قم نيوز : دقایقی پیش آیتالله محمد یزدی رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دار فانی را وداع گفت.
به گزارش قم نیوز آیتالله محمد یزدی دقایقی قبل در قم دار فانی را وداع گفت.
یار دیرین امام و رهبری پس از طی یک دوره بیماری در سن 89 سالگی به دیدار حق شتافت.
وی یکی از مبارزین برجسته قبل از انقلاب بود و در طول دوران انقلاب اسلامی خدمات ارزندهای را به نظام جمهوری اسلامی ارائه کرد.
ریاست دادگاه انقلاب اسلامى قم، ریاست دفتر حضرت امام خمینی(ره) در قم، نمایندگى مجلس خبرگان قانون اساسى، عضویت در شوراى بازنگرى قانونى اساسى، ریاست قوه قضائیه با حکم مقام معظم رهبرى در دو دوره پنج ساله، نمایندگى رؤساى سه قوه در هیأت سه نفره حل اختلاف بین مرحوم رجایى و بنى صدر، نمایندگى مجلس خبرگان رهبرى، نائب رئیس و قائم مقام اجرائى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عضویت در دوره چهارم و پنجم شورای عالی حوزههای علمیه و رئیس دوره پنجم آن شورا از جمله مسوولیتهای ایشان بوده است.
زندگینامه
آیتالله محمد یزدى در سال 1310 هجرى شمسى در خانوادهاى متدین و ارادتمند به خاندان پیامبر، چشم به جهان گشود. جدش مرحوم شیخ محمدعلى، حدود صد سال پیش از یزد به اصفهان هجرت کرد و در مدت زمان کوتاهى در حوزه علمیه اصفهان به درجات علمى بالایى نائل آمد. مرحوم «آقانجفى» که در آن دوره، ریاست حوزه علمیه اصفهان را بر عهده داشت، شیخ محمد على را مأمور بحث و مناظره با کشیشهاى ارامنه جلفاى اصفهان کرد که شیخ محمدعلى توانست بر تمامى آنها فائق آید و از آن پس به «شیخ یزدى» شهرت یافت.
پدر آیتالله یزدى، مرحوم «شیخ على یزدى» نام داشت که از شاگردان آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدی و از روحانیون معروف اصفهان بود که امامت جماعت یکى از مساجد اصفهان را برعهده داشت و به حل مشکلات مردم عالم پرور اصفهان مىپرداخت.
از ویژگیهاى او آشنایى با علوم غریبه بود. مادر آیتالله یزدى نیز زنى مؤمن از خانواده متدین و دوستدار اهل بیت علیهم السلام بود که پدرش از مریدان «شیخ یزدى» به شمار مىآمد و ارادت او به «شیخ یزدى» در ازدواج پدر و مادر وى بىتأثیر نبوده است.
دوران تحصیل
آیتالله محمد یزدى تحصیلات خود را ابتدا در محضر پدر و با فراگیرى زبان فارسى آغاز کرد و پس از آن، عازم مکتبخانه شد؛ مکتبخانههاى آن روزگار اغلب در مسجد بود و فاقد میز و صندلى. پس از گذراندن دوره مکتب، براى گذراندن کلاس چهارم نظام آموزشى جدید، به نخستین مدرسهاى که در اصفهان به سبک جدید تأسیس شده بود رفت. مدرسهای که اداره آن به دست یکى از روحانیون که با پدر او نیز سابقه دوستى داشت، بود. در آن مدرسه شش کلاس نظام آموزشی جدید را گذرانید.
تحصیلات حوزه را که در آغاز نزد پدر شروع کرده بود، در مدرسه «کاسه گران» اصفهان ادامه داد و سپس به مدرسه «ملا عبدالله» رفت و به تحصیل شرح لمعه مشغول شد. پس از آن به مدرسه صدر رفت و به خواندن «قوانین» پرداخت و در این میان، از محضر عالمان بزرگ اصفهان نیز در زمینههاى علمى و معنوى بهره مىبرد.
با تشریف فرمایى حضرت آیتالله بروجردى به قم، شور و بى قرارى زائدالوصفى وجود طلبه جوان را فرا گرفت و با اصرار فراوان به پدر، خواستار حضور و تحصیل در حوزه علمیه قم شد. پدر در ابتدا با این سفر مخالف بود، ولى با واسطه قرار گرفتن یکى از علماى یزد، به سفر فرزند خود رضایت داد. در بدو ورود به قم، در مدرسه فیضیه مستقر شد. در آن زمان، آیتالله بروجردى، از برخى طلاب به سبب آشنایى با میزان توانایى علمى آنان، امتحان به عمل مىآورد.
وى با شرکت در دروس سطح، کتابهاى رسائل، مکاسب و کفایةالاصول را به خوبى فرا گرفت و در درس خارج علماى بزرگ حوزه از جمله آیتالله بروجردى(ره) و امام خمینى(ره) شرکت کرد. تلاش علمى ایشان در آن سالها باعث شد تا بتواند از حضرت امام خمینى(ره) اجازهنامهی اجتهاد دریافت کند. وى در طول آن سالها از طریق شهریه، منبر و شرکت در جلسات وعظ و خطابه معاش خود را میگذرانده است.
ایشان در قم با یکی از بستگان و فامیل پدری وصلت نموده که حاصل آن چهار پسر و یک دختر میباشد. دو نفر از فرزندان او از طلاب فاضل و قاضی هستند. وضعیت خانوادگى، به ویژه علاقهمندى پدر به تحصیلات حوزوى، استادان بزرگوار حوزه و صبر و بردبارى همسر و فرزندان خود را از عوامل مهم رشد علمى و فرهنگى خود میداند.
استادان و دوستان
دوران تحصیل آیتالله یزدى، سرشار از تحصیل در محضر عالمان بزرگ بوده است. از استادان وى، هنگام تحصیل در اصفهان، میتوان از آقایان شیخ حسن نجفآبادى و سید محمدعلى ابطحى نام برد که بخشى از کتب دوره سطح را در خدمتشان فرا گرفت. با ورود به قم به دروس مرحوم آیتالله لاکانى، مرحوم حاج آقا حسین بُدلا و مرحوم زاهدى رفت و رسائل، مکاسب و کفایةالاصول را در محضر آیتالله حاج شیخ مرتضى حائرى، آیتالله مرعشى و آیتالله سلطانى فرا گرفت و در درس تفسیر علامه طباطبایى نیز حاضر شد.
وى در درس خارج علماى بزرگى همچون آیتالله بروجردى(ره)، آیتالله اراکى، آیتالله شیخ محمدتقى آملى، آیتالله شاهرودى و نیز یک دوره کامل در درس خارج امام خمینى(ره) شرکت کرد.
آیتالله یزدى ویژگى درس استاد خود حضرت امام خمینی(ره) را اینچنین برمیشمرد: «حضرت امام(ره) قبل و بعد از شروع سال تحصیلى به نصیحت طلاب میپرداختند و در اکثر مواقع هم به یاد دارم که شاگردان تحت تأثیر نفوذ کلام حضرت امام(ره) به گریه مىافتادند. عجیب اینجا بود که مسائل مطروحه از سوى امام گاه از اهمیت چندانى برخوردار نبود، ولى بحث و بیان امام به گونهاى بود که همه را به گریه میانداخت.»
همچنین درباره همراه بودن درس امام(ره) با بینش سیاسى مىگوید: «ایشان در مسائل سیاسى و آموزش آن، در کنار دروس رسمى حوزه شیوه هاى عجیبى داشتند. براى مثال عرض مىکنم که یک بار در کلاس درس اصول، از این شیوه استفاده کردند. در اصول فقه، بحثى وجود دارد تحت این عنوان که امر و نهى در صورتى معنا دارد که مخاطب آن قابلیت تأثیرپذیرى و انبعاث داشته باشد. اکثر اساتید وقتى به این مبحث مىرسند، در مقام مثال زدن مىگویند: به دیوار و سنگ نمىتوان گفت چنین کن! اما حضرت امام مىفرمودند: به خروشچف نمىشود امر کرد که نماز بخوان! خود به خود براى ما که شاگرد ایشان بودیم، این سؤال پیش مىآمد که خروشچف دیگر چیست یا کیست؟ بعد که میرفتیم دنبال پاسخ به این سؤال، مطالب فراوانی از مسائل اجتماعی آموختیم و همین امر بینش سیاسى ما را افزایش مىداد و به گسترش افق دید ما کمک مىکرد.»
