قم نيوز : شیده ایزدی دختری 22 ساله بود که با انتخاب همسری جانباز که از نعمت دو پا محروم بود مسیر زندگی، لذتها و آرمانهای خود را تغییر داد و از فرش به عرش برای خود پلی زد که بسیار برایش شیرین و لذتبخش است.
به گزارش قم نیوز ـ ایمن سادات موسوی نژاد: پشت در خانه که رسیدم. با همسر جانباز تماس گرفتم تا مبادا مزاحمتی با زدن زنگ برای ساکنان طبقات دیگر ایجاد شود. پس از قطع تماس ناگهان در باز شد. وارد شدم آقای ابطحی روی پلهها نشسته بود و با سلام و چاشنی لبخند از من استقبال کرد. عصایش کنار دستش بود. قصد بیرون رفتن از منزل را داشت. همسرش از پلهها پایین آمد و من را به طبقه زیر زمین راهنمایی کرد تا صحبت داشته باشیم.
جرقه ازدواج با جانباز
«اینکه پاهای انسانی شوی که برای ماندگاری اسلام پاهایش را جا گذاشته به انسان نیرو و انگیزه میدهد.» این سخنان شیده ایزدی همسر یحیی ابطحی جانباز 70 درصد دفاع مقدس است که دو پای خود را در علمیات کربلای 5 از دست داده است.
ایزدی از خاطرات سوم راهنمایی میگوید که ازدواج با یک جانباز در ذهنش جرقه زد: صدای رادیو آشپزخانه مادرم زمانی که با دوستم مشغول درس خواندن در حیاط پشتی بودم به گوش میرسید. امام خمینی(ره) پیش از آنکه خطبه عقد زوج جوان را قرائت کنند از این خانم خواستند اگر درخواستی دارند مطرح کنند و این خانم به ایشان گفت از شما میخواهم شفاعت من را بپذیرید.
برای ازدواج با یک جانباز از امام جماعت مسجد محل خواسته تا استخاره بگیرد. آیه 69 سوره حج آمدخ که مضمون آن خوب همراه با فکر بود. با مطرح کردن موضوع با پدرش، او نیز از این مسئله استقبال کرد و از آن پس ازدواج با جانباز از آرزوهای زندگیش شد.
عشق به امام خمینی(ره) عاملی برای تغییر مسیر زندگیاش با انتخاب ازدواج با آقای ابطحی بود. او درباره ازدواجش میگوید: با آگاهی کامل این ازدواج را پذیرفتم و پاسخ تمام سؤالات ذهنم و پرسشهایی که ممکن بود در آینده به وجود آید پیدا کردم به طوری که وقتی ازدواج کردم میدانستم اگر همسرم شهید شود برای فرزندانم پاسخ داشتم.
خانم ایزدی 22 ساله بوده که به عقد همسر جانبازش در می آید. مراسم عقدش در شب تولد امام حسن مجتبی(ع) نیمه ماه رمضان با قرائت خطبه عقد از سوی آیت الله جوادی آملی برگزار شد و اکنون در آستانه بیست و نهمین سالگرد ازدواجشان هستند.
هر یک از نقشهای مادری، همسری جانباز و معلمی رنگی بر صفحه زندگیاش پاشیده و به گونهای محکم و با انگیزه از آنها سخن به میان میآورد که آن شعف و رضایت را به من و هر مخاطب دیگر نیز تزریق میکند.
این همسر جانباز هیچگاه از تصمیم خود پشیمان نیست و معتقد است: رزمندگان با سن کم به جبهه رفتند و کار بزرگی کردند بنابراین در جامعه لازم است در این زمینه کار فرهنگی انجام شود.
تمام غصهاش نه از سختیها و نه از معیشت است بلکه نسبت به پیام جنگ نگران است که باید به درستی تبیین شود و فرزندان این مرز و بوم آن را دریافت کنند.
حضور به عنوان پزشک یار در عملیات مرصاد و نصر
دختری 17 ساله بود که به عنوان پزشک یار در عملیات مرصاد و نصر شرکت کرد ولی از اینکه با معیارهای مادی اینگونه امور سنجیده شود بسیار رنجیده است و به نظر او آسانترین کار تزریق پول است و جامعه را نیازمند انجام امور فرهنگی میداند.
وی که دارای خانواده مذهبی است همواره پدر و مادرش را در انجام این امور پشتیبان خود میداند و میافزاید: رزمندگان با خلوص نیت در جبهههای نبرد شرکت میکردند و در همه دردها و غمهایشان اسم اهل بیت(ع) بر زبان داشتند و هیچگاه گلایه نکردند زیرا همیشه جنگ و جبهه اینگونه بوده است.
این دبیر معارف اسلامی که اکنون در مدارس مختلف شهر تدریس میکند معتقد است: 17 سالههای امروز هیچ تفاوتی با 17 سالههای آن زمان ندارند. رهبر معظم انقلاب نیز فرمودند یقین دارم بچههای امروز بسیار بالاتر از بچههای زمان اول انقلاب هستند. من با شاگردانم دوست هستم کتاب «طعم شیرین خدا» را به شاگردانی که بسیاری افراد میگفتند آب از سرشان گذشته برای مطالعه معرفی میکردم و تأثیر آن را میدیدم.
خلق خاطرات خوب
همیشه سعی کرده است در کنار همسرش برای فرزندانش خاطرات خوب و به یادماندنی به یادگار بگذارد و بچه ها ویلچر پدر را محلی برای آرامش خانواده میدانند.
