دوشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۰۷
کد مطلب : 29041
قم نیوز گزارش می دهد:

عدم شناخت از علت مشکلات عاملی برای خرافه پرستی

قم نيوز : قم نیوز: عدم شناخت از علت ها باعث شده است هر چیزی با خرافه گره بخورد.
عدم شناخت از علت مشکلات عاملی برای خرافه پرستی
به گزارش قم نیوز، "زهرا، معصومه، فاطمه به اسم فاطمه که می رسد گوشش دیگر صدا نمی کند می گوید: فاطمه داشت حرفم را می زد" این صحنه ای از خرافه پرستی در قم است که به محض اینکه گوش فرد صدا می کند می گویند فلانی دارد حرفمان را می زند، اگر گوش راست شان باشد خوبی و اگر گوش چپ شان باشد بدی طرف را دارند می گویند و به محض نام بردن اسامی مد نظر به هر اسمی که گوششان دیگر صدا نکرد می گویند این فرد داشت بدی یا خوبی ما را می گفت.

اما به راستی این صدایی شبیه زنگ در گوش علتش چیست؟

آنچه كه تحقيقات نشان مي دهد حاكي از آن است كه هزاران سلول موي انسان در گوشش گاهي اوقات صداهاي خفيفي كه در محيط اطراف وجود دارند را دريافت كرده و به مغز انتقال مي دهند و آنگاه است كه شما آنها را مي شنويد. گاهي اوقات اين سلولها چنان آسيب ديده اند كه شنيدن اين صداها به تمام وقت و يا بيشتر اوقات گسترش پيدا مي كند و آن گاه است كه مي تواند موجبات ناراحتي شديد شما را پديد آورد.

ادامه اين اتفاق از سوي سلول هاي مو در سر باعث مي شود تا مغز انسان اين صداها هميشگي فرض كرده و آن گاه است كه صداها هميشه در گوش شما وجود دارند.
در كنار اين موضوع كه مي تواند سبب شنيدن صداها در گوش شما شود عوامل ديگري همچون حساسيت به صداهاي بلند، بالا يا پايين بودن فشار خون، تومور، ديابت، مشكلات غده تيروئيد، و يا حتي جراحات سر و گردن هستند كه در اين اتفاق موثرند.
وزوز كزدن گوش خطر جدي را براي سلامتي ما به وجود نمي آورد اما ميليونها نفر در سراسر دنيا به اين مشكل دچارند و بعضي ها تحمل خود را در مقابل اين صداها از دست مي دهند.

و این عدم شناخت از این بیماری دامنی برای خرافه پرستی شده است که به نظر می رسد سوای خرافه بودن آن موجب تهمت زدن و غیبت کردن هم می شود، که فردی که با اسمش گوش ساکت شود اصلا در مورد آن فرد(گوشش صدا می کند) حرفی نمی زند و این باعث بدبینی فردی که گوشش صدا می کند به فردی که نامش موجب قطع شدن صدای گوش می شود باشد.

واژه ی "خرافه" برای نخستین بار در درگیری ایدئولوژیک بین پیروان مذهب کاتولیک و پیروان مذهب پروتستان در آمریکا و انگلیس مطرح شد و هر کدام از این گروه ها سعی می کردند برای کمرنگ و بی اهمیت نشان دادن اعتقادات طرف مقابل، باورهای یکدیگر را خرافه یا superstitions بخوانند.

در فرهنگ مردم ایران زمین چه پیش از اسلام و چه پس از آن، چنین است که اگر خروسی به هنگام غروب بانگ برآوَرَد، صاحب خروس باید آنرا گرفته و سر ببُرد. در غیر این صورت بلایی، دامن گیر او و افراد خانواده اش می گردد. مردم دَوان نیز از دیرباز دارای چنین اعتقادی بوده اند و هرآن که خروسی نا به هنگام بانگ زده است، آنرا سر بُریده اند و به اعتقاد خود بلایی را از سر گذرانده اند.

بدون تردید ما نیز مانند بسیاری از دیگر انسانهای ساکن در این کره خاکی به طرز ناخودآگاه و بدون داشتن آگاهی، بسیاری از عقاید و باورهایی که ریشه در خرافات دارند را به نوعی پذیرفته ایم.

علت خرافه پرستی

داود شعبانیان جامعه شناس قمی بااشاره به علت خرافه پرستی در بعضی از همشریان قمی اظهارکرد: عدم شناخت از علت ها باعث شده است هر چیزی با خرافه گره بخورد.

وی بابیان اینکه همه چیز تابع شرایط علی است، افزود: کسانی تحت تاثیر خرافه قرار می گیرند که شناخت ندارند.

به عقیده این جامعه شناس کسانی که همه چیز را حکم تقدیر تعبیر کنند و بیش از باور خودشان به منابع اصلی و واقعی، به دنبال تقدیر بگردند دچار خرافه پرستی می شوند.

شعبانیان تصریح کرد: کسانی که شناخت دقیقی از دین ندارند به خرافات رنگ دینی می دهند.

وی خاطرنشان کرد: هر چقدر افراد از نظر سطح تحصیلات پایین تر باشند بیشتر تحت تاثیر خرافه پرستی قرار می گیرند.

انتهای پیام/
گزارشگر :
https://qomnews.ir/vdcfyxd0.w6d1jagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما