قم نيوز : بحران ۷ ساله سوریه در غرب آسیا به اعتقاد بسیاری از کارشناسان حوزه بین الملل یکی از پیچیده ترین بحران ها و یا جنگ های پیچیده در این منطقه هست که می توان در خصوص ریشه یابی این بحران از زوایای مختلف به آن پرداخت.
به گزارش قم نیوز با گذشت 7 سال از بحران سوریه و نمایش یک جنگ بین المللی و جهانی در خاک سوریه همچنان چرایی ایجاد این بحران پیچیده در سوریه وجود دارد.در این سال ها بیشتر عرصه میدانی و تحولات ظاهری سوریه و آن هم از دید رسانه های غربی و چند کشور عربی مرتجع منطقه به طور مغرضانه و با هدف القای وجود یک جنگ داخلی و تلاش ملت سوریه برای براندازی حکومت سوریه در رسانه های جهان انعکاس یافته است.
كشور سوريه از جمله كشورهاي مهم و استراتژيك خاورميانه است كه به دليل همسايگی با فلسطین و لبنان، عراق و تركيه همواره مورد توجه بوده است. طبق آمارگيری سال 2010 سوريه دارای جمعيتی بالغ بر 22 ميليون و 700 هزار نفر است.از نظر تركيب جمعيتی سوريه داراي 13% شيعه علوی ، 74% اهل سنت، 10% مسيحی و 3% دروزی است.
اما برای رسیدن به پاسخ و دلایل و ریشه های این بحران در سوریه ناگزیر به بررسی تاریخی،اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این بحران در سال های قبل از شروع جنگ سوریه هستیم.
شاید مهمترین دلیل آغاز بحران سوریه به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی راهبرد آمریکا در سوریه، ضربه زدن به انقلابهای ناشی از بیداری اسلامی در منطقه باشد.
حافظ اسد در خط مقدم حمایت از انقلاب اسلامی ایران
یکی از انواع اصیل بیداری اسلامی در دهه 80 میلادی با پیروزی انقلاب اسلامی ایران رقم خورد و در این ایام سوریه در خط مقدم دفاع از نهضت نوپای اسلامی ایران بود.
با آغاز نهضت امام خمینی(ره) و شروع مبارزه علیه حکومت پهلوی٬ حافظ اسد رئیسجمهور سوریه از مخالفین شاه حمایت کرد. او با جناحهای مخالف ایرانی از طریق امام موسیصدر، دکتر چمران و بسیاری دیگر از مبارزین ایرانی ارتباطاتی برقرار کرد و آموزش نیروهای مبارز را در کشورش بر عهده گرفت. حافظ اسد پس از تبعید امام به پاریس٬ به تمام سفارتهای خود در خارج از کشور به خصوص پاریس دستور داد از هیچ کمکی به مخالفان شاه دریغ نکنند.
در سوریه٬ محله زینبیه مرکز تجمع ایرانیان بود و شخص حافظ اسد هم با علاقهمندی فعالیت مخالفین رژیم شاه را دنبال میکرد و حامی آنها بود. همین مسئله نیز سبب تیرگی روابط رژیم شاه با سوریه شده بود.با تسهیلاتی که در نتیجه حمایتهای دولت سوریه فراهم شده بود، پایگاههایی برای آموزش مبارزین ایرانی فراهم شد. در این پایگاهها که انقلابیون ایرانی با گروههای مبارز فلسطینی آموزش میدیدند.
پشتیبانی سوریه از ایران در جنگ تحمیلی
در طی جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران سوریه جزو معدود کشورهای حامی ایران بود و حمایتهای نظامی و سیاسی گستردهای از کشورمان کرد. همه اینها در حالی بود که بخشی از سوریه در اشغال اسرائیل بود و تعدادی از نیروهای مسلح سوریه در لبنان٬ با اسرائیل در حال جنگ بودند و عملاً فشار سیاسی گستردهای بر سوریه تحمیل میشد.