ثمره زندگی این زوج خوشبخت دو فرزند به نامهای «محمد جواد» و «مریم» است. ایزدی با بیان اینکه اکنون دخترش دانشجوی دانشگاه تهران است میگوید: او به هیچ وجه از سهمیه استفاده نکرد زیرا دوست داشت به همه بفهماند وظیفه همه درس خواندن است و اکنون دانشجوی ممتاز دانشگاه تهران است.
وی تصریح میکند: برخی اوقات که همسرم نیاز به کمک دارد بسیاری از خاطرات خوب ما آن زمان رقم میخورد زیرا این امور برایم حل و پذیرفته شده است.
او در کنار جانباز سرافراز میهن با افتخار مینشیند، راه میرود و زندگی میکند و حال خوبی دارد.
ابراز نارضایتی نسبت به سنجش با پول
وی ضمن ابزار نارضایتی از تصویب حق پرستاری برای همسران جانبازان گفت: همان زمان نیز مقالهای در این زمینه نوشتم زیرا ممکن است فرزند من و فرزندان جانبازان دیگر با مشاهده فیش حقوقی پدرشان و حق پرستاری فکر کنند مادر برای حق پرستاری با پدر ازدواج کرد. از این نقطه با پول سنجیدنها آغاز شد.
این همسر جانباز از تصمیمات و هیجانات مهم زندگی مشترک خود را تثبیت جایگاه زن و مرد میداند و یادآور میشود: از روز اول تصمیم گرفتیم همسرم مرد و من زن باشم زیرا معتقد بودم اگر یک مدیر در خانه وجود داشته باشد آن خانه موفق است و حتی حقوق و هدایاهایم را در اختیار همسرم قرار میدادم زیرا به طور حقیقی مدیر موفقی هستند.
وی معتقد است: اگر یک زن وارد مقوله حساب و کتاب نشود میتواند مادری و همسری کند و خاطرات خوبی با فرزندان و همسرش بسازد بنابراین میتواند برنامهریزی کند چگونه با یکدیگر لذت ببرند.
ایزدی حضرت زینب(س) را الگوی خود میداند و میافزاید: ایشان فرمودند تنها زیبایی در عاشورا مشاهده کردند و اکنون بنده نیز در زندگی خود هیچ امری را سخت نمیدانم.
وی آقای ابطحی را اسوه و سمبل صبر و مقاومت میداند و میگوید: وی 24 ساعته درد و اسپاسم دارد ولی هیچگاه مشاهده نکردم گلایه داشته باشد. اکنون با وجود آنکه از ناحیه پا به جانبازی نائل شده در رشته بسکتبال با ویلچر در ایران موفق به کسب افتخاراتی شده است و در گروه تواشیح قمر بنی هاشم فعالیت دارد.
ایزدی در کنار تمام این نقشها از فعالیتهای فرهنگی غافل نشده و به ترویج و تبلیغ مطالعه کتابهایی در زمینه سبک زندگی، ازدواج و مدیریت، زندگی زناشویی و تربیت فرزند و اخلاقی و اعتقادی میپردازد و از تمام اوقات خود برای امر هزینه میکند.
وی تصریح میکند: همیشه سؤال بود با وجود آنکه از خانواده متمکن بودیم چگونه عاشق امام خمینی(ره) شدیم. پاسخ این پرسش را در قرآن پیدا کردم خداوند فرموده تو تنها برای من کار کن من کاری میکنم که همه انسانها مبهوت تو شوند بدون اینکه پولی خرج کنی.
وی به فکر فقرا بودن را از دیگر آموزههای دینی ذکر میکند و میگوید: هیچ گاه به خاطر ندارم که برای لباسهای گران قیمت هزینه کرده باشم زیرا اعتقاد داشتم آن هزینه برای بنده خدا صرف شود تا گرهی از مشکلاتش برطرف شود.
با خدا بودن و در مسیری که خداوند میگوید قدم برداشتن و اعتماد کردن به او رمز آرامش است که در این خانواده موج میزند.
ایثارگر بدون ادعا
یحیی ابطحی، مدیر مسؤول موسسه فرهنگی قرآنی جانبازان قمر بنی هاشم و سرپرست تیم بسکتبال با ویلچر باشگاه فرهنگی ورزشی ایثار قم در توصیف همسرش میگوید: وی ایثارگری بدون ادعا است و کسی است که با همه وجودش و با توجه به شرایط فرهنگی جامعه در حال ترویج فرهنگ کتابخوانی و نشر فرهنگ ایثار و شهادت است.
وی با توجه به اینکه در سن 20 سالگی به مقام جانبازی نائل شده ولی به دلیل پایبندی و انتخاب آرمانهایی مانند پیروی از ولی فقیه و امام خمینی(ره) سختیها را کنار زده و به افتخارات نائل شده است.
ابطحی به بیان خاطرهای در زمینه فداکاری همسرش میپردازد و بیان میکند: زمانی که مجروح شدم تا سال دوم دبیرستان درس خوانده بودم ولی همسرم دارای مدرک دیپلم بود و برای رفتن به دانشگاه آماده بود ولی او صبر کرد تا دیپلم گرفتم و دانشگاه قبول شدم بنابراین همیشه در خاطرم میماند که از نظر علمی نیز ایثار و فداکاری کرد.
این افراد در زیر آسمان همین شهر زندگی میکنند تنها با آرمانهایی متفاوت. با حرکت در امتداد اهداف والا، پاهایشان را به کسانی هدیه میکنند که بخشی از وجودشان را در مسیر دفاع از این خاک ایثار کردند. آنها از غرق شدن در دریای مشکلات و سختیها ترس و واهمهای ندارند زیرا به هدف خود ایمان دارند.