لازم نیست مؤمنان، همگی به راه افتند و لکن چرا از هر جماعتی، عده ای کوچ نمی کنند تا به فهم دین دست یابند (فقیه شوند) و وقتی که به نزد قوم خود باز می گردند، آنان را بیم دهند، باشد که از نافرمانی خدا حذر کنند.
آیهای در اثبات فلسفه وجودی روحانیت و حوزههای علمیه
یکی از آیاتی که فلسفه وجودی روحانیت و تشکیلات حوزههای علمیه را اثبات می کند همین آیه است که دستور می دهد از مؤمنان کسانی باید بروند و در فهم دین فقیه شوند و سپس به اوطان خود برگردند و مردم را هدایت کنند.
مرحوم آیتالله سید محمد ضیاءآبادی (رحمت الله علیه) دقیقاً به همین آیه شریفه عمل کرد و پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در قزوین در سال ۱۳۲۸ شمسی به حوزه علمیه قم آمد و به مدت ۱۲ سال از محضر بزرگانی چون آیتالله العظمی بروجردی، آیتالله العظمی امام خمینی و علامه طباطبایی مفسر کبیر قرآن بهره مند شد و پس از ارتحال آیتالله بروجردی راهی تهران شد و دیگر در قم ماندن را برای خود جایز ندانست و تصمیم گرفت که به همین آیة شریفه (فلولا نفر) عمل کند و اکنون که فقیه در دین شده است به میان مردم برود و آنان را با معارف الهی آشنا کند و وظیفة اصلی و ذاتی یک روحانی که تبلیغ دین است را به صورت علمی و عملی به انجام رساند.
بهره مردم از ضیاء وجود آیتالله ضیاءآبادی
آیتالله ضیاءآبادی ادی حدود شصت سال امام جماعت مسجد بود، مدرس حوزه بود، بر منبر وعظ و خطابه می نشست و ارشاد می کرد و از ضیاء وجودش مردم بهره مند می شدند.
او عالمی ربّانی، متقی و رفتار و گفتار و کردارش عملاً درس اخلاق و دین بود و مانند چراغی پیرامون خود را روشن می کرد و علاقمندان به کسب فضائل و مکارم اخلاق را سیراب می نمود.
توجه به اخلاقیات و ساختن انسانهای مهذب و باتقوی و بیان تفسیر قرآن دو بُعد اصلی و مهم سخنرانیهای مرحوم آیتالله ضیاءآبادی بود و لذا کتابهای تفسیری و اخلاقی متعددی هم از ایشان منتشر شده است.
اُنس به قرآن نکته کلیدی در سیره علماء
نکته مهمی که متأسفانه در زندگی اکثر ما وجود دارد، عدم توجه به قرآن کریم است و حال آنکه ائمه اطهار علیهم السلام که خود قرآن مجسم بودند، آنچنان با قرآن مأنوس بودند که غالباً هر سه روز یکبار یک ختم قرآن می کردند و ما از تلاوت روزی یک جزء هم دریغ می کنیم!
سیره علماء بزرگ ما هم همینطور بوده است که پیوسته قرآن می خواندند، در احوالات حضرت امام خمینی (رض) هست که روزی چندین بار مشغول تلاوت قرآن می شدند، ایشان که هر یک دقیقه وقتش بسیار ارزش داشت و رهبر کبیر انقلاب بود، چرا اینقدر وقت برای قرائت و تلاوت و تدبر در قرآن می گذاشت؟! مرحوم آیتالله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی (ره) نیز در طول شب و روز مکرر قرآن می خواندند، مگر قرآن کریم نمی فرماید که «فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ» یعنی هر چه می توانید قرآن بخوانید.
توصیه امام المتقین به تلاوت و عمل به قرآن
امیر المؤمنین (ع) خطاب به فرزندشان محمد بن حنفیه می فرمایند: فرزندم! قرآن بخوان و به آنچه در آن است عمل کن و واجبات، احکام حلال و حرام و امر و نهی آن را لازم بشمار و با قرآن شب زنده داری کن و شب و روز قرآن بخوان، پس بر هر مسلمانی واجب است هر روز به این پیمان نامه نگاه کند هر چند پنجاه آیه باشد، پسرم! این را بدان که درجات بهشت به تعداد آیههای قرآن است و هنگامی که قیامت فرا رسید به قاری قرآن گفته می شود بخوان و بالا برو، پس در بهشت بعد از پیامبران و صدیقان، درجه کسی بالاتر از قاریان و تلاوت کنندگان قرآن نیست. (وسائل الشیعه، جهاد با نفس، ص ۱۹)
امّا ظاهراً بی توجهی به قرآن در بین امت پیامبر اکرم (ص) آنقدر زیاد است که حضرتش در روز قیامت از این بی توجهی و مهجوریتی که بر قرآن کریم رفته است به درگاه الهی شکایت می کنند و عرضه می دارند: «وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا» (سورة فرقان، آیة ۳۰).
