ابوحیدر میگوید ما همه تلاشمان را کردهایم تا زائرین ایرانی در آسایش باشند مثلا ما اینجا مداح ایرانی و فارسی زبان میآوریم، ما خودمان را برادر ایرانیها و امام خامنهای را رهبر همه شیعیان جهان میدانیم و خیلی دوست داشتیم ماهم در جمع دیدار رهبری و موکبداران عراقی حضور داشته باشیم.
انگشتان منحنیِ دستش را، که چوبه عصا را ملتمسانه به چنگ گرفته است، نشانم میدهد و میگوید: من رماتیسم مَفصلی دارم و اصلا نمیتوانم راه بروم، ولی از نجف تا اینجا پیاده آمدهام.» میپرسم بقیه راه را هم پیاده میروی؟ میگوید: «االحمدلله که تا حالا خیلی خوب بوده و پاهایم همراهم بودهاند، بعد از آن هم با امام حسین علیهالسلام و با خدا...».