یکی دیگر از اقدامات حافظ اسد در دفاع از ایران قطع خط لوله نفتی عراق به دریای مدیترانه بود. عراق به دلیل داشتن مرز بسیار محدود زمینی با خلیج فارس و انهدام کامل نیروی دریاییاش٬ به استفاده از خطوط زمینی از جمله خط لولهای که از بصره به سمت دریای مدیترانه کشیده شده بود٬ روی آورد. این خط لوله که نفت عراق را (به میزان 500 هزار بشکه در روز) در اختیار نفتکشها قرار میداد٬ برای بغداد از اهمیت حیاتی برخوردار بود.
سوریه برای دفاع از ایران٬ در سال 1982 این خط لوله را به طور کامل مسدود کرد و سبب شد تا درآمد نفتی عراق تا 30 درصد کاهش پیدا کند. این ضربه چنان برای رژیم بعث عراق سهمگین بود که بلافاصله تلاش خود را برای سرنگونی حکومت سوریه افزایش داد و شروع به تسلیح نیروهای اخوانالمسلمین در خاک سوریه کرد.
اجرای سناریو آمریکایی -عربی برای سوریه
بعد از وقوع انقلاب های عربی كه منجر به سقوط چندين حاكم مستبد در كشورهای اسلامی شد ، کشورهای غربی به مدیریت آمریکا با همکاری برخی کشورهای منطقه به سناریوی شبیه سازی بحران در کشورهای دیگر روی آوردند تا امت عربی را ازانقلاب های واقعی کشورهایشان منحرف کنند. یکی از این کشورها که برای پیاده سازی سناریوی آمریکا و عربستان انتخاب شد، سوریه بود.
اولین جرقه بحران در سوریه
جرقه از آنجا آغاز شد كه چند دانشآموز با نوشتن شعارهای ضد حكومتی بر در و ديوار موجب واکنش شدید مقامات امنيتی سوريه شدند. زماني كه نيروهای امنيتی اقدام به دستگيري اين دانشآموزان نمودند با اعتراض اوليای آنها مواجه شدند كه دولت اقدام به برخورد نظامی کرد و این بهانه شد تا برای دستگاه رسانه ای غرب خوراک تبلیغاتی فراهم شود.
جنگ سوریه یا بحران سوریه از ۲۶ ژانویه ۲۰۱۱ (۶ بهمن ۱۳۸۹) شروع شد و به دلیل مشارکت گسترده مزدوران خارجی از لیبی و تونس گرفته تا مزدوران اروپایی،نمی توانیم اصطلاح جنگ داخلی برای سوریه بکار ببریم.
در وهله اول بحران ، ارتش آزاد سوریه در سال ۲۰۱۱ توسط نظامیان جداشده از ارتش سوریه تشکیل شد. جبهه النصره هم که قبلاً شاخه رسمی القاعده در سوریه بود و در سال ۲۰۱۶ نام خود را به جبهه فتح شام تغییر داد، یکه تازی کرد و باخشونت هرچه تمام تر به پیشروی در مناطق مختلف سوریه مبادرت ورزید .یک جبهه ائتلافی از چندین گروه سلفی هم اپوزیسیون سوریه بودند و داعش هم بعدها با اتحاد ایدئولوژیک این گروه ها همه رایکپارچه در برابر اسد قرار داد با پشتوانه رزمی و پولی غرب و ترکیه و عربستان و کشورهای منطقه مانند قطر.
اعتراضات مسالمت آمیز مردمی و سوء استفاده دشمنان از آن
از ماه ژانویه ۲۰۱۱ صدها هزار معترض در شهرهای مختلف سوریه نظیر دمشق، حمات، جبله، لاذقیه، درعا و حمص به مدت چندین ماه، در روزهای مختلف به ویژه روزهای جمعه با نامهایی مانند جمعه عزت، جمعه مقاومت، جمعه شهدا، جمعه مبارزه، جمعه آزادگان، جمعه آزادی، جمعه نگهبانان میهن، جمعه کودکان، جمعه عشایر، جمعه صالح العلی، جمعه عدم مشروعیت، جمعه ارحل، جمعه لاللحوار و جمعه سر فرود نمیآوریم جز در مقابل خدا، علیه دولت بشار اسد دست به اعتراض و تظاهرات زدند.
