قم نيوز : قم نيوز: متاسفانه برخی اهالی رسانه به اسم اینکه اخلاقی کار میکنند از آن سوی بام اُفتاده و به طور کلی خنثی شدهاند و انگار بود و نبودشان در این جهان هستی چندان تفاوتی نمیکند و تعجب احدی را بر نمیانگیزاند!
به گزارش قم نيوز در ایام برپایی نمایشگاه مطبوعات، یکی از سوالات جدی که معمولاً درباره آن بحث و نظر صورت میگیرد این است که به راستی چرا روزنامهها و به طور کلی نشریات مکتوب ما تا این اندازه دچار بحران مخاطب شدهاند و از این حیث، شمارگان واقعی آنها در نازل ترین حد خود طی سالها و بلکه دهههای اخیر قرار دارد.
بر اساس آمار، کمتر از نیم درصد مردم ما روزنامه خوان هستند یعنی از هر 200 نفر به زحمت یکی اهل تورق مطبوعات و روزنامهها و اُنس با این رکن چهارم دموکراسی و به تعبیر اخیر وزیر ارشاد، رکن سوم امنیت ملی است.
با عنایت به این حقیقت تلخ شاید بهتر بتوان سخن حسین انتظامی، معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد را درک و هضم کرد که گفته: " تیراژ واقعی کل روزنامهها در کشور ما 900 هزار است که البته تنها 500 هزار نسخه آن به فروش میرسد و باقی نسخهها مرجوعی هستند".
البته اینکه در شرایط امروز جامعه ، جولان بی سابقه فضای مجازی به ویژه تلگرام با 40 میلیون کاربر ایرانی و تاثیرگذاری بالای آن بر مخاطبان، یکی از دلایل این مساله است و این که به هر حال مردم ما همچنان شیفته فرهنگ شفاهی هستند تا دلبسته رسانه مکتوب و کتاب و غیره سر جای خود، اما حقیقتاً برای کمبود شدید مخاطب در روزنامهها و به تعبیری فرار مخاطب از این قسم از رسانه باید چاره ای جدی اندیشید.
آنچه به اعتقاد نگارنده میرسد در درجه اول لزوم توجه به نگاه حرفه ای در مطبوعات و نشریات است که به نظر میرسد به سان رویکرد بعضاً سطحی بسیاری از مردم به دلیل توجه مفرط به اخبار و محتواهای تلگرامی، این قبیل رسانهها نیز متاسفانه دچار آفت سطحی نگری و ضعف رویکرد حرفهای در ایفای رسالت خویش شدهاند که همین مساله نیز منجر به کاهش روز افزون مخاطبان آنها شده است.
از این حیث باید بگوییم رسانههای چاپی اگر تخصصیتر و حرفهای تر باشند و به قول معروف حرفی برای گفتن داشته باشند قطعاً نه همچون گذشته اما همچنان مخاطبانی خواهند داشت که کم و بیش چشم انتظار انتشار آنها هستند.
به هر صورت در شرایطی که گروهها و کانالهای تلگرامی مجال چندانی برای عرضه اندام به روزنامهها و هفتهها نگذاشتهاند مسلم است که شرط زنده ماندن در چنین شرایطی نگاه و رویکرد تخصصی و حرفهای است و اینکه به هر حال یک روزنامه و هفته نامه باید دارای تحلیل و حرف نو و بیان جذاب باشد و ایضاً حاوی گزارشهایی که به صورت عمیقتر نسبت به سایتها و کانالها به سوالات کنجکاوانه مخاطب پاسخ دهد وگرنه بی گمان روزنامهها و نشریات قافیه را به کل باختهاند، آن هم چه باختنی!
نکته مهم دیگر این که باید توجه داشت بی طرفی و اخلاق مداری به هیچ وجه به معنای خنثی بودن نیست. متاسفانه برخی اهالی رسانه به اسم اینکه اخلاقی کار میکنند از آن سوی بام اُفتاده و به طور کلی خنثی شدهاند و انگار بود و نبودشان در این جهان هستی چندان تفاوتی نمیکند و تعجب احدی را بر نمیانگیزاند!
به هر حال از این مساله هم نباید غافل شد که رویکرد و نگاه حرفهای مستلزم نخست درک و بینش واقع بینانه و از سویی حمایت مالی و معنوی از روزنامه نگارانی است که حقیقتاً دغدغه مردم را داشته و خود را نماینده معتمد و وجدان بیدار آنها بدانند.
در غیر این صورت خطر تبدیل آنها به نیروی صرف کارمند به شدت احساس میشود که تازه مع الاسف چه بسا در حلقه کاسبان رسانهای درآیند که وجودشان برای جامعه شریف خبر و اهل رسانه حقیقتاً لکه ننگی است.