادت رسید.
حسن از 10 سالگی به عنوان یک بچه مسجدی شناخته میشد و با حضور فعال در مسجد محل، زندگی اش را به معنویت پیوند زده بود.
نارنجکهای دست ساز و مبارزه با رژیم شاهنشاهی
سالهای بعد با حضور وی در راهپیماییهای مردمی علیه رژیم ستمشاهی همراه بود. حسن در آن دوران و همراه با دوستانش، نارنجکهای دستی میساخت و از آنها در مبارزات انقلابی استفاده میکرد.
نقل است که در شب پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، وی با پرتاب نارنجک دستی، یک خودروی نظامی ارتش شاهنشاهی را مصادره کرد و سرهنگ سوار بر خودرو را نیز به اسارت درآورد.
وی در آن سالها به عضویت گروه سرود مدرسه هم درآمده بود. همین گروه سرود بود که در دوازدهمین روز از بهمن ماه سال پیروزی انقلاب و در فرودگاه مهرآباد، در مراسم استقبال از حضرت امام (ره) به اجرای برنامه پرداخت و البته در روزهای بعدی نیز، اجراهای دیگری در سطح کشور داشت.
با برادر حسن مقدم همکاری کنید ...
حسن در ادامه، دیپلم خود را در رشته برش قطعات صنعتی دریافت کرد و ضمن ادامه دادن تحصیلات، کارشناس مهندسی صنایع شد.
او از سال 1359 هجری شمسی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست.
سپاه در آن روزها، حداقل امکانات را داشت؛ تا آنجا که نیروهایش با تنها چند خمپاره انداز، آر پی جی و تیربار، به رویارویی ضد انقلاب در غرب کشور میرفتند که حتی به توپخانه هم مجهز بود.
نخستین سالهای دفاع مقدس بود که برادرش، یعنی علی مقدم، در محاصره سوسنگرد به شهادت رسید.
وی در همان سال یعنی در سال 1360، طرح ساماندهی آتش پشتیبانی را مدوّن کرد و به فرمانده اش حسن باقری داد؛ طرحی که به رؤیت فرمانده وقت سپاه پاسداران رسید و وی آن را این گونه تأیید و امضا کرد:
«برادر حسن مقدم به عنوان فرمانده پشتیبانی کننده آتشهای توپخانه ای معرفی میشوند؛ لازم است با او همکاری کنید.»
پس از آن بود که وی برای عملیاتی کردن این طرح، جمعی از نیروهای باهوش و نخبه سپاه را گرد هم آورد تا با همفکری، کار را به پیش ببرند.
اجازه از امام (ره) برای پاسخ موشکی
سالهای بعد، با عملیاتهای بزرگتر و البته غنیمت گرفتن تعداد بیشتری از توپخانه دشمن همراه شد؛ امری که سبب میشد تا دامنه آموزش و ساماندهی این توپخانهها، وسیعتر شود و تعداد بیشتری از رزمندگان اسلام به این عرصه وارد شوند.
آنان وقتی اجازه حضرت امام (ره) را برای استفاده از توپخانه و موشک برای مقابله به مثل در شهرهای دشمن گرفتند، با هر حمله موشکی دشمن، پاسخ آنان را میدادند.
نقل است که در یکی از این دفاعها، وقتی که قرار بود تا از موشک در جواب موشک استفاده شود وی و همرزمانش، دعای توسل خواندند و پس از آن، حسن مقدم دستها را رو به آسمان بُرد و چنین دعا کرد:
«خدایا! ما نمی خواهیم مردم عراق را بکشیم. ما میخواهیم نظامیان را از بین ببریم که هم ما و هم عراقیها را میکُشند.
خدایا این موشک را به باشگاه افسران بزن.»
و البته چند دقیقه بعد، رسانههای خارجی، برخورد موشک ایرانی به باشگاه افسران دشمن و هلاکت جمعی از نیروهای بعثی را تأیید کردند.
همان گونه که اشاره شد وی و همکارانش در سال 1366 موفق شدند تا راکت «نازعات» را با قدرت مانور بیشتر و برای اهداف با بُرد کمتر طراحی کنند تا استفاده از موشک دور بُرد اسکاد، به موارد ضروری تر اختصاص یابد و هزینههای جنگ، کمتر شود.
پدر موشکی ایران
تلاشهای وی در ادامه جنگ تحمیلی و پس از پایان دوران دفاع مقدس نیز ادامه یافت و وی ضمن پذیرفتن مسئولیتهای دیگری مانند فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه، فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه، جانشین نیروی هوافضای سپاه و ریاست سازمان جهاد خودکفایی سپاه، به عنوان «پدر موشکی ایران اسلامی» مفتخر شد.
شاید به همین دلیل بود که نام وی در لیست ترور منافقین قرار داشت.
او قرار بود به همراه شهید سپهبد علی صیاد شیرازی ترور شود اما عامل ترور پیش از عملیات، دستگیر شد.
تلاش و جهاد علمی ادامه یافت و در سال 1377، او و همکارانش، موشک «شهاب 3» را رونمایی کردند و البته فعالیتها و تحقیقات، باز هم ادامه یافت.
حسینیه ای که یادگار ماندگار اوست
این، حکایتِ برادرِ شهید مقدم از چند روز قبل از شهادت شهید حسن مقدم است:
«چند روز قبل از شهادت شهید، ایشان به منزل آمد تا مادر را ببیند.
آمد دست مادر را بوسید و گفت: مادر من دیشب خوابی دیدم. خواب دیدم که از دنیا رفته ام. در یک قبر تنگ و تاریک، دو ملک خشمگین و به شدت وحشتناک، از من سوال میکردند. آنها با همان صورت ترسناک پرسیدند:
چیزی هم برای آخرتت داری؟
من هرچه فکر کردم چه بگویم؛ هیچ چیز یادم نیامد.
کمی تأمّل کردم تا اینکه این جمله به ذهنم آمد که بگویم من اقامه عزای آقا اباعبدالله الحسین (ع) را انجام داده و بر امام حسین (ع) گریهها کردهام.
تا این جمله را گفتم؛ قبر باز و روشن و بوستانی در مقابلم ظاهر شد.
إن شاء الله این موضوع اسباب این باشد که آنان از ما دستگیری کنند.»
او همان روز، زیرزمین منزلش را به حسینیه تبدیل کرد تا تعظیم شعائر الهی در آن انجام شود؛ یادگاری که هنوز هم از وی بر جای مانده است.
رؤیای همیشگی نابودی رژیم صهیونیستی
سردار شهید مقدم از کسانی بود که همواره امید را در دل نیروهای نظامی، زنده نگه میداشت و تلاش داشت تا با خلاقیت و نوآوری، مسیرهای صعب العبور را طی کند و بر پیشرفت و توسعه کشور بیفزاید.
او همان کسی است که وصیت کرد تا بر سنگ قبرش چنین بنویسند:
«اینجا مدفن کسی است که میخواست اسرائیل را نابود کند.»
او همچنین وصیت کرد تا دستمالی را که با آن، گریههای در مصیبت اهل بیت (ع) و به ویژه حضرت سیدالشهداء (ع) را پاک کرده بود با وی دفن کنند رحمت الله علیه.