ارسال پیامک های اسراییلی به مردم سوریه
روز ۲۳ مارس همان سال یک مقام سوری به خبرگزاری رسمی کشورش گفت که یک میلیون پیامک اسراییلی برای مردم سوریه ارسال شده و آنان را به آشوب فراخوانده است.روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» در گزارشی نوشت: «آمریکا در صدد به آشوب کشیدن سوریه است و میخواهد از فرصت به دست آمده در کشورهای عربی نهایت استفاده را ببرد.
«ناتالی پرتزهارئیل» با انتشار مقالهای در روزنامهی دانشگاه «حیفا» نوشت: «ارسال پیامک برای شهروندان سوری، جذب طرفداران صفحههای فیس بوک ویژهی انقلاب سوریه، شایعه سازی و انتشار آن از راه رسانههای عربی و سوری، از جمله شیوههای جنگ روانی اسراییل علیه دمشق است و واحد جنگ روانی همچنان در تأثیر گذاشتن بر بشار اسد نا امید نشده اما پس از گذشت ۵۰ روز [در آن زمان] از آغاز جنگهای روانی علیه سوریه، اسراییلیها و حاکمان عرب حتی بر یک سفیر سوریه در خارج نتوانستند تأثیر بگذارند و آنها را به جدایی سوق دهند.
نقش قطر وجریان المستقبل در بحران سوریه
یکی از کشورهایی که از ابتدای بحران سوریه نقش کلیدی در حمایت از بحران در سوریه داشته قطر است. این کشور بوسیله غول رسانه ای کشورش در شعله ور شدن بحران در این کشور نقش بسزایی را ایفا کرد.
در همین راستا نخست وزیر قطر در دیدار با دست اندرکاران رسانههای لبنانی (رسانههای حامی جریان ۱۴ مارس) اعلام کرد سیاست شبکهی الجزیره علیه حکومت سوریه تا زمان قطع روابط این کشور با ایران، حماس و حزب الله ادامه خواهد یافت.
یکی از اتفاقاتی که نقش جریان المستقبل را در بحران سوریه بیش از پیش مشخص کرد ، توقیف هفت قایق حامل سلاح در سواحل سوریه بود که از بندر طرابلس در لبنان بارگیری شده و معلوم گشت جریان «المستقبل» لبنان به رهبری سعد الحریری، پشت قضیه قرار دارند. شبکه تلویزیونی رسمی سوریه روز ۱۶ آوریل، با پخش اعترافهای دستگیر شدگان از قایقهای حمل سلاح، معلوم کرد که اعضای گروه المستقبل لبنان در این امر دست داشتهاند.
نقش همسایه های سوریه در بحران 7 ساله
بحران سوریه نشات گرفته از برخی مولفه ها و عوامل خارجی است و ریشه های آن را می توان در خارج از مرزهای سوریه ارزیابی کرد. آغاز شورش ها از مناطق همجوار با اردن و ترکیه مسئله ای نیست که به سادگی از کنار آن گذر کرد.ترک ها و اردنی ها نقش بسزایی در تحریک و تسلیح شورشیان در این کشورداشته و هم اکنون نیز این نقش را ایفا می کنند.
اختلافات دیرینه ترکیه و بحران سوریه
سیاست خارجی ترکیه در قبال بحران سوریه تا حدود زیادی متفاوت به نظر می رسد.از همان روزهای نخست شروع اعتراضات مخالفان حکومت سوریه دولت ترکیه حمایت از اپوزسیون سوریه را آغاز کرد .از جمله اقدامات دولت ترکیه در همراهی با مخالفان بشار اسد می توان به برپایی اردوگاه های پناهندگی برای مخالفان در داخل مرزهای خود با سوریه و برگزاری نشست سران مخالفان سوری در ترکیه تحت عنوان شورای آزادی بخش ملی سوریه بود.
مهمترین اختلافات راهبردی بین ترکیه و سوریه شامل الحاق استان "اسکندرون" سوریه به ترکیه بود که این استان در دوران قیومیت فرانسه بر سوریه از این کشور جدا شده بود.مقامات و مردم سوریه همواره به واگذاری بخشی از خاک کشورشان به ترکیه اعتراض داشتند.تنش بر سر آب بویژه در سال های 1970و 1980از دیگر نقاط اختلافی بین این دو کشور بود.علاوه براین دو عامل مسئله کردهای سوریه در تنش زدایی بین سوریه و ترکیه موثر بود به طوری که سوریه در دهه 90 به ترکیه اعلام کرده بود به دلیل مرزهای طولانی با ترکیه قادر نیست از حمله کردهای کشورش به ترکیه جلوگیری کند.