اهمیت منبرهای قرآنی توسط وعاظ روحانی
به هر حال برای یک روحانی که در حوزه تحصیل کرده است، تسلط به تفسیر قرآن امر لازم و ضروری است و مردم هم انتظار دارند که روحانیون در منابر و سخنرانیها از آیات قرآن و احادیث مسلم اهل بیت (ع) که مبین قرآن هستند، آنان را بهره مند سازند یعنی کاری که شهید بهشتی و شهید مطهری انجام می دادند و تمام بیاناتشان را عملاً تفسیر قرآن فرا می گرفت و مرحوم آیتالله ضیاءآبادی هم از ابتدا محوریت تبلیغش را بر بیان تفسیر قرآن گذاشت و در این راه حق شاگردی علامه طباطبایی احیاگر تفسیر قرآن در عصر حاضر را بخوبی ادا کرد و بسیار خوش درخشید.
نوع صدا و بیان ایشان هم فوق العاده جذاب بود و طنین صدایش بسیار اثر گذار بود.
تأکید قرآن به تلاوت و تدبر در آن
در قرآن کریم در موارد متعدد سفارش به قرائت و تلاوت و تدبر در قرآن شده است که نمونة مهم آن، آیات ابتدایی سورة مزمل است که تأکید می کند که بخشی از شب را، نصف از شب را یا کمتر و یا بیشتر، به تلاوت قرآن اختصاص دهید و این نشان می دهد که تلاوت قرآن مخصوصاً در سحرگاهان اثر بهتری بر انسان دارد و بسا درهای شهودی را هم به روی انسان باز کند چرا که فرموده است «ان قرآن الفجر کان مشهوداً».
آیتالله ضیاءآبادی انیس و عامل به قرآن
بحث و سخن در این مقوله بسیار است و لیکن لازم بود به مناسبت بیان سیرة عملی مرحوم آیتالله ضیاءآبادی به انس ایشان با قرآن و تفسیر آن اشاره شود که در طول شصت سال عمر تبلیغی ایشان بسیار پر رنگ بود، یعنی برای همه روشن بود که آیتالله ضیاءآبادی یک انسان عامل به قرآن و دین شناس واقعی است و منبرهایش مشحون از تفسیر قرآن کریم است و البته به همین سبب سالها پیش جزء خادمان قرآن کریم هم معرفی شد.
چرایی هجرت آیتالله ضیاءآبادی از قم به تهران
نکتة مهم دیگری که لازم است به آن اشاره کنم این است که چرا آیتالله ضیاءآبادی در قم نماند؟! آیا او نمی توانست به فکر آیندة خود باشد؟! باید بگوئیم که او وظیفه شناس بود، برای تحصیل فقاهت به قم آمد و وقتی به قدر کفایت رسید دیگر در قم نماند و به تهران رفت و مشغول وعظ و منبر و مسجد و تبلیغ و بیان تفسیر قرآن شد، کاری که باید همة روحانیون انجام بدهند و به قدر لازم در قم بمانند و به فکر تبلیغ دین باشند.
هجرت آیتالله حق شناس به تهران به دستور آیتالله بروجردی
متأسفانه امروزه بسیاری از شهرها حتی شهرهای بزرگ از وجود عالمان دینی خالی شده است! از جمله اقدامات بسیار ارزشمند مرحوم آیتالله العظمی بروجردی اعزام علماء حوزه به بلاد مختلف ایران بود، مثلاً مرحوم آیتالله میرزا عبدالکریم حق شناس به دستور حضرت آیتالله بروجردی به تهران آمدند و در آن هنگام دل از قم کندن هم برای ایشان سخت بود و در این موضوع با حضرت امام خمینی هم که در آن زمان در دستگاه و تشکیلات مرجعیّت آیتالله بروجردی فعال بودند، مشورت می کنند و حضرت امام هم می فرمایند اگر آیتالله بروجردی به من هم فرموده بودند من اجابت می کردم و دستور ایشان را انجام می دادم و پس از این مشورت بود که حضرت آیتالله حق شناس تأمل را جایز ندانسته و بلافاصله به تهران می آیند و بحمد الله در طول سالیان متمادی چراغ پرفروغی برای طلاب، مردم، بازاریان، جوانان و علاقمندان به معارف اسلامی در تهران بودند.
