قم نيوز : قم نگار: قم همراه با سراسر کشور در غم غربت 84 زن و کودک سپاه امام حسین(ع) سراسر غم و اندوه شد تا اثبات کند که انگار حسین(ع) رنگ غمش فرق میکند.
به گزارش قم نگار، صدای سنج و شیپور و طبل و زنجیر تمام فضای اطراف حرم مطهر حضرت معصومه (س) را پر کرده است، رقص پرچمهای یاقمر بنیهاشم و یاقتیل العبرات در باد و صدای ناله و فریاد "وای حسین کشته شد" هر دلی را به لرزه در میآورد.
یک طرف هیئت فاطمیون بر سر و سینه میزنند، یک طرف خادم الرضا زنجیر میزنند، سادات هیئت چهل اخترانیها آن طرف تر شور میزنند، همه و همه با هر سن و سالی در غم عزای حسین(ع) سر از پا نمیشناسند، همه آمدهاند تا تسلی دل زینب کبری (س) و ۸۴ زن و کودک تنها و غریب باشند.
شترهایی که کودکانی با زنجیرهایی بر دستها و پاهایشان بر آن نشسته و جلوتر از آن سرها که به نیزه کشیده شدهاند، همه یادآور یک چیز است، غریبی یاران حسین(ع) که بعد از او و عموی بزرگوارشان ابوالفضل العباس (ع) غم، غربت و تنهایی را با تمام وجودشان احساسکردند.
شیرخوارگانی که در میان جمعیت بر روی دستها گرفته شده بودند، نشانی بودند از داغ دل رباب که حالا شیر دارد و علی اصغری که سیرابش کند نه... مادری که حالا در میان اسارت و توهین شامیان تنها به یک چیز فکر میکند، این که اصغر حالا سیراب است ؟
همه هر آنچه داشتهاند در طبق اخلاص گذاشتهاند، خدمت به عزادار حسین(ع) غرور نمیشناسد، آمده اند و کفشهای عزاداران حسینی را واکس می زنند، دو جوان بیست و دوساله روی خاکها و زیر آفتاب نشستهاند و خدمت به زائر حسین را برای خود افتخار میدانند، یکی از آنها میگوید: نذر کردهام که امسال کفش عزاداران امام حسین(ع) را واکس بزنم و تمیزکنم و اگر امام حسین (ع) انشاالله حاجتم را بدهد اربعین هم در کربلا کفش های زائران امام حسین(ع) را تمیز میکنم.
یکی از مال خود گذاشته و ایستگاه صلواتی به پا کرده است و به یاد لب های خشکیده از تشنگی علی اکبر (ع) و به یاد دست و پا زدنهای علی اصغر (ع) از گرسنگی، عزاداران امام حسین(ع) را سیر و سیراب میکنند.
خدمت به حسین(ع) شغل و رتبه اجتماعی هم نمیشناسد، در پیشگاه قتیل العبرات همه سر فرود می آورند، درمانگاه صلواتی سیدالشهدا(ع) شاهد خدمتگزاری چند تن از بهترین پزشکان قمی بود که امسال هجدهمین سال است که خدمت به عزاداران حسینی را در میان تمام مشغلههای خود درصدر قرار میدهند.
شمعهایی که در هر گوشهای از شهر روشن شدهاند هم میسوزند در غم حسین(ع) و یارانش، در غم رباب بی علی، در غم رقیه بی پدر و در غم زینب بی برادر... غم غربت غریبان حسینی را حالا بعد از ۱۳ قرن هم میتوان حس کرد، چادرهایی که در محوطه عمرانیه قم به آتش کشیده شدند و کودکانی که با موهای پریشان و چادرهایی که از سرشان کشیده میشود به هر سو می دوند، حالی برای عزاداران حسینی نگذاشته است.
حالا اما زینب یک سر دارد و هزار سودا، یک دلش سوی حسین (ع) آن یکی رو به سوی عباس(ع) میرود، داغ برادر زادههایش و داغ فرزندانش و از سوی دیگر غم رباب بی علی و رقیه بی پدر از طرفی دیگر زینب را بیقرار کرده است.