از دوستان و معاشران آیتالله یزدى در ایام تحصیل در اصفهان مىتوان از آقایان فقیه ایمانى، مدنى، اخوان ابطحى، سید محمدعلى مجلسى و سید محمدباقر مجلسى نام برد.
همچنین وى در نخستین سالهاى طلبگى با آیتالله سید محمدحسین بهشتى آشنا شد و نظم آن شهید سعید را شایان ستایش میدانست.
از دوستان ایشان در زمان تحصیل در قم نیز میتوان از آقایان محمدى گیلانى، شیخ حسین مظاهرى، شیخ محمدتقى مصباح یزدى، سید على اکبر موسوى یزدى و حاج شیخ مرتضى تهرانى(انصارى) نام برد.
فعالیتهاى علمى و فرهنگى
زندگى آیتالله یزدى، همواره با تلاشها و دغدغههاى علمى و فرهنگى همراه بوده است. بخشى از این تلاشها در قالب سخنرانیها و تدریسها تبلور یافته که اغلب، اساسى ترین مباحث اسلام و تشیع در آن مورد مداقه قرار گرفته است و تا هم اکنون نیز ادامه دارد.
بخش دیگر آن نیز در قالب مقالات و کتب مفیدى است که جوانان و طالبان علم را از معارف والاى مکتب تشیع بهره مند مىسازد. ایشان نخستین مقالههاى خود را در نشریه «حکمت» به چاپ رساند.
از جمله کتب ایشان که در زمان طاغوت به چاپ رسید، کتاب «گمشده شما» بود که چاپ آن باعث شد فردى به نام «مردوخ» به بهانه آن تهمتهاى ناروایى را به ساحت تشیع ابراز دارد. این مسئله باعث شد که آیتالله یزدى تهمتهاى او را در کتابى با عنوان «پاسخ تهمتهاى مردوخ» پاسخ دهد که هر دو کتاب گمشده شما و پاسخ به تهمتهاى مردوخ مورد عنایت زعیم عالیقدر شیعه، حضرت امام خمینى(ره) قرار گرفت.
آیتالله یزدى در طول دوران مبارزه ضد رژیم شاهنشاهى، حتى در زمان تبعید دست از نگاشتن در جهت تبیین معارف اسلامى برنداشت و به همین دلیل، کتابها و مقالات بسیارى از ایشان به چاپ رسیده است که به برخى از آنها اشاره میکنیم:
کتابهای عربی:
اُسَسُ الایمان فى القرآن؛ نبذٌ من المعارف الاسلامیه؛ الولادة الاصطناعیّه للانسان؛ حکم التماثیل؛ من الذى بیده سهم الامام؟ رسالة فى القسامة. مسائل چهارگانه فوق به ضمیمه چند مسأله دیگر در یک مجلد با عنوان تسع رسائل فقهیه به چاپ رسیده است؛
فقه القرآن (4 جلد)؛ این اثر در دوران زندان و تبعید جمعآورى گردید و پس از انقلاب تنظیم و چاپ شد و هم اینک نیز به عنوان محور بحث ایشان در جلسه درس مورد بررسى و تبادل نظر قرار مىگیرد. تاکنون دو جلد از این مجموعه که در برگیرنده روایات و فتاوى است چاپ و نشر گردیده است. همچنین ایشان تقریرات درس آیت الله بروجردى، امام خمینى و آیتالله اراکى را نیز نوشته اند.
