قم نيوز : قم نیوز: این مقاله سابقه تاریخی تشکیل نیروهای نظامی هم پیمان در خلیج فارس، به نام «سپر جزیره» را بررسی می کند. سپس نظرات چند کارشناس سیاسی را درباره ایده تشکیل نیروی ناتوی عربی جویا می شود.
به گزارش قم نیوز، در اواسط فروردین سال جاری بود که خبر تشکیل نیروی ناتوی عربی با همکاری کشورهای عربی خلیج فارس رسانه ای شد. آنها اعلام کرده بودند که به زودی این نیروی مشترک تشکیل شده و جایگزین نیروی « سپرجزیره» خواهد شد.
لازم است کمی درباره نیروی سپر جزیره صحبت کنیم. نیروی سپر جزیره نیروی نظامی است که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس که عبارت اند از عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت، قطر، بحرین و عمان ایجاد شده است. در واقع در تاریخ 1982 این شورا در منامه پایتخت بحرین با حضور وزرای دفاع این کشورها تصمیم گرفت با تشکیل این نیرو امنیت خلیج فارس را تأمین کرده و در برابر تعرضات از کشورهای خلیج دفاع کند. این نیرو از ابتدای تشکیل شروع به تمرین های مشترک به صورت دوره ای کرد و اولین تمرین را در سال 1983 انجام شد.
در سال 2000 رییس این شورا تصمیم به افزایش نیروها و نیز ارتقای سطح آنها گرفت. بعد از چند دفعه تصمیم برای انحلال یا ارتقای این نیرو، بالاخره نیروهای سپر جزیره در سال 2011 به درخواست دولت بحرین وارد بحرین شدند. اطلاعات دقیق دیگری درباره این نیرو وجود ندارد به جز اینکه در حال حاضر تحت فرماندهی عربستان سعودی در حال فعالیت هستند و بیش از سه هزار نظامی دارد. کارشناسان معتقدند که این نیروها کفایت جنگ در شرایط مختلف را ندارند. منابع رژیم صهیونیستی از زبان سایت دبکا فایل نیز گزارش کرده بودند که سفر ترامپ به ریاض با این هدف بوده است که نیروی ناتوی عربی - سنی - اسلامی را در ریاض رسماً اعلام کند. اندریه اونتیکوف در مقاله ای در روزنامه ایزویستیا درباره تشکیل این ناتوی عربی به دیدگاه شکاک مسکو به ایده واشنگتن برای تشکیل این نیروی هم پیمان در غرب آسیا اشاره می کند. او ادامه می دهد که مسکو، ایده طرح شده از سوی آمریکا را جدی نگرفته است. همچنین کارشناسان معتقدند که متحدساختن کشورهای عربی علیه ایران و مقابله با عامل دینی بسیار دشوار خواهد بود.
این منبع همچنین تصریح می کند که نقشه ترامپ برای تشکیل پیمان سیاسی- نظامی علیه ایران، همان که رسانه ها نام «ناتوی عربی » را بر روی آن گذاشته اند، طرحی بلندپروازانه است، ولی اینکه آن را جدی تصور کنیم، غیر ممکن است. این منبع افزود، موضوع در واقع ناتوی عربی نیست؛ بلکه ناتوی سنی است و این مشکل وجود دارد که شیعه و سنی از ابتدا در اغلب کشورهای عربی در کنار هم زندگی کرده و می کنند. از طرف دیگر، هر حرکت نظامی علیه ایران، که شیعه در آن جایی نداشته باشد، اوضاع را در بیشتر کشورها دشوار خواهد کرد. همین است که برای تشکیل آن باید دقت کرد. لاوروف وزیر امور خارجه روسیه درباره دیدگاه مسکو درباره ایده ناتوی عربی می گوید:« شما می دانید که دیدگاه اصلی ما در رابطه با حل مشکلات امنیتی از طریق پیمان نظامی - سیاسی منفی است. روزنامه وال استریت ژورنال در ماه فوریه از طریق منابع خبریش نوشت که ترامپ در پی تشکیل پیمان سیاسی-نظامی در خاورمیانه است، و اینکه این پیمان کلاً عربستان سعودی و دولت امارات و مصر و اردن را شامل می شود. همچنین ترامپ بر این نکته تأکید می کند که این موضوع در سفرش به ریاض مطرح خواهد شد. کشورهای دیگری مانند ترکیه، پاکستان، مالزی و کشورهای اسلامی در افریقا را در این پیمان حضور خواهند داشت و این نیرو، ناتوی اسلامی خواهد بود».
یوری زینین، یکی از متخصصان مرکز همکاری تمدن ها در مؤسسه روابط بین المللی مسکو، می گوید:« اساس دینی این پیمان، که از سوی واشنگتن ایده پردازی شده، آینده ای نخواهد داشت». این متخصص همچنین می افزاید:« در مقابل تشکیل این پیمان سیاسی-نظامی سنی، پیمان شیعی تشکیل خواهد شد که باعث ایجاد تناقض بیشتر و به خطر افتادن امنیت و ثبات منطقه منتهی خواهد شد».
نسبت شیعیان در لبنان، یمن، کویت، قطر، و امارات متحده عربی بسیار زیاد است و نیز حدود ده تا پانزده درصد از مجموع مردم عربستان نیز شیعه هستند. همچنین، شیعیان در عراق، بحرین، و یمن در اکثریت هستند؛ لذا در صورت تشکیل این نیرو، و هجوم به ایران، این مردم ساکت و دست بسته نخواهند ماند. ریاض الصیداوی، مدیر مرکز عربی مطالعات و تحلیل در ژنو، می گوید: «این پیمان جدید، فقط پوششی برای تحقق بخشیدن به اهداف آمریکا در منطقه خواهد بود؛ زیرا که ایالات متحده آمریکا با هدف بقاء تنش ها میان عربستان و هم پیمانانش با ایران می خواهد اسلحه هایش را بفروشد. این مهم تنها در شرایطی محقق شد که ترامپ در ترساندن عربستان و هم پیمانانش از خطر بزرگی به نام ایران کاملاً موفق عمل کرد و بزرگترین و پرسودترین معامله اسلحه را به امضا رساند. »
او می افزاید: «لازم است ناتوانی نظامی عربستان سعودی_ که رهبری این پیمان را نیز بر عهده دارد_ باید درک کرد، آن هم در زمانی که عربستان در حمله به یمن خسارت های بزرگی را تجربه کرده است. علی رغم کمک های مالی عربستان به مصر، اما مصر از فرستادن نیرو برای درگیری با یمن سر باز زد». همین حادثه نشان می دهد که این پیمان آینده ای نخواهد داشت.