نقش اردن در دامن زدن به بحران سوریه
دولت اردن همواره سعی داشته تا ضمن فریب افکار عمومی، اینگونه القاء کند که حامی یافتن راهکار سیاسی برای برونرفت از بحران سوریه است. این درحالی است طی سالهای گذشته پایگاههای زیادی در خاک اردن صرفا به آموزش عناصر تکفیری برای اعزام به سوریه تبدیل شده بودند. درهمین ارتباط، خبرگزاری رسمی سوریه (سانا) با انتشار گزارشی از نقش مخرب اردن در بحران سوریه، نوشت: «دولت اردن به منظور فرماندهی عناصر تکفیری و هدایت آنها، به تشکیل اتاقهای عملیاتی در خاک خود مبادرت ورزیده است که دستگاههای اطلاعاتی عربی ـ غربی و همچنین اسرائیل نیز در این اتاقهای عملیاتی نقشآفرینی میکنند». ازهمینروی، میتوان از اردن به عنوان کشوری یاد کرد که در قبال دولت دمشق به اتخاذ مواضع دوگانه متوسل شده است.
مخالفت اخوان المسلمین با حکومت سوریه
اخوان كه در سال 1946 توسط مصطفی السباعی كه خود فارغ التحصيل دانشگاه الازهر مصر و اهل سوريه بود تاسيس شد و بهعنوان بزرگ ترين حزب مخالف رژيم بعث شناخته شد. مشاجرات لفظي و انتقادات مستمر اين دو حزب را به سوی يك تقابل ايدئولوژيك پيش برد تا جايی كه نهايتاَ در سال 1964 به صورت يک مقابله رو در رو مبدل شد. در آن سال اعتراضات سراسر سوريه را فرا گرفت و مردم با رهبری دو نفر از اعضای اخوان يعنی سعيد حوا و مروان حبيب در شهر حماه متمركز شد و اين شهر به صورت مركز ثقل حركت اعتراضی در آمد.
جنبش اخوانالمسلمین سوریه بهعنوان گروهی بزرگ از اهل سنت این کشور که طرفدارانش در سوریه، حدود 20 درصد مردم این کشور تخمینزدهمیشوند . در دهههای 1970 و1980 توانسته بود ساختهای اجتماعی منسجمی را ضد حکومت حافظ اسد در سوریه ایجاد کند و وقوع حوادثی ازقبیل اشغال افغانستان توسط شوروی، جنگ خلیج فارس، کشتار مسلمانان بوسنی و هرزگوین و.... نیز در قدرتگرفتن این جریان سلفی در سوریه، بسیار تأثیرداشت. لذا این افزایش قدرت به افزایش درگیریها میان جنبش سلفی اخوان و دولت اسد منجرشد که اوج این درگیریها ماجرای شورش شهر حماه در سال 1982 بود که البته در این زمان به دلیل قدرت زیاد حکومت اسد، شورش با سرعت و شدت سرکوبشد و جنبش اخوان و طرفدارانش، مجبور شدند، عقبنشینیکنند. با آغاز بحران سوریه در سال 2011 و پس ازهجوم گسترده شورشیان و تروریستهای خارجی، مانند داعش به این کشور که بهصورت همهجانبه ازسوی آمریکا و متحدان منطقهایاش نظیر عربستان، اسرائیل و... حمایتمیشدند، برخی از گروههای سنیمذهب، بهخصوص سنیهای فعال در جریانهای سلفی که در رأس آنها جنبش اخوانالمسلمین قرارداشت و به شکل سنتی در اطراف شهرهایی بزرگ، مانند حلب، حمص و دمشق (بهویژه دوما و حرستا) حضورداشتند، فرصت را مناسبیافته، به سرعت، به فاز مسلحانه و انتقامجویی از نظام واردشدند..