قبسات من سورتی الحمد و القدر؛ الامامة و الولایه فی القرآن (تالیف گروهی)؛ رسائل فقهیه؛ کتاب القضاء فی شرح العروة الوثقی (2 جلد)؛ ثلاث رسائل فقهیه؛ اُسس العقیدة فی الاسلام؛ آداب القضاء و احکامه؛ سلسلة بحوث اسلامیه فی الحقوق؛ دارالاسلام و دار الحرب؛ المسائل الثقافیه
کتابهای فارسی:
ترجمه قرآن کریم؛ مجموعه مقالات انسان شناسى در مجله حکمت؛ بشر و خداشناسى؛ گمشده شما؛ پاسخ تهمتهاى مردوخ؛ حسین بن على را بهتر بشناسیم؛ شرح قانون اساسى؛ مجموعه مقالات در قانون اساسى در مجله نور علم؛ تفسیر سوره حمد؛ روان شناسی اسلامی؛ اسلام همگام با زمان؛ سیری در تاریخ حدیث؛ علی(ع) بر منبر وعظ؛ سازندگی محیط؛ انسان و خداشناسی؛ پایههای ایدئولوژی در اسلام؛ مسایل فقهی جدید؛ دنیا در نظر علی(ع)؛ گفتارهای اخلاقی؛ چهل حدیث
فعالیتهاى سیاسى
زندگى سیاسى حضرت آیتالله یزدى با توجه به مبارزه بىامان ایشان با رژیم شاه و نیز افشاگریهاى فراوان که به تبعید و زندان ایشان منجر مىشد و با نگاه به سابقه مدیریت ایشان در دوران پیروزى انقلاب اسلامى، بخشى از تاریخ انقلاب را تشکیل مىدهد و مطالعه آن، فضاى مبارزه و مقاومت را در اذهان دوستداران انقلاب زنده مى سازد.
آیتالله یزدى با ورود به حوزه علمیه قم، مبارزه و درس را با هم شروع کرد و با شرکت در درس امام خمینى(ره) و جلسات عمومى و خصوصى ایشان، توانایى و عزم خود را براى پىگیرى جریانهاى سیاسى و پیروى از خط مشى امام(ره) اعلام مىدارد. ارتباط وى با امام با حاضر شدن در درس خارج اصول ایشان در مسجد سلماسى و پرسشهاى علمى و سیاسى در پایان درس آغاز شد. در آن ایام، در عصرهاى جمعه، بیشتر جوانان به سینما مىرفتند و جو سینماها آکنده از فیلمهاى زشت و مبتذل بود.
حضرت امام(ره) با توجه به این معضل، از تعدادی طلاب خواسته بودند که جلساتى را در عصرهاى جمعه در شهرهای مختلف برقرار کنند. رساندن این پیام امام(ره) در برخى از شهرها، به عهده آیتالله یزدى قرار گرفت. جلسه معروف مسجد امام حسن عسگرى(ع) واقع در قم نمونهای از منبر و سخنرانیهای وی است که هر یک از گویندگان به دستور امام راحل ده شب در آنجا به سخنرانى پرداختند. هنگامى که نوبت به آیتالله یزدى رسید، به جاى ده شب، بیست شب آن جلسه را اداره کرد. عنوان بحثهاى وى در آن بیست شب، «انقلابهاى تاریک و روشن» بود که امام(ره) نیز یک شب به آن محفل آمد و تا پایان جلسه هم حضور داشتند.
سخنرانیهاى ایشان در آن ایام، داستانهایی دارد که در کتاب خاطرات ایشان آمده است. نقل شده که کسی محضر امام شکایت کرد و باعث شد امام خمینى(ره) ایشان را احضار فرماید و پس از نصیحت به شاکی فرمودند من در جریان مطالب منبرهای شما در مسجد امام هستم و شیشه عطرى هدیه و براى ایشان دعا کردند.
ویژگى سخنرانیهاى آیتالله یزدى این بود که در سخنرانى خود ضمن بیان مکتب و روش اهل بیت(ع) و نیز خط مشى دشمنان آنها، واقعیات مبارزه و مصداقهاى کنونى دشمنى با اهل بیت(ع) را بیان مىکرد؛ مثلاً درباره نهضت امام حسین سلام الله علیه سخن مىگفت و بدى و پلیدى یزید و پیروانش را به مردم گوش زد مى کرد. سپس حسینیان زمان و یزیدیان این دوره را با ویژگیهاى آنها و با انطباق با صدر اسلام بیان مىفرمود. کتاب «حسین بن على را بهتر بشناسیم» حاصل این سخنرانیها بود که چند بار، ساواک آن را از بازار جمع آورى کرد.
ساواک که این گونه افشاگریها را بر نمىتافت آیتالله یزدى را بارها دستگیر کرده و ایشان را ممنوع المنبر کرد. از جمله دستگیرى بعد از 21 رمضان در مسجد جامع قم و پس از سخنرانى در منزل آیتالله العظمی گلپایگانى را مىتوان نام برد.
ساواک بارها ایشان را تبعید کرد که طولانىترین آنها پس از بندر لنگه و بوشهر، رودبار بود؛ اما آیتالله یزدى در دوره تبعید نیز دست از مبارزه برنمىداشت و بارها به طور مخفیانه به تهران و قم مىآمد و در جریان امور قرار مىگرفت و اعلامیههاى امام را براى مردم و علماى شهرها مىبرد. ایشان در قم و تهران جلساتى را به صورت مخفى تشکیل مىداد و با افراد و جریان هاى گوناگون به تبادل نظر مىپرداخت که به جلسات زیرزمینى شهرت یافته بود.
از دیگر فعالیتهایى که در کارنامه سیاسى آیتالله یزدى مىدرخشد، پناه دادن به آن دسته از سربازان فرارى بود که پس از دستور امام(ره) و پیش از پیروزى انقلاب، از ارتش گریخته و به مردم پیوسته بودند.
منزل او در آستانه پیروزى انقلاب مرکز تلاشها و نیز حل و فصل بسیارى از امور جریانهاى انقلاب بود. همان منزلى که امام(ره) پس از پیروزى انقلاب و مراجعت به قم، در آن ساکن شدند.
سخنرانی در محضر امام انقلاب
پس از پیروزى انقلاب اسلامى، در اولین سخنرانى امام(ره) در فیضیه که شور و شوق فراوان و کثرت جمعیت مانع از انجام این سخنرانى بود، حضرت امام به ایشان دستور مىفرمایند براى آرام کردن مردم ایراد سخن کنند و ایشان نیز امر امام را اطاعت نمودند که خاطره آن در اذهان حاضران در آن روز بزرگ باقى مانده است.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مراکز بسیار مهمى بود که در زمان رژیم طاغوت، خدمات شایانى را به مبارزات ملت ایران براى دست یابى به انقلاب اسلامى انجام داده است. آیتالله محمد یزدى، از آغازین روزهاى شکلگیری این مجموعه، در آن نقشآفرینی داشت و این حضور، تا پایان حیات ایشان برقرار بود.
ایشان خود درباره جامعه مدرسین مىگوید: «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در شمار مراکزى بود که توانست احترام توده مردم را نسبت به خود جلب کند. مردم اعضاى جامعه را افرادى متدین و فاضل یافته بودند و عمیقاً به این باور رسیده بودند که اینان کسانى نیستند که براى قصد و غرض دنیوى کارى انجام داده و سخنى بگویند و جز براى خیر و انجام وظیفه دینى و الهى خود کارى نمیکنند.»
آیتالله محمد یزدى، پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز همواره در خدمت نظام و بازوى تواناى امام و رهبرى بود. ایشان در مسؤولیتهاى بسیار مهمى ایفاى نقش نموده بودند که برخى از آنها بدین شرح است:
ریاست دادگاه انقلاب اسلامى قم؛ ریاست دفتر امام(ره) در قم؛ نمایندگى مجلس خبرگان قانون اساسى؛ نمایندگى مجلس شوراى اسلامى در دو دوره متوالى (دوره اول از قم و دوره دوم از تهران)؛ نائب رئیس مجلس شوراى اسلامى؛ عضویت در شوراى نگهبان پس از استعفاى آیتالله العظمی صافى گلپایگانى؛ عضویت در شوراى بازنگرى قانونى اساسى؛ ریاست قوه قضائیه با حکم مقام معظم رهبرى در دو دوره پنج ساله؛ نمایندگى رؤساى سه قوه در هیئت سه نفره حل اختلاف بین شهید رجایى و بنى صدر؛ نمایندگى مجلس خبرگان رهبرى؛ نائب رئیس و قائم مقام اجرائى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم؛ عضویت در دوره چهارم و پنجم شورای عالی حوزههای علمیه و رئیس دوره پنجم آن شورا.
وفات این یار صدیق انقلاب را به ساحت مقدس ولیالله الاعظم امام زمان ارواحنا فداه و مراجع معظم تقلید خصوصاً رهبر معظم انقلاب اسلامی تسلیت عرض مینماییم.
عاش سعیداً و مات سعیدا