قم نيوز : سالروز عروج سید شهیدان اهل قلم، بهترین بهانه ای است تا با توجهی عمیق به مهم ترین شاخصه هایی که آوینی را ماندگار و الهام بخش ساخت، تاکید کنیم که به خصوص در روزگار کنونی ، همچنان نیازمند ظهور و فعالیت آوینی ها هستیم.
به گزارش قم نیوز بیستم فروردین ماه در تقویم انقلاب اسلامی روز بسیار مهمی است چه آن که هم روز ملی فناوری هسته ای است و به تبع آن یادآور رشادت و جانفشانی دانشمندان این عرصه به خصوص شهدای والامقام آن و نیز به خاطرآورنده سالروز شهادت سید مرتضی آوینی؛ او که به درستی از سوی سکاندار حکیم و بیدار انقلاب ، "سید شهیدان اهل قلم" نام و عنوان گرفت.
از این حیث چنین روزی یادآور شهادت راوی فتحی است که خود در دروازه شهر فتح شده ایستاد و برای بقای این فتح و ظفر هزینه ای چون جان خویش را پرداخت.
شاید اگر 22 سال پیش، شخص دیگری به جز مقام معظم رهبری به آوینی ، لقب "سید شهیدان اهل قلم" را می داد، کمتر متوجه اهمیت و تاثیرگذاری کار این هنرمند ، روزنامه نگار و نویسنده متعهد می شدیم؛ اهمیتی که تقویم ها روز شهادتش را به نام "روز هنر انقلاب اسلامی" برای همیشه به یادگار گذاشته اند.
شهید آوینی در هنر مستندسازی اش و در هنر قلم و بیان رسایش ، بیش پیش از همقطاران خود شیدای حقیقت بود، زودتر به مقصد رسید، کما این که عصاره سخنش نیز برآمده از همین موضوع بود: «هنر، شیدایی حقیقت است . همراه با قدرت بیان آن شیدایی و هنرمند کسی است که علاوه بر شیدایی حق، قدرت بیان آن را نیز از خداوند متعال گرفته است هر یک از این دو شیدایی حق و قدرت بیان - اگر نقص داشته باشد اثر هنری خلق نمی گردد . . . اصل لازم شیدایی حق است و قدرت بیان شرط کافی است .»
این بینش و دیدگاه متعالی سید مرتضی در عرصه هنر البته برگرفته از نگاه عارفانه و حکیمانه پیر و مرادش امام خمینی (ره) است که به صراحت فرمود: «تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهندۀ اسلام ناب محمدی ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ اسلام ائمۀ هدی ـ علیهم السلام ـ اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم آور محرومیتها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبندۀ سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابود کنندۀ اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد، و در یک کلمه «اسلام امریکایی» باشد... هنر در مدرسۀ عشق نشان دهندۀ نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی است. هنر در عرفان اسلامی ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامی گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است.»
شهید آوینی خود به حق چنین بود و چنین زیست و از هنرمندانی که می کوشند و می کوشیده اند تا با چنین نگاه و دغدغه ای به جهادی بی مثال با مثلث شوم "زر و زور و تزویر" زمانه برخیزند، چنین توقع و انتظاری داشت.
او در مقام طلایه دار هنر متعهد در عصر خمینی کبیر، هشدار می داد به هنرمندان متعهد که مبادا گرفتار عافیت اندیشی و منفعت طلبی شوند . او که خود سوخته دل و سوخته جان بود، رمز توفیق حقیقی را در زیستنی ققنوس وار می دانست و از آن جا که خود سیراب از مکتب امام و شهیدان بود، در حد وُسع و توانش راه را به همه ما نشان داد و اینک، ما هستیم که باید راهش را بپیماییم ، به ویژه آن که امروز به خصوص نیاز به آوینی های روزگار خود داریم؛ با توجه به شرایط و اقتضائات امروزی و البته پایمردی بر همان آرمان ها و ارزش ها.