قم نيوز : قم نیوز: رییس سازمان تبلیغات اسلامی استان قم كه یكی از شاگردان درس خارج آیتالله جوادی آملی است در واكنش به سخنان حسن عباسی، اظهارات توهینآمیز وی به این مرجع تقلید را توهین به علم و اخلاق و معنویت دانست.
به گزارش قم نیوز، حسن عباسی که به سخنرانیهای جنجالی مشهور است در نقدی غیرکارشناسانه به فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه گفت: "قطعا اگر مرحوم طباطبایی و مطهری میدانستند موضوع فلسفه ماده اولیه است هیچ گاه بحث فلسفه اسلامی را مطرح نمیکردند. فلسفه اسلامی آکنده از التقاط هست و نمیتواند نجات بخش باشد."
وی با طرح این سوال كه "اگر شما سراسر بدایه نهایه مرحوم طباطبایی را بخوانید به ایمانتان اضافه میشود؟!" اظهار داشت: "اسلام چیزی به نام فلسفه ندارد. فارابی، ابن سینا، ملاصدرا تا فلاسفه امروزی همه اشتباه کردند ..."
عباسی در مورد آیتالله جوادی آملی گفت: این حجم چند صد هزار دقیقهای تلویزیونی آقای جوادی، یک نفر بگوید در جامعه اثرش چه بوده است؟! هر کجا گفتند ما حاضریم مناظره کنیم و با همان تکنیکی که در بدایه و نهایه است ثابت میکنیم که اینها نمیتوانند کاری کنند.
در این زمینه حجتالاسلام عباس اسكندری یكی از شاگردان درس خارج آیتالله جوادی آملی و رییس سازمان تبلیغات اسلامی استان قم به نقد اظهارات حسن عباسی پرداخته است كه در پی میآید: حوزههای علمیه در طول تاریخ با مجاهدت عالمان و فرهیختگان و مراجع عظام تقلید، اسلام و به خصوص مكتب نورانی اهل بیت عصمت و طهارت را طی بیش از هزار سال از پیچ و خمها و گردنههای صعب العبور تاریخ عبور دادند و مكتب را به سلامت به دست نسلها - یكی پس از دیگری - سپردند و امروز هم ملتهای مسلمان به خصوص پیروان مكتب اهل بیت بر سر سفره علم و دانش و تقوا و پرهیزگاری و مجاهدتها و زحمتهای طاقت فرسای عالمان راستین شیعه نشستهاند.
علمای اسلام همچون پیامبر و ائمه معصومین در قبال زحمات و مجاهدتهای علمی و معنویاشان از كسی چیزی طلب نمیكنند و طالب مزد نیستند. تنها توقع و انتظارشان از امتهای اسلامی به خصوص چهرههای علمی و تاثیرگذار جوامع اسلامی آن است كه حافظ و نگهبان اسلام، قرآن و دیانت امت اسلام باشند. از این رو همگان وظیفه داریم كه حریم و حرمت عالمان دین و مراجع عظام تقلید را حفظ و حراست كنیم تا از این رهگذر مكتب و تعالیم عالیه اسلامی با همان سلامت كامل به دست نسلهای بعدی برسد.
یكی از ویژگیهای مهم حوزههای علمیه و علمای دینی ما همیشه این بوده است كه مبانی و معارف دینی را با بحثها و گفتگوهای عالمانه و نقدهای مبتنی بر چارچوبهای علمی پیش بردهاند و از این رو شیوههای آموزشی در حوزههای علمیه شیوههای منحصر به فرد و بیبدیلی است كه به هر جامعه علمی ارائه شده، تحسین دانشمندان را از این شیوهها به همراه داشته است و آن بحث و گفتگو، پرسش و پاسخ و مباحثه و جدال علمی بین شاگرد و استاد است.
این ویژگی به عنوان یك امتیاز برای محافل درسی حوزوی است كه با بحث و گفتگوهای بیشتری مواجه باشند، اما نكته حائز اهمیت این است كه اگر شاگرد میخواهد سوالی بپرسد یا نقد كند باید سوال و نقد او مبنا داشته باشد و سوال بر اساس یك چارچوب علمی و عقلانی طرح شود.
از این رو در مباحث اخلاقی و معارف دینی ما كه از سوی ائمه اطهار صادر شده است بر مسئله رعایت آداب تعلیم و تعلم تاكید شده است. یعنی كسی حق ندارد از دیگری سوالی كند كه جنبه خودنمایی یا اظهار فضل و یا غرضهای نفسانی و غیرالهی داشته باشد. این ها در آداب تعلیم و تعلم اسلامی مردود و محكوم است. در همین راستا به كسی اجازه نمیدهند محفل علمی و درسی حوزههای علمیه را آلوده به اغراض سیاسی كنند و این مكانهای مقدس و محافل ارزشمند را پلكانی برای دستیابی به موقعیتهای اجتماعی قرار دهند.
آنچه كه در سخنان آقای حسن عباسی آمده است در نگاه اول این معنا به خوبی مشهود است كه از آن چارچوب معمول و مطرح حوزههای علمیه برخوردار نیست و ایشان آداب نقد و بررسی مباحث علمی را رعایت نكرده است. آموختههای ما در محضر حضرت آیتالله جوادی آملی به ما اجازه نمیدهد به كسی توهین و جسارت كنیم اما این حق را برای خودمان محفوظ نگه میداریم كه اگر كسی به حریم حوزه، مباحث حوزوی و اساتید برجسته و ارزشمند حوزوی توهین و جسارتی كرد در نهایت ادب پاسخ لازم را به او بدهیم و او را نسبت به اشتباهش متنبه كنیم تا اینكه خدای نكرده دیگران هم دچار این اشتباه نشوند.
سخنان آقای عباسی آنقدر دور از حقایق و واقعیتهای حوزوی و علمی است كه انسان فكر میكند نپرداختن به آنها ارجح باشد. اما به هر حال چون مطالب ایشان منتشر شده است بر خود لازم میدانیم به نكاتی اشاره داشته باشیم.
اولین نكته این است كه این قطعی كه ایشان به آن رسیده است كه اگر مرحوم علامه طباطبایی و شهید بزرگوار مطهری چنین چیزی را می دانستند، این گونه برخورد میكردند. این یقین چه در ارتباط با ادعای ایشان كه موضوع فلسفه ماده اولیه است و چه نسبت به اینكه آنها به بحث فلسفه اسلامی نمیپرداختند ادعای درستی نیست و فاقد مبنای علمی است. ایشان احتمال نمیدهند كه اگر این دو عالم فرهیخته حوزوی میبودند و كسی در برابر آنها چنین ادعایی میكرد آنها با صلابت و قاطعیت جوابهای علمی قانع كنندهای را به منتقدان فلسفه اسلامی میدادند؟
اینكه گفته شود فلسفه اسلامی آكنده از التقاط است و نمیتواند نجات بخش باشد، نكته دیگری است كه ایشان فكر نمیكنند چنین اتهامی به یك رشته علمی مطرح در حوزه نیازمند به تشكیل جلسات متعدد عالمانه و بحثهای عمیق علمی دارد؟ انسان از طرح چنین سخنانی كه هیچ مبنای علمی ندارد تعجب میكند.
كسی كه میخواهد زیربنای فكری و اندیشهای و علمی چهرههای بنامی مثل فارابی، ابن سینا و ملاصدرا را مورد هدف و هجمه قرار دهد حداقل مطلب این است كه سخنان آنها را فهمیده باشد و بعد به مقابله برخیزد.
ما در مقام این نیستیم كه بگوئیم آیا این ادعاها درست است یا نیست؛ ما در مقام این هستیم كه ایشان نباید چشمش را روی هم بگذارد و دهانش را باز كند و هر چه میخواهد بگوید. قطعا هر مسئلهای پاسخ دارد و هر نقدی از سوی محققان و عالمان راستین پاسخ محكم و به جایی خواهد داشت و ما توصیه میكنیم كه آقای عباسی پیش از سخن گفتن، بیندیشد و بیشتر مطالعه كند.
اما در ارتباط با بحثهای تلویزیونی علامه بزرگوار و مرجع عالیقدر حضرت آیتالله جوادی آملی باید به آقای عباسی گفت كه آنچه این عالم فرهیخته با آن اندیشههای بلند و بالنده خود در برنامههای صدا و سیما مطرح میكنند، یا مباحث فقهی است كه برگرفته از فقه اهل بیت است، یا تفسیر آیات نورانی قرآن كریم است و یا سخنان مولای متقیان علی ابن ابیطالب و ائمه هدی پیرامون معارف دینی و اخلاقی و معنوی است كه پخش چنین معارفی در رسانه ملی یكی از ضرورتهای جدی جامعه اسلامی ماست. ضمن اینكه استقبال فوقالعاده بینندگان برنامههای تلویزیونی معظم له موجب شده كه مس,ولان رسانه ملی بحثهای عمیق علمی ایشان را پخش كنند.
البته باید به اینكه نكته توجه داشت كه ارادتمندی جامعه علمی و جوانان به این حكیم و مفسر و مرجع تقلید تنها از روی بحثهای تلویزیونی ایشان نیست. ای كاش آقای عباسی سری به موسسه تحقیقاتی اسراء در قم میزد و در طول هفته شاهد حضور چهرههای مختلف علمی از حوزوی و دانشگاهی تا قشرهای مختلف مردم و از اقصی نقاط كشور تا دورترین مناطق جهان میبود تا میدید جوانان و اندیشمندان چگونه زانوی ادب میزنند و از اندیشههای نورانی و قرآنی این عالم جلیل القدر بهره میبرند.
با وجود همه مشغلههایی كه حضرت علامه جوادی آملی دارند اصرار بیش از حد حامیان و عاشقان موجب شده است كه ما برای وقت ملاقات قشرهای تاثیرگذار جامعه با ایشان با محدودیت زمانی مواجه شویم و ماهها در نوبت بمانیم تا بتوانیم وقتی را برای ملاقات تنظیم كنیم.
نكته دیگر اینكه نمیدانیم آقای عباسی چند بار از نزدیك به محضر این حكیم فرزانه و مفسر عالیقدر قرآن رسیده است كه نه تنها از بیانات و سخنان ایشان، بلكه از سیره عملی و رفتار و اخلاق پسندیده معظم له تاثیرات عمیقی را در روح و روان خود احساس كند. حقا و حقیقتا آنهایی كه به نحوی با ایشان ارتباط دارند و از ذهن و باطن بیغرضی برخوردارند وقتی كه با ایشان مواجه میشوند سیره عملی و رفتار و اخلاق ایشان را اسلام مجسم میبینند.
امروز در حوزه عملیه شاگردان فراوانی در گرد شمع وجود ایشان میچرخند و عاشقانه از محضرش كسب فیض میكنند و اگر در این زمینه بخواهیم مطالبی بیان كنیم سخن فراوان است كه یقین دارم وجود ذی وجود ایشان راضی به بیان خیلی از ویژگیها و امتیازات و صفات برجسته نیستند.
در پایان چند نكته به عنوان توصیه به همگان چه آقای عباسی و چه دیگرانی كه با حوزه علمیه آشنا هستند یا نیستند و علما و مراجع عظام تقلید را میشناسند و یا نمیشناسند عرض میكنم.
بیان سخنان بدون مبنا و بیاساس در ارتباط با حوزههای علمیه و مراجع عظام تقلید و شخصیتهایی همچون علامه جوادی آملی به این صورت نه تنها خدمت به دین و دیانت اسلامی نیست بلكه بلاشك دشمنان قسم خورده اسلام را به طمع میاندازد تا اینكه قوی ترین پایگاه مقابله با ظلم و ستم و استكبار جهانی یعنی حوزههای علمیه را تضعیف كنند.
نكته دیگر آنكه وجود نازنین امام زمان هیچ گاه خوشحال نخواهند شد از این كه عالمی از عالمان راستین اسلام مورد هجمه قرار گیرند.
امروز كه رهبر عزیز انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای در این دنیای پرآشوب پرچم عدل و عدالت و مبارزه با ظلم و ستم و مقابله با استكبار جهانی را برافراشتهاند حوزههای علمیه، علمای دین و مراجع عظام تقلید بزرگترین پشتوانههای حركت توفنده انقلاب اسلامی و رهبر عزیز و فرزانه ما به حساب میآیند.بنابراین تقویت حوزهها و عالمان دین در این موقعیت حمایت از حركت توفنده انقلاب اسلامی به شمار میآید و مردم ما كاملا باید مراقب باشند كه بحمدالله مراقب هستند و از یك هوشمندی فوقالعادهای برخوردارند و اجازه نمیدهند كه كسانی دانسته یا ندانسته به حریم عالمان دینی تعدی كنند.
علامه طباطبایی، شهید مطهری و علامه جوادی آملی و بقیه مراجع عظام تقلید و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی تربیت شدگان حوزههای علمیه شیعی هستند كه یك سابقه بیش از هزار سال را با خود به همراه دارند. امیدوارم آنهایی كه به حساسیت این زمان آگاهی ندارند شرایط زمان را درك كرده و به مباحث مهم و عمده كشور و نظام اسلامی به خصوص در حوزه مسائل فرهنگی بپردازند و با هوشمندی، دشمنان را ناكام كنند و بدانند كه شخصیتهایی همچون علامه جوادی آملی به این راحتی به دست نمیآیند. بر حوزه و كشور و امت اسلامی باید سالها بگذرد تا چهره ممتاز و فرهیخته و نوآوری در علم و تقوا و عرفان و اخلاق همچون معظم له پا به عرصه علم گذاشته و نقش آفرینی كنند و بدانیم كه حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی از ذخائر گران بهای حوزه علمیه و جهان اسلام است و توهین به ایشان توهین به حوزههای علمیه و علمای راستین اسلام است.