قم نيوز : اربعین جای تمرین صبر است، تمرین تفکّر، تمرینِ گذشت، تمرین رها کردن تعلّقات، اینجا باید کمی شبیه حسین(ع) و فرزندانش شوی، خسته شوی، تشنه باشی، خاکی شوی، پاهایت آبله بزند تا شاید بتوانی کمی حال رقیه(س) بنت الحسین را احساس کنی.
به گزارش قم نیوز اعظم ربانی درباره پیاده روی اربعین نوشت: کاش عکسها، گزارشها و خبرها، میتوانستند اربعین را روایت کنند؛ اما هیهات! باید زائر اربعین باشی تا بفهمی حال کودکان کربلایی که به عشق زائران ابیعبداللهالحسین(ع) ، ساعتها زیر آفتاب میایستند و به زوّار تشنهحال شهید کربلا، آب میدهند چیست.
باید زائر اربعین باشی، مدت کوتاهی آب ننوشی، بیتاب شوی و با اولین تعارف «مای بارد» خوشحالی عمیقی وجودت را پُر کند و بعد برای تشنگی(س) زینب و طفلان حسین(ع)، بسوزی و اشک بریزی.
حسین جان! در مسیر عاشقی کربلا، هیچ زائری در هیچ ساعتی از شبانهروز تشنه و گرسنه نمیماند؛ اما قربان تشنگی و گرسنگی تو در لحظه شهادتت. بعضی موکبها لباس زائران را میشویند و اتو میکنند، اگر پاره باشد میدوزند.
آری! زائر در آن هوای گرم و غبارآلود، تمیز و مرتّب میشود؛ اما بعد، یاد فرزندان حسین آتشی در جان میاندازد، یاد لباسهایی که در تن بچههای حسین در آفتابِ مسیر میپوسد و پاره میشود و چرخی نیست که بدوزد و موکبی نیست که بشوید.
حسین جان! دلمان برایت آتش میگیرد. خدایا میبینی! زوّار اربعین با وجود موکبها، این همه پذیرایی و تکریم عراقیها، رنگ و رو رفته و خستهاند، پاهایشان تاول زده، یعنی امالمصائب زینب کبری(س) چطور این مسیر طولانی و گرم را همراه طفلان حسین و با غم حسین طی کرد؟!
معنای این عبارت اینجا بیشتر وجود انسان را میسوزاند که: «امان از دل زینب|چه خون شد دل زینب» اینجا جای خواب اگر نصیبت شود، جاییست روی موکتهای خاکی و گِلی، بدون بالشت، بدون ملافه و تُشک نرم، گرم و شلوغ؛ اما به جایش خوابی عمیق و آرام نصیبت خواهد شد؛ دلهای عالمیان بسوزد برای اسیران خاندان پیامبر خدا(ص) که حتی یک دقیقه خواب با آرامش نمیتوانستند داشته باشند.
اربعین جای تمرین صبر است، تمرین تفکّر، تمرین گذشت، تمرین رها کردن تعلّقات، اینجا باید کمی شبیه حسین(ع) و فرزندانش شوی، خسته شوی، تشنه باشی، خاکی شوی، پاهایت آبله بزند تا شاید بتوانی کمی حال رقیه(س) بنت الحسین را احساس کنی؛ البته با این تفاوت که اینجا در حالی که پاهایت مصدوم است، کسی با تازیانه دنبالت نمیکند، اینجا پاهای آبله زدهات را میبوسند و روی چشم میگذارند و درمان میکنند.
اینجا تا تشنه شوی آب و شربت خنک تعارفت میکنند و جگرت خنک میشود، اینجا آب را از کسی دریغ نمیکنند. اینجا تا احساس گرسنگی کنی، انواع غذاها با اصرار و تمنّا در خدمت توست، منّت تو را میکِشند که از سینیِ محبتشان، ظرفی برداری تا لبخند را به لبانشان هدیه کرده باشی.
اربعین که بیایی کربلا، دوباره عاشق میشوی، عاشق حسین. از وقتی یادم میآید از تو به ما برکت رسیده، خوبی رسیده، عشق و عاطفه و امید رسیده، تو در یک کلام مایهی برکتی حسین جان!
به ما نگاه کن، ما جز تو کسی را نداشتیم که آواره بیابانهای نجف تا کربلا شدیم. این دریای خروشانِ زوّارالحسین، میرود تا به اقیانوس حسین بپیوندد، میرود تا قیام کند علیه یزیدیان زمان، میرود تا بگوید هیهات اگر بگذاریم که اینبار امام زمانمان تنها بماند.
هر انسانی که بخواهد از این حماسه عظیم چیزی بگوید یا بنویسد، اگر در اوج مهارتِ ادبی باشد، متحیّر میشود که از کجا شروع کند و چطور به پایان برساند، ذکر لب زوّار پیاده اربعین حسینبنعلی این جمله است: «الحمدلله الذی خلق الحسین»
و در پایان جملهای خطاب به دشمنان کور دل که حماسهی بیش از ۲۰ میلیونیِ اربعین را اجتماع چند صد هزار نفره معرفی میکنند: اعتقاد زائران اربعین این است که خطّ حسین(ع)، همان صراط مستقیم و خطّ نجات و رستگاری است. خط حسین، همان خطّ قیام و جهاد برای دین خداست. خط امر به معروف و نهی از منکر، خطّ مبارزه با کفر و الحاد و تزویر است. خطّ ایثار و فداکاری در راه حفظ اسلام، گذشتن از راحتی دنیا و تعلّقات برای اعتلای شعائر و خلاصه خطّ محکوم کردن یزیدیان زمان و برائت جستن از آنهاست و جمله پایانی ما همان جملهی به یاد ماندنی سردار دلهاست که گفت: «ما ملّت شهادتیم ما ملّت امام حسینیم.»