هجرت آیتالله مظاهری به اصفهان نمونه ای دیگر از هجرت بزرگان از قم
زمانی در اصفهان دهها مجتهد مسلم وجود داشت و در این اواخر بعد از ارتحال حضرات آیات سید محمد علی صادقی و شیخ حسن صافی که زعامت حوزه اصفهان را بر عهده داشتند، حوزة اصفهان یکباره دچار خلأ شدید شد و بحمدالله با چاره جویی که رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنه ای (مد ظلة العالی) داشتند و از حضرت آیتالله العظمی مظاهری که در حوزة علمیه قم جایگاه بسیار والایی داشتند و در زمان درس اخلاق ایشان تمام مسجد اعظم قم و صحنهای حرم پر از جمعیت می شد دعوت کردند که به اصفهان هجرت کنند و مسئولیت زعامت حوزة علمیه کهن اصفهان را تقبل فرمایند و خوشبختانه با تشریف فرمایی ایشان به اصفهان چراغ پرفروغ حوزه اصفهان همچنان پر تلألؤ ماند.
در مشهد مقدس زمانی چندین مرجع مسلم حضور داشتند و این شهر از عالمان برجسته ای مانند حضرات آیات: میرزا علی آقا فلسفی، میرزا علی اکبر مروارید، و میرزا جواد آقا تهرانی و دیگران برخوردار بود که همه رفتند ولی متأسفانه جای آنان پر نشد و این شهر مهم نیازمند آن است که یکی از بزرگان مانند آیتالله مظاهری که از قم هجرت کردند و به اصفهان رفتند، همت والایی کرده و قطع تعلق از قم نموده و به مشهد مشرف شوند و حوزة کهن و روحانیت معظم آن ارض اقدس را رونق بخشند.
حضور سه عالم بزرگ در یک شهر کوچک
زمانی در شوشتر در همین دوران جنگ تحمیلی، سه عالم بزرگ و برجسته می درخشیدند که مرحوم آیتالله حاج محمد تقی شیخ شوشتری صاحب قاموس الرجال، مرحوم آیتالله آل طیب و مرحوم آیتالله جزایری (پدر آیتالله جزایری اهواز) هر کدام در بین مردم شوشتر وجاهت عجیبی داشتند. از اعتقاد و ایمان مردم شوشتر به علماء و مخصوصاً آیتالله حاج محمدتقی شیخ شوشتری یا تستری هر چه بگویم کم است و همین قدر بگویم هم اکنون مرقد ایشان به مثابه یک حرم و بارگاهی مورد زیارت عموم مردم شوشتر است و آنقدر مردم شوشتر به ایشان اعتقاد عمیق داشتند که حتی هم اکنون بعد از گذشت سالها از ارتحال آن مرحوم بسیاری از مردم بالای ماشینهایشان می نویسند: یا شیخ شوشتر!
حضور عالمان برجسته و مجتهد در شهرهای کشور
ایمان و اعتقاد مردم از این عالمان ربانی است و حیف است که شهرهای ما خالی از عالمان برجسته باشد، شاید بعضی بگویند ائمه جمعه که هستند، امّا اینها مانعة الجمع نیست و جایگاه ائمه محترم جمعه در جای خود محفوظ است ولی باید این را بدانیم که هر شهری عالم برجسته و مجتهد می خواهد و این موضوع در روایات هم آمده است.
جای تأسف است بگوئیم در شهر تبریزی که زمانی مهد عالمان و مجتهدان بوده است هم اکنون از این سطح از عالمان خالی است و دیگر شهرها هم همین وضعیت را دارند و اگر بخواهیم یک به یک را نام ببریم شرح مستوفایی می شود.
اهمیت مسئله هجرت علماء از قم از منظر مقام معظم رهبری
مسئله مهم هجرت علماء و طلاب از مسائل مهم و مد نظر رهبر معظم انقلاب و مراجع معظم تقلید است، تا جایی که رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنه ای (مد ظلة العالی) در ۱۴ مهرماه ۱۳۷۹ در دیدار جمعی از علماء، اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه، ایشان مسأله هجرت در حوزههای علمیه به منظور تعلیم و تزکیه را نیز مسألهای مهم برشمردند و تصریح کردند: باید افرادی که در حوزه به حد قابل قبولی از آگاهی و علم برسند با هجرت به مناطق مختلف و شهرها، ضمن ارتباط بیشتر با مردم، موجب بهرهمندی آن مناطق، از علم و دانش و برکات معنوی حضور علما شوند.
امیدوارم که خدای متعال تفضل کند و به دل بعضی از بزرگان در قم بیندازد تا مهاجرت به شهرها را در کشور آغاز کنند تا انشاءالله بخشی از خلایی که پیش آمده